برگی از خاطرات آیتالله رسولیمحلاتی
در روزهاى آخر صداى رگبار تير و تفنگ هم به گوش مىرسيد و گاهى گفته مىشد كه تعدادى كشته و زخمى شدهاند. اصولا ساختمان ژاندارمرى روبروى دانشگاه، تبديل به سنگر مبارزه عليه انقلابيون شده بود. اين وضعيت تا زمان ورود امام به ايران در دوازدهم بهمن، ادامه داشت تا اينكه در اين روز به محض اطلاع از برنامه ورود امام، دانشگاه را ترك كرده، به فرودگاه رفتيم.
کد خبر: ۶۵۷۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۱/۰۷
روحانیون مبارز م تحصن در دانشگاه تهران اعلام کردند: ما به مقامات مسئول اخطار میکنیم که این رزمندگان با وجدان را هرچه زودتر آزاد کنند و خانوادههایشان را از نگرانی درآورند وگرنه با عکسالعمل شدید و قهر آمیز ملت مبارز ما روبرو خواهند شد و هر حادثهای بوجود آید مسئولیت آن مستقیماً متوجه رژیم ضد مردمی جبار خواهد بود.
کد خبر: ۴۵۰۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۱/۱۰
تحصن روحانیون در دانشگاه تهران با استقبال و حمایت مردم مواجه شد. چنانکه کیهان نوشت: «عده زیادی از مردم امشب مواد خوراکی و پوشاک و دیگر وسایل ضروری برای متحصنان آوردند و تلاش و همبستگی مردم غیرقابل توصیف بود. مردم گروه گروه با عجله قبل از شروع ساعات منع عبور و مرور شبانه خود را به دانشگاه تهران میرساندند و برای روحانیون متحصن غذا و وسایل میآوردند.»
کد خبر: ۴۴۸۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۱/۰۹
برشی از خاطرات محسن رفیقدوست
محسن رفیق دوست میگوید: هزینه تحصن علما و دیگر کارها را رفقایمان میپرداختند؛ یعنی ما هر وقت نیاز به پول پیدا میکردیم از دوستان میگرفتیم. یکی از افرادی که مدام به ما کمک میکرد فردی بود به نام حاجی محمد درویش دماوندی. ایشان فردی بازاری بودند و از اول در جریانات نهضت امام بودند و کمک مالی میکردند.روزی که تازه ما مدرسه رفاه را در اختیار گرفته بودیم (برای کمیته استقبال) این فرد نزدم آمد و دستمالی را به دستم داد و گفت: «این مقداری پول است خانهام را فروختم و این پولش شده، بیایید با این پول کارهایتان را پیش ببرید.» یعنی این فرد آن قدر به خاطر انقلاب فداکاری میکرد که حتی حاضر شده بود خانه خودش را هم بفروشد.هزینههای تحصن علما و دیگر کارها از این راه و نیز از راه کمکهای مردمی تامین میشد. این تحصن علما یک هفته طول کشید و با ورود امام خود به خود شکسته شد.
کد خبر: ۴۴۸۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۱/۰۸
برشی از خاطرات آیتالله طاهری خرمآبادی
آیتالله طاهری خرمآبادی میگوید: وقتى به دانشگاه تهران رفتيم، ديديم كه در كنار محراب مسجد، پلاكارد بزرگى با موضوع آمدن امام زدهاند و در زير پلاكارد نام سازمان مجاهدين خلق (منافقين) را نوشتهاند. تا وارد شديم آقاى مطهرى گفتند كه اين پلاكارد را برداريد...
کد خبر: ۴۴۷۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۱/۰۸
ویژهنامه "روایت فجر"| برگی از خاطرات عبدالمجید معادیخواه
معادیخواه میگوید: همزمان با حضور در مسجد دانشگاه تهران، نشانههایی را از جدایی گروهكها از صفوف مردمی دیدم: در حالی كه انبوه مردم به انقلاب و سرنوشت آن میاندیشیدند، گروهكهایی تنها به فكر بهرهكشیهای ابزاری و گروهی بودند. خود ـ در اوج شگفتی ـ دیدم هواداران سازمان رجوی، در و دیوار مسجد را با شعارهای تبلیغاتی پوشانده بودند.
کد خبر: ۲۱۲۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۱/۰۸
ویژهنامه "روایت فجر"| برگی از خاطرات حجتالاسلام موسویفرد
حجتالاسلاموالمسلمین موسویفرد میگوید : آقای بهشتی من را صدا زدند و گفتند: «ما برای متحصنین پتو و غذا میخواهیم. ممکن است شام را خانوادههایشان برایشان آورده باشند ولی برای صبحانه چیزی تھیه کنید». من پشت یک تکه کاغذ نوشتم و به دست یکی از بچههای دانشگاه دادم و گفتم: «در مسجدالنبی نارمک به دست فلان آقا بدهید تا ترتیب این کار را بدهد». مردم نارمک یک دستگاه ماشین پر از پتوی تمیز و یک وانت پر از نان تنوری جمع کرده و این مایه سربلندی و سرافرازی بنده شد که پیش آقای بهشتی خجل نشوم.
کد خبر: ۲۱۱۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۱/۲۲
"خاطرات ناب"/برشی از خاطرات عبدالمجید معادیخواه
نخستین کسی بودم که آن سخن را با پیشنهاد تحصنی نامحدود شکستم؛ با استدلالی به این مضمون که: اگر مجموع علمای کشور، که هم اکنون در تهران حضور دارند، به بهانهای در جایی تجمع داشته باشند و مردم با جمع آنان ارتباطی دائمی را بتوانند، نه مردم به زودی دلسرد میشوند، نه نیازی به دستوری عجولانه است. در صورتی که دولت بختیار متعرض چنین جمعی بشود، خود زمینه انفجار عواطف و خشم مردم را فراهم کرده است؛ چنان که سود آن نصیب جنبش می شود و در زمینه زیانهای آن، دولت بختیار مسئول است. بهترین بهانه تجمع علمای کشور هم تحصن نامحدودی است که تا آمدن امام به کشور ادامه یابد.
کد خبر: ۵۲۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۱۱/۱۰
کد خبر: ۴۷۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۱۱