پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ حجتالاسلام بنیفضل در خاطرات خود که توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده است میگوید: روز ۱۳ خرداد ۱۳۴۲ حضرت امام طی سخنان حماسی در مدرسه فیضیه به طور مستقیم شخص شاه را مورد حملات و نصیحت قرار داد و لوایح ششگانه او را به انتقاد گرفت. به دنبال آن، کماندوهای رژیم شبانه ایشان را در خانه دستگیر کردند و به تهران بردند و در پادگان عشرتآباد زندانی نمودند.
به دنبال دستگیری حضرت امام، مراجع تقلید در قم و مشهد و علما اعلام شهرها و مراکز استانها به عنوان اعتراض به این تصمیم از سرتاسر کشور به سمت تهران روانه شدند. در این مهاجرت آیتالله شریعتمداری و آیتالله مرعشی نجفی از قم به تهران آمدند. آیتالله میلانی از مشهد آمدند، ولی مرحوم آیتالله گلپایگانی در قم ماند و به تهران نرفت.
در این مورد من از فرزند آیتالله گلپایگانی مرحوم حاج آقا مهدی شنیدم میگفت: روز قبل از حرکت، ما با آقای شریعتمداری هماهنگی کردیم و قرار گذاشتیم فردا صبح با هم به طرف تهران حرکت کنیم، ولی فردا وقتی ما سراغ ایشان را گرفتیم گفتند: آقای شریعتمداری شبانه به تهران رفته است. این بود که احساس کردیم در این مهاجرت هماهنگی لازم نخواهد شد، فلذا آقا از این سفر منصرف شد.
البته به نظر من این هم خواست خدا بود چون اگر ایشان هم از قم خارج میشد، حوزه در آن شرایط حساس خالی از مسؤولان می شد و از جهاتی وجود آقای گلپایگانی در حوزه لازم بود. به همین خاطر وقتی حضرت امام از زندان آزاد شد و به قم بازگشت طی سخنرانی در این مورد از ایشان تشکر و قدردانی کرد که با حضور خود در حوزه از کیان حوزه و روحانیت حراست کرده است.
مدتی که آقایان مهاجر در تهران اقامت داشتند هر کدام در منزل مستقلی اتراق کرده بودند. آقای شریعتمداری در باغ ملک واقع در شهر ری سکونت داشت. گاهی ایادی رژیم و مسؤولان دولتی در آنجا به دیدار ایشان میرفتند.
وقتی هم لازم میشد آقایان همه در یک جا تشکیل جلسه میدادند. از مرحوم آیت الله مرعشی نجفی شنیدم، میفرمود: یک روز که در منزل آقای میلانی جلسه مشترک داشتیم آقای شریعتمداری کفت: دستگاه حاکمه تصمیم دارد آقای خمینی را به ترکیه تبعید کند. گفتیم از کجا فهمیدید؟ فرمود: دیروز پاکروان رئیس ساواک، این را به من خبر داد. یکی از دوستان پرسید شما در جواب چه گفتید؟ گفت: من هم در جواب گفتم: اگر این طور باشد نمیگذاریم ایشان در ترکیه تنها بماند. بنابراین، آقای حاج میرزا عبدالله مجتهدی را باید با ایشان همراه کنید تا معظم له در آنجا تک و تنها نباشد.
آقای نجفی نقل میکرد: تا آقای شریعتمداری این جمله را گفت آقای پسندیده برادر امام هم در آنجا بود با حالت ناراحتی خطاب به آقای شریعتمداری گفت: آقا این چه حرفی است که میزنید؟ شما با این حرفها حکم تبعید ایشان را تأیید کردید و فتوا به تبعید ایشان دادید.