کد خبر: ۹۳۳۷
در سومین نشست شبهای حوزه بررسی شد؛
مشکلات حوزه و روحانیت در اندیشه آراء استاد علی صفایی حائری
حجتالاسلام بهمنی در این نشست گفت: صفایی رسالت حوزه را تربیت کسانی میداند که رسالت پیامبر را بر دوش بکشند. این رسالت فرا نقش است لذا هدف حوزه به تناسب این رسالت باید تامین فقیه دین باشد نه فقیه احکام. فارغ از تربیت، حوزه علمیه باید جایابی و گماردن طلاب در عرصه های مختلف اجتماعی را نیز برعهده بگیرد. حوزه موظف است باتوجه به نقشی که روحانیت میخواهد ایفا کند، مصونیت اجتماعی ایجاد کند.
به گزارش روابط عمومی مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ سومین جلسه از فصل نخست شبهای حوزه با موضوع استاد صفایی و مشکلات حوزه و روحانیت برگزار شد. در این نشست حجت الاسلام لاجوردی و حجت الاسلام بهمنی به بیان نظراتشان دربارهی استاد علی صفایی حائری و نگاه او به حوزه و روحانیت پرداختند.
مجری جلسه، علی اکبری در ابتدا به ارائه گزارشی کوتاه از آثاری که میتواند در این موضوع مورد استفاده قرار بگیرد، پرداختند: «از لابلای کتابهای عین-صاد مرحوم میتوانیم مطالب مرتبط و مختلفی پیرامون نگاه ایشان به حوزه و روحانیت را استخراج کنیم. منشوراتی همچون روحانیت و حوزه، استاد و درس، در آمدی بر علم اصول، خط انتقال معارف و اندیشه من، حرکت و ... که از آثار قلمی و شفاهی مرحوم عین-صاد است و مجموعه خاطراتی که دیگران از ایشان روایت کردهاند مانند مشهور آسمان و حمایت ها و هدایت ها. علاوه بر اینها دو مقاله نیز تاکنون در این باره نوشته است. یکی از آنها نوشته حجت الاسلام غنوی است که به عنوان مقدمه ناشر در ابتدای کتاب «روحانیت و حوزه» به چاپ رسیده است و دیگری «اسوه ها و شخصیتهای موفق روحانی در خدمت رسانی معنوی» (ابعاد تربیتی استاد علی صفایی) به قلم حجت الاسلام حسین دیبا می باشد.
در ادامه این نشست حجتالاسلام لاجوردی به طرح نکات مهمی در این زمینه پرداختند از جمله اینکه، مهمترین کار ساختن آدم هاست و توده ها هیچ وقت به سمت اصلاح نمی روند و این وظیفه ماست که باید سراغ آنها برویم و برایشان تبیین کنیم. مرحوم صفایی این نگاه را داشت و معتقد بود که باید مردم را به این بالندگی برسانیم که تا خودشان قسط را برپا دارند نه اینکه این فعل مهم را فقط از خواص انتظار داشته باشیم. مرحوم صفایی از شبهات استقبال میکردند و از طرح آنها واهمه و ترسی نداشتند. دلیل استقبال از شبهات را هم رشد و بالندگی مردم میدانستند. در این نگاه، روحانی هم باید مرجع باشد و هم ملجأ. لذا دائما درب منزل او به روی مردم باز است تا هم حمایت کند و هم طبابت. مرحوم صفایی در عمل نیز همینگونه بود و اتفاقا به خاطر همین رفتارهایشان بود که توسط روحانیونی که اساسا چنین باور و وظیفه ای را برای خودشان قائل نبودند، مورد اتهام و انتقاد قرار میگرفتند.
لاجوردی معتقد است که انقلاب و نظام جمهوری اسلامی فرزند و متولد شده ی حوزه است و وظیفه حوزه و روحانیت است که رزق فرزندش را بدهد و در عرصه های مختلف از او پشتیبانی کند و کادرسازی کند. اما اینها دلیل نمیشود که به غلط توجیهگر حکومت باشد. ما نیاز به توجیهگری درست و تبیین و تکمیل داریم. روحانیت باید زبان گویای مردم در تعامل با حکومت باشد. در عین توجه به حفظ نظام و رعایت مصلحت باید هم نکات ایجابی را گفت و تبیین کرد و هم از ظرفی به توجیه گری غلط در قبال برخی رفتارها نپرداخت.
سپس حجت الاسلام بهمنی کارشناس دیگر این نشست با اشاره موارد مطرح شده اظهار داشت: این مباحث درآمدی است بر نگاه های عین-صاد، شخصیتی که وجود منحصر به فردی دارد که هم تحلیلپذیر است و هم قابل تکثیر. هرچند که علاوه بر اینکه نیاز به روایت درست از نگاه ایشان داریم، اما به نقد آن نیز باید بپردازیم.
ایشان تاکید داشتند که متاسفانه آنچه که از مرحوم استاد در خصوص طلبگی مطرح میشود، در زی و زیست طلبگی معاصر یا دیده نمیشود و یا بسیار کمرنگ است. مباحث موجود از استاد را میتوان تحت عناوین زیر دسته بندی کرد: رسالت، سازمان، کارکردها، مشکلات و راهکارها.
صفایی رسالت حوزه را تربیت کسانی میداند که رسالت پیامبر را بر دوش بکشند. این رسالت فرا نقش است لذا هدف حوزه به تناسب این رسالت باید تامین فقیه دین باشد نه فقیه احکام. فارغ از تربیت، حوزه علمیه باید جایابی و گماردن طلاب در عرصه های مختلف اجتماعی را نیز برعهده بگیرد. حوزه موظف است باتوجه به نقشی که روحانیت میخواهد ایفا کند، مصونیت اجتماعی ایجاد کند. چرا که فقه به تنهایی نمی تواند برای روحانی مصونیت اجتماعی در موقعیتهای مختلف را بسازد بلکه نیاز به یادگیری مهارتها و دانشهای دیگری نیز دارد.
بهمنی تاکید داشت که اگر میخواهیم روحانیت سازندگی آدم ها را برعهده بگیرد، باید استاد او هم مربی توانمندی باشد. در بحث تبلیغ نیز این کارشناس محترم به نکته ای اشاره کردند که براساس اندیشه های آقای صفایی ما مشاهده میکنیم که خط انتقال معارف به مردم دچار آسیب است و علاوه بر اصلاح روش فهم دین و تعمیق آن به طلاب، باید به اصلاح ارتباط بین روحانیت و بدنه ی اجتماعی مردم نیز بپردازیم.