«... همین که ایستادم که صحبت کنم، او به طرف من نشانه گرفت. دستم را که به طرفش بردم که چرا میخواهی بزنی، شلیک کرد. یک تیر به دستم خورد. تیر دوم از بالای عمامهام رد شد و خورد به دیوار. تیر سوم خورد به پای راستم، پایم شکست و نشستم. داد زدم که «مردم بیایید».»
کد خبر: ۷۸۸۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۴/۲۵
زندگی و زمانه "زعیم حوزه علمیه تهران" در گفتگو با صفاءالدین تبرائیان
نمایشگاه کتابی در ابتدای سال 1357 در حیاط مسجد شفا برگزار کردیم که کتاب توحید شیخ حبیبالله آشوری هم در همان ایام منتشر شده بود. آسید رضی تا آمد کتاب را دید، با عبایش کتاب را برداشت (به نشانه نجاست) و از حیاط به بیرون پرت کرد و به من تشر زد که: "کتاب این "شیخ مارکسیست" اینجا چه کار میکند؟" ...
کد خبر: ۷۳۵۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۹/۱۵