پایگاه اطلاعرسانی مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ با اعمال قانون منع حجاب اسلامی، ماموران رضاخان به هیچ زنی ـ پیر، جوان یا کودک- رحم نمیکردند و حتی چادر از سر دختر بچهها نیز میکشیدند. آیتالله محمدرضا مهدوی کنی در بخشی از کتاب خاطرات خود که توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی چاپ شده با اشاره به نمونهای از این قبیل جنایتهای رضاخان در دوران کشف حجاب میگوید: در دوره سلطنت رضاشاه، من کودک بودم و اقدامات ضد مذهبی او را تا حدودی به یاد دارم. رضاشاه با حجاب زنان مخالف بود و دستور کشف حجاب را در سراسر کشور حتی در دهات و روستاها صادر کرده بود و در دهات، ژاندارمها مأمور اجرای آن بودند.
من حادثه تلخی از این دوران به یاد دارم؛ در آن زمان من کودک بودم و هنوز به مدرسه نمیرفتم، روزی در منزل بودم، همشیرهای دارم که سه سال از من بزرگتر است. از مکتبخانه به منزل میآمد. (در آن زمان مدرسه برای دخترها وجود نداشت) دیدم در حال گریه و زاری از مکتبخانه برمیگشت، زیرا مأمورین ژاندارمری چادرش را پاره کرده بودند.
سن او خیلی کم بود شاید هفت، هشت سال بیشتر نداشت. خواهرم میگفت: «امنیه (آن وقت به ژاندارمها، امنیه میگفتند) در راه مرا دید و چادرم را از سرم گرفت و از وسط پاره کرد. بعد روی سرم انداخت و گفت که حالا همین جوری برو!» خواهرم به خاطر اینکه به حفظ چادر و حجابش اهمیت میداد خیلی برایش ناگوار بود. پدرم هم خیلی ناراحت شد و گفت این امنیه کجاست؟ برویم پیدایش کنیم که بعد نمیدانم چه شد.
علیایحال از جنایاتی که من خودم به چشم دیدم همین مسئله برداشتن چادر از سر زنان بود. حتی در روستایی مثل کن هم مزدوران رضاخان نمیگذاشتند زنها چادر داشته باشند. از آنجا که روستای کن در آن زمان با تهران فاصله داشت، زنها آنجا خیلی مقید بودند که حجابشان را حفظ کنند، الان هم کنیهای اصیل حجابشان همان چادر است و خیلی هم محفوظند و معمولاً صورتشان را هم باز نمیکنند.
در آن زمان زنها برای اینکه چادرشان را حفظ کنند روزها از منزل بیرون نمیآمدند و اگر میخواستند به حمام و یا دیدن اقوام بروند شبها میرفتند. علاوه بر این چون میدیدند در شب نیز ممکن است مشکلاتی پیدا شود خانهها را به هم ارتباط داده و به یکدیگر در باز کرده بودند که آثار آن در همین منزلی که ما الان در کن داریم هنوز باقی است. خانهها تا حمامی که در بالای ده بود به هم راه داشتند.
واقعاً اگر از نظر تاریخی بررسی شود که این درها برای چیست معلوم میشود حادثهای بوده که اینها از در معمولی نمیرفتند بلکه به جای درهای معمولی از درهای غیر معمولی عبور و مرور میکردند. این آثار تاریخی به وضوح جنایات رژیم پهلوی را آشکار میسازد.