پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی- روزنامه صبح نو نوشت: نام شهید سید اسدالله لاجوردی به عنوان پرچمدار مبارزه با نفاق و ضدانقلاب بر تارک این انقلاب میدرخشد. او که بعد از پيروزي انقلاب اسلامي، با توصیه آیتالله شهید بهشتی و با حکم شهید قدوسی، دادستان انقلاب اسلامي مرکز شد، جدیت و اهتمام ویژهای در مقابله با تحرکات ضدانقلاب داشت به گونهای که نقل است «هر پانزده روز يک شب به خانه ميرفت و باقي شبها را در دادستاني ميماند.» عملکرد او در تامین امنیت تهران آنقدر چشمگیر و موثر بود که امام خمینی درباره وی فرمودند: «لاجوردي امنيت تهران است.»
اما این یک روی سکه بود؛ شهید لاجوردی در طول دوران مدیرت خود در جایگاه دادستان انقلاب اسلامي مرکز و سپس ریاست سازمان زندانها، در عین سازشناپذیری با ضدانقلاب و قاطعیت در مواجهه با منافقین، با تکیه بر اصول و ارزشهای والای انسانی، توانست با بهرهگیری به جا از «فرهنگ» به عنوان شکلدهنده و قوام دهنده شخصیت انسان، باعث اصلاحپذیری بسیاری از زندانیان شود.
این یادداشت به طور مختصر، برخی اقدامات فرهنگی این مسئول جمهوری اسلامی برای زندانیان را در دوران مدیریت او از نظر میگذراند.
برگزاری کلاسهای آموزشی در زندان
یکی از نوآوریهای شهید لاجوردی در امور زندانها، بهرهگیری از کلاسهای آموزشی بود که خود نقش ویژهای در تغییر شخصیت زندانیان داشت. مرحوم محمد مهرآيين که در دوره دادستاني لاجوردي مدتی مأمور شعبه 7 بود، درباره اقدامات فرهنگی او در زندان ميگويد: «شهيد لاجوردي، رحمتاللهعليه، در رابطه با سمپاتها يا افراد رده پايين، يک كلاسي در خود زندان تشکيل داده بود. براي آنها در حسينيه شهيد کچوئي کلاس ميگذاشت و با برگزاري جلسات مصاحبه و مذاکره، سعي در تنوير افکار اين فريبخوردگان داشت... او سعي داشت که افراد فريبخورده در زندان دوباره تحت آموزش افراد ورزيده منافقين قرار نگيرند.»
تاکید او بر اینکه «زندانيان ميتوانند از کتابهاي موجود در کتابخانه زندان و حتي درون بندها، با رعايت ضوابط استفاده کنند» نشان از توجه ویژه او بر این مهم داشت. مرحوم محمد مهرآئین در این رابطه میگوید: «[شهید لاجوردی] كتابخانه مجهز و عظیمی هم [در زندان] درست كرده بود... هر كتابی میخواستند برای آنها [زندانیان] میبردند؛ مجله، روزنامه، وسایل ورزشی، بازی و هواخوری و...»
لاجوردي معتقد بود: «[متهماني که دستگير ميشوند] دو دستهاند: يک دسته آنهايي هستند که بازجوييشان اگر به تأخير بيفتد، از نظر کشف اطلاعات به ما زياني نميرسانند، يک دسته هم آنهايي هستند که خيلي سريع بايد اطلاعاتشان را تخليه کنيم... هنگام بازجويي اينها، تمام تلاش بازجو بر اين است که بتواند با او صحبت کند و حداقل ذهنيتاش را از آن حصار تشکيلاتي بيرون بياورد و برايش ايجاد سؤال بکند که در همين ايجاد سؤال شدنهاست که زنداني به واقعيت ميرسد و از آن تحجر و دگماتيسم خلاصي پيدا ميکند...» از این رو او زندان اوين را به دو بخش تقسيم کرده بود: «يک قسمت زندان است و يک قسمت آموزشگاه.» و امیدوار بود بتواند «با همياري برادران روحانيمان از حوزه علميه قم، يک دوره اسلامشناسي، به طور کامل براي محکومين» برگزار کند.
جلسات تفسیر قرآن
نقش قرآن در شخصیتسازی و پالایش روان، مسئله مهمی بود که شهید اسدالله لاجوردی به عنوان دادستان وقت انقلاب اسلامی بدان توجه ویژه داشت. از این رو با برگزاری کلاسهای قرائت و تفسیر قرآن، زندانیان را با مسیر درست آشنا میکرد.
روایتها و شواهد حاکی از اثرگذاری این اقدامات فرهنگی بر روی زندانیان بود؛ مرحوم حاج احمد قديريان عنوان میکند: «لاجوردي در برخورد با جواناني که دستشان به خون آلوده نشده بود، انعطاف زيادي از خود نشان ميداد. شبها داخل زندان با آنها جلسه ميگذاشت، قرآن تفسير ميکرد و در نهايت با زحمات او بود که اين افراد توبه ميکردند و انقلابي ميشدند.»
برگزاري مسابقات حفظ و قرائت قرآن در سطح هر زندان و سپس در سطوح منطقهاي، استاني و کشوری از دیگر ابتکارات مدیریتی او بود.
اشتغالزایی برای زندانیان
شهید لاجوردی معتقد بود: «از آنجا که بيکاري و فراواني اوقات فراغت يکي از زمينههاي فراهمساز افکار انحرافي و نهايتاً بزهکاري است، تا آنجا که امکانات بالفعل اجازه ميدهد با ايجاد کارگاههاي مختلف به اين مهم تحقق بخشيم و در صورت عدم امکانات کارگاهي، با تهيه لوازم و ابزار مورد نياز، کارهاي دستي و هنري، حتي درون بندها و اتاقها (با رعايت کامل مسائل ايمني) اشتغال همگاني را براي زندانيان فراهم آوريم.» از این رو تا آنجا که میتوانست در این مهم میکوشید.
به گفته یکی از نزدیکان و آشنایان شهید لاجوردی: «او براي زندانيها شغلهايي مثل نجاري، باغباني ايجاد ميكرد و خودش هم پابهپاي آنها به کار مشغول ميشد...» و به این ترتیب فضای زندان را از محیطی کسل و راکد به فضایی پویا و زنده تبدیل میکرد.
طبق توافقنامهاي که بین سازمان زندانها و مرکز آموزش فني و حرفهاي وجود داشت، زندانيان میتوانستند گواهينامه معتبر براي اشتغال دريافت کنند. به علاوه زندانيان این فرصت را داشتند تا در مراکز بنگاه تعاون در رشتههاي مختلف کارآموزي کرده و کسب درآمد کنند. این درآمد گاهی آنقدر خوب بود که به گفته محمد مهرآئین «زندانی در آنجا كار میکرد و حقوق میگرفت. شاید بعضی مواقع حقوقی که میگرفت بیشتر از زمانی بود كه در بیرون كار میكرد و به خانواده خودش كمك میكرد.»
«منشور زندان بنائی لاجوردی»
توجه ویژه به امور فرهنگی، آموزشی و پرورشی در زندان، از لاجوردی مدیری توانا ساخته و سبک نوین مدیریت او تحول عمیقی در فضای زندان ایجاد کرده بود. او نه تنها خود این شیوه مدیریتی را به نحو شایسته به کار گرفت، بلکه خط سیر آن را برای دیگران نیز ترسیم کرد.
نامهای او خطاب به یکی از مسئولین مملکتی به عنوان منشور و سندي از نحوه عملکرد يک مدير عالیرتبه نظام جمهوري اسلامي است. لاجوردي در این نامه توصيه ميکند:
- تلقي ما از زنداني بر اين اصل استوار باشد که او يک انسان قابل تغيير و در حال تنبّه و آموزش است، نه يک خاطي جنايتکار در حين ارتکاب جرم.
- همت گماريم بيسوادي از زندانها رخت بربندد و هر زنداني بيسواد اجباراً به حداقل سواد خواندن و نوشتن دست يابد.
- زندانيان ميتوانند از کتابهاي موجود در کتابخانه زندان و حتي درون بندها، با رعايت ضوابط استفاده کنند.
- بر مسئولان زندانهاست که ورزش را براي همه زندانيان اجباري کنند تا از خمودي و کسالت جدا شوند.
- زندانياني که مايل باشند (با ذکر نام و يا بدون ذکر نام)، ميتوانند سرگذشت خود را براي تنبّه و عبرت ديگران مکتوب و يا براي مسئول زندان و يا مسئول فرهنگي بيان نمايند.
- نسبت به بهداشت، درمان، تغذيه سالم و کافي و محل نگهداري اطفال، نوجوانان و جوانان به ترتيب دقت بيشتري به عمل آيد و در امر تربيت و بازپروري آنان فعاليت و تلاشي بيش از بزرگسالان اعمال شود.
او به مديران سازمان زندانها تذکر میداد در هیچ شرایطی خود را برتر از زندانيها ندانند زيرا پست شمردن زندانيان، اثر تمام اقدامات فرهنگي را از ميان خواهد.
در دوران رياست لاجوردي در سازمان زندانها، فعاليتهاي فرهنگي چشمگيري به منصه ظهور رسید؛ علاوه بر اینکه در داخل زندانها، کلاسهايي براي آموزش احکام و اخلاق برگزار ميشد، سوادآموزي براي زندانيان اجباري بود؛ برگزاری کلاسهای حفظ و قرائت قرآن، توجه به زيباسازي فضاي زندان و ایجاد اشتغال برای زندانیان هم از دیگر اقدامات فرهنگی وی محسوب میشد که هر کدام تاثیر قابل توجهی روی زندانیان داشت. شهید لاجوردی علاوه بر اینکه به کاربست برنامههای آموزشی و فرهنگی برای زندانیان تاکید داشت، با برگزاري دورههای تخصصي براي مراقبين، رؤسا و مديران زندانها، نقش مؤثري در ارتقاي علمي مسئولان زندانها ايفا كرد.
اقدامات فرهنگی شهید اسدالله لاجوردی شاید موضوعی است که کمتر بدان توجه شده است؛ اما تاثیر شگرف آن در همان دوران، میتواند اهمیت این شیوه مدیریتی را نمایان کند. بهنظر میرسد مجموعه اقدامات و رویکردِ فرهنگی شهید لاجوردی از ابعاد مختلف قابل توجه و تأمل باشد ولی نکتهای که باید در این برهه آن را گوشزد کرد این است که چگونه دشمن با تبلیغ منفی خود توانسته شخصیت و چهره یک فرد خدوم و البته متعهد به اسلام و انقلاب را -که به اعتراف دوست و دشمن مهربان و دلسوز بوده و در عین حال ذرهای از خائن گذشت نمیکرد- تخریب کند؛ شخصیتی که در زمان تثبیت انقلاب اسلامی با رویکرد فرهنگی به اصلاح ریشههای انحراف میپردازد، برای زندانی شغل ایجاد میکند و اوقات فراغت را بهصورت مؤثر و هدفمند تبدیل به مجال فعالیت فرهنگی و ورزشی میکند. این روند تخریب چهرههای مؤثر انقلاب و قلب واقعیتها توسط بنگاههای رسانهای و خبری در کنارِ کمکاریهای دستگاههای فرهنگی و رسانهایِ داخلی و همچنین غفلت از چهرهسازی و پاسداشت شایسته شخصیتهای انقلابی توسط نهادهای مسوول همچنان ادامه دارد که ضروری است برای علاج آن اقدامات مؤثری انجام داد.
نکته دیگر اینکه اقدامات شهید لاجوردی در پرورش و تربیت زندانیان و بهویژه نحوه مواجهه وی با جریان نفاق و تبعات آن، مظلومیت انقلاب اسلامی را نیز نمایان کرد. بیتردید هیچ حکومتی در مقابل کسانی که با مبارزه مسلحانه درصدد سرنگونی نظامِ مستقرند، سکوت نخواهد کرد و قطعاً برخوردی محکم و خشن خواهد نمود. جمهوری اسلامی نیز در برخورد با اقدامات منافقین در قتل زنان و کودکانِ بیگناه و ارتکاب انواع جنایات بسیار دقیق و حسابشده عمل کرد که نماد و سمبل این مواجهه شهید لاجوردی مرد پولادین انقلاب اسلامی بود. اما عدمتبیین این اقدامات باعث شده که دشمنان خارجی و داخلی با تحریف واقعیتها جسارت پیدا کرده و به تعبیر رهبر معظم انقلاب، جای «جلاد» و «شهید» را تغییر دهند.
یادداشت از: مهدی رمضانی