مرکز اسناد انقلاب اسلامی

برچسب ها - حمید سبزواری
در همین سبزوار که مرگ بر شاه می‌گفتند، فردا ورق برگشت و از همان مصدقی که از او حمایت کرده بودند، به او فحش و ناسزا می­گفتند. در عرض 24 ساعت قضیه برعکس شد...» جمعی از طرفداران شاه با همراهی اراذل و اوباش به چاپخانه روزنامه‌های اسرار شرق و جلوه حقیقت یورش بردند و پس از غارت اموال، آنجا را به آتش کشیدند.
کد خبر: ۷۹۸۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۵/۲۷

در قلمرو خاطره | به روایت حمید سبزواری
سرود "خمینی ای امام" یکی از مشهورترین نغمه‌های انقلابی است که در حافظه تاریخی ملت ایران ماندگار شده است. حسین ممتحن مشهور به حمید سبزواری که به پدر شعر انقلاب شهره است سراینده این سرود است.
کد خبر: ۷۵۲۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۱/۲۰

برشی از خاطرات حمید سبزواری
قبلاً در مجلس كه می‌نشستیم ایشان به عنوان یك روحانی مبارز مطرح بود، حالا هم یك روحانی مبارز مجاهد كه رئیس‌جمهور هم شده بود؛ یك پیراهن و یك ژاكت نیم‌داری تنشان بود كه خراسانی بود، نیم كهنه، چه بگویم، كار كرده، هوای بیرون سرد بود و اتاق گرم. نشستیم آن شب شعر خواندیم و شعر شنیدیم. حاج آقا هم خیلی دلبرانه‌تر از مجالس دیگر با ما برخورد كرد ... به قدسی گفتم كه امشب حاج آقا خامنه‌ای از موقع طلبگی خودشان افتاده‌تر و دلبرانه‌تر با ما روبه‌رو شد. ـ خدا رحمت كند قدسی را ـ گفت: باید هم این‌گونه باشد چون كه ایشان رئیس‌جمهور شد. گفتم: وقتی كه بزرگان بر مقامشان افزوده می‌شود این شخصیت را پیدا می‌كنند و آن را ارزان نمی‌فروشند، افتاده‌تر می‌شوند تا پیش مردم بیشتر عزیز شوند. این پیش آدم‌های معمولی است كه وقتی به مقامی می‌رسند خودشان را گم می‌كنند.
کد خبر: ۶۹۰۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۳/۲۲

حمید سبزواری : «یک روز در خدمت حاج آقا [آیت‌الله خامنه‌ای] بودم که فرمودند آقا حمید چرا شما کارهایتان را چاپ نمی‌کنید؟ من به شوخی گفتم: آقا منتظر مقدمه‌ای هستم که شما بر کتاب بنویسید. ایشان جدی فرمودند من برای هیچ‌کس این کار را نکردم، ولی برای شما این کار را انجام خواهم داد.»
کد خبر: ۵۸۷۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۳/۲۱

حمید سبزواری در سال 1360 شعری در رثای شهید سید مجتبی نواب صفوی سرود.
کد خبر: ۵۴۷۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۰/۲۸

حمید سبزواری درباره چگونگی آشنایی خود با آیت‌الله خامنه‌ای می‌گوید: «آشنایی بنده با آقای خامنه‌ای از سبزوار شروع شد. من پیش از اینکه به تهران بیایم با ایشان آشنا بودم. البته در مشهد هم با ایشان دیدار داشتم ولی آشنایی‌مان به آن صورت نبود...»
کد خبر: ۴۹۸۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۳/۲۲

برشی از خاطرات حمید سبزواری
حمید سبزواری می‌گوید: وقتي كه متفقين وارد ايران شدند با اولين گلوله‌اي كه در مرز شليك شد لشكر 9 خراسان از مشهد خارج شد و فرار كرد. هنوز لشكر سرخ به آنجا نيامده اينها فرار كردند، تيمسارها و درجه‌دارها و اينها اسلحه‌ها را انداختند و با لباس مبدل زدند به جاده. لشگر 9 خراسان عقب‌نشيني كرد و رفت تربت‌حيدريه، سربازان اسلحه را در تربت حيدريه ريختند و فرار كردند .
کد خبر: ۳۴۲۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۶/۰۳

برشی از خاطرات پدر شعر انقلاب
حمید سبزواری می‌گوید:جریان آشنایی من با امام خمینی از آن‌جا شروع شد که من از سال‌ها پیش مطالعات اسلامی داشتم، ولی بیشتر توجه من به این جریان‌های آخر الزمان بود که چه خواهد شد.چون یک چیزهایی در کتاب‌هایی مثل "غیبت نعمانی" و "بحارالانوار و سفینه البحار" و خیلی از کتاب‌ها خوانده بودم و مطمئن بودم دوره ما دوره ظهور است و منتظر آن مردی بودم که از قم برمی‌خیزد و مردم را به سوی خدا دعوت می‌کند، منتظر این بودم و بعد این را در تصور خودم امام خمینی مجسم می‌کردم .
کد خبر: ۲۹۳۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۳/۲۲

برشی از خاطرات حمید سبزواری
جریان کشف حجاب را کاملا یادم هست. در این زمان من ۹ یا ۱۰ سال داشتم و فقط می‌دانم که عده‌ای را دعوت کردند در باغ ملی، ما بچه بودیم رفتیم، صدای ساز و آواز می‌آمد و گفتند نمایش می دهند و من رفتم پشت در؛ زن‌ها اول با حجاب آنجا رفتند و وقتی که آمدند بیرون، دیدیم که اینها حجاب ندارند. بعضی از آنها یک کلاه سرشان گذاشتند، سرشان را از خجالت داخل آن کردند. برخی از آنها دست شان را به صورتشان می گرفتند و از آنجا به سرشان می گرفتند با یک وضع بسیار موهنی از آنجا خارج می شدند.
کد خبر: ۲۹۳۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۳/۲۲

خاطرات ناب
حاج‌آقا خزعلی فرمودند که آقای حمید شما پیشگویی هم می‌کردید ما هم باورمان نمی‌آمد. گفتند: شما پیشگویی می‌کردید که همچنین می‌شود و شد. راست می‌گفتند، من چندین قصیده گفته بودم که در آنجا پیشگویی کرده‌ام که این جوری می‌شود
کد خبر: ۵۳۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۱۱/۱۲

"خاطرات ناب"/ برشی از خاطرات حمید سبزواری
سرود "خمینی ای امام" را من قبل از پیروزی انقلاب سرودم؛ یعنی وقتی که حضرت امام از نجف به پاریس رفتند. در آن موقع اعلامیه‌های حضرت امام به ایران می‌آمد، اگر خاطر دوستان باشد، اعلامیه‌ها وقتی می‌آمد مثل شبنامه تکثیر می‌شد، بچه‌ها شب‌ها آنها را در خانه‌های اطراف می‌انداختند و سخنرانی‌ها در نوار کاست ضبط می‌شد و کاستش دست به دست می‌چرخید.
کد خبر: ۵۲۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۱۱/۱۲

فیض در گفتگو با "پایگاه مركز اسناد انقلاب اسلامی" مطرح كرد
مصطفی فیض گفت: استاد سبزواری ارادت خاصی به مقام معظم رهبری داشت كه یك نمونه‌اش را در شعری كه در جریان ترورمقام معظم رهبری سروده بود می‌بینیم كه استاد آن شعر را با این ابیات شروع كردند:ای جان جراحتی كه تو را بر تن آمده/تنها نه بر تن تو به جان من آمده...
کد خبر: ۳۶۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۳/۲۹

در پی درگذشت استاد حمید سبزواری ، پدر شعر انقلاب، مركز اسناد انقلاب اسلامی تصاویری دیده نشده از وی را منتشر كرد.
کد خبر: ۳۲۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۳/۲۳

با صدور پیامی
مركز اسناد انقلاب اسلامی در پی درگذشت حمید سبزواری ، پدر شعر انقلاب با صدور پیامی درگذشت وی را تسلیت گفت.
کد خبر: ۳۲۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۳/۲۲

شب ارتحال امام (ره)، من در سالن خانه‌مان خوابیده بودم و رادیو را گرفته بودم، بعد كم‌كم آن را خاموش كردم، قبل از اینكه بخوابم رجال كشوری از نظرم گذشتند، نظرم رفت به این كه بعد از امام(ره) چه كسی رهبر می‌شود؟ چه خواهد شد؟ این دغدغه، مدتی من را مشغول كرد، یك دفعه حرف قدسی به یادم افتاد. گفتم آیا آقای خامنه‌ای خواهد شد. صبح رادیو را باز كردم دیدم قرآن می‌خواند بعد اعلام كردند كه هیأتی تشكیل شده و امر رهبری به آقای خامنه‌ای تعلق گرفته است.
کد خبر: ۳۰۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۳/۲۲

استاد حمید سبزواری در مورد اولین شعری كه سرورده است می‌گوید: نهم محرم (تاسوعا) بود كه پدرم پیشنهاد كرد كه تو بیا امشب یك شعر برای حضرت علی‌اصغر بساز. من یك شعر آنجا سرودم شعری كه كودكانه بود: آه از آن دم كه شاه تشنه و بی‌یار/ آمد و آمد به نزد زینب افگار....
کد خبر: ۳۰۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۳/۲۲

تازه های کتاب