برگی از خاطرات آیتالله مهدویکنی
پس از چند روز امامجمعه بوكان كه از اهل سنّت بود به ديدن من آمد و با اينكه در نمازاش به شاه و وليعهد و فرح دعا میكرد نسبت به من خيلی اظهار علاقه میكرد. به او گفتم چرا شما به اينها دعا میكنيد؟ گفت: آقا! شما مرد آزادهای هستيد و در زندگی به دولت وابسته نيستيد، اما زندگی ما وابسته به دولت است؛ ما نه سهم امام داريم، نه خمس داريم، نه روضه داريم، بالاخره گرفتاريم، ماهی 500 تومان از طرف اوقاف به ما میدهند و ما مجبوريم دعا كنيم، ولی من قلباً به شماها علاقه دارم
کد خبر: ۶۳۱۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۷/۲۹