برگی از خاطرات حاج احمد قدیریان
در حادثه بمباران شیمیایی مقر فاطمه الزهرا در فاو، که محل سکونت نیروهای اعزامی ما بود، همه شیمیایی شده و آنها را به تهران اعزام نمودند؛ اندكی پیش از این در منطقه من هم كه شاهد یكی از این بمبارانهای شیمیایی بودم، به همراه دوستان دیگر دچار عارضهی شیمیایی شدیم. ما بلافاصله به تهران آمدیم و آنها که در قرارگاه بودند، فردا صبح شیمیایی روی آنها اثر گذاشت و آنها را به تهران و استادیوم آزادی منتقل نمودند.
کد خبر: ۶۹۲۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۳/۲۶
"خاطرات ناب"/ برشی از خاطرات احمد قدیریان
دیدم امام، عمامه بر سرشان نیست. عرقچین هم بر سر ایشان نیست. عبا هم ندارند، ولی روی زمین افتادهاند و سجده میکنند. در حال سجده هستند و سجده هم طولانی بود.» آقایان گفتند: خوب، صبر میکنیم. صبر کردیم و چند دقیقهای گذشت.ده دقیقه بعد، امام بیرون آمدند و فرمودند که آقای بهشتی، آقای مطهری به ملت بگویید که ما حکومت نظامی را قبول نداریم. این حکومت نظامی درست نیست و مردم به خیابانها بریزند.
کد خبر: ۵۳۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۱۱/۱۲