مرکز اسناد انقلاب اسلامی

برچسب ها - همدانی
برشی از خاطرات سردار شهید حسین همدانی
سردار شهید همدانی در خاطرات خود می‌گوید: این خواهر جوان مسلمان برای ما چای در دست کرد و به هر کدام از ما پنج شش چای داد و درپی آن بود که برای ما غذا درست کند که ما گفتیم باید برویم. برایمان نان تازه‌ محلی آورد و با لهجه کردی صحبت‌هايی مي‌کرد که ما متوجه نمی‌شدیم، اما یکی از بچه‌ها که اهل منطقه‌ مریوان بود، مي‌گفت که مي‌گوید این‌ها پاسداران امام خمینی هستند و تمام عشقشان این بود که به سرباز امام خمینی کمک کنند. ما تازه فهمیدیم که نفوذ امام در منطقه‌ای که دشمنان ما هستند، چقدر است، دیدیم همه‌ وجودش امام هست و ما چون به عنوان پاسدار خمینی هستیم این‌طور از ما پذیرایی مي‌کرد.
کد خبر: ۱۳۸۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۷/۱۵

انقلاب اسلامی در همدان
قبل از تقریباً ۱۹ بهمن ۵۷ بود که می‌خواستند کودتا بکنند. قرار شد یگان‌ها کمک بکنند بیایند به سمت تهران، اخبار و اطلاعاتی که بعضی از فرماندهان نظامی که ارتباط داشتند با خود دفتر حضرت امام و آقای طالقانی؛ این‌ها هم مثل اینکه خبر را داده بودند و حالا از جهاتی دیگر هم اخبار رسیده بود و به تشخیص خود، حضرت امام پیام می‌دهند به آیت الله مدنی، چون این را خود آیت‌الله مدنی می‌فرمودند که زنگ زدند از تهران به ما گفتند که اسدالله، این تانک‌ها نباید برسد به تهران. اگر برسد به تهران دیگر امام را شما ندارید.
کد خبر: ۱۲۴۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۶/۲۰

تازه های کتاب