ششمین نشست مجمع همکاری کشورهای عربی و روسیه روز ۲۹ آذرماه در مراکش برگزار شد. در بیانیهی پایانی این نشست با اشاره به جزایر سهگانهی ایرانی، ادعا شده که از راهحلها و ابتکارات صلحآمیز با هدف حل آنچه مناقشهی میان ایران و امارات خوانده شده از طریق مذاکرات دوجانبه یا دیوان بینالمللی دادگستری، براساس قوانین بینالمللی و منشور سازمان ملل حمایت میشود. اما طرح دعوا در مورد جزایر تنب بزرگ و تنب کوچک و ابوموسی به عنوان یک ادعای ارضی، همواره زیر سایهی سیاستها و پویشهای منطقهای و جهانی بوده است و به سختی میتوان آن را دعوایی میان ایران و شیوخ عرب دانست. بازیگران اصلی این دعوا، در طول تاریخ شیوخ شارجه، رأسالخیمه یا امارات نبودهاند؛ بلکه مدتهای طولانی انگلیس و سپس در چند دههی اخیر امریکا و عربستان بودهاند. ایران نیز هرگز تا پیش از سال ۱۹۷۱، با شیوخ عرب مذاکرات مستقیمی نداشته و تنها با بریتانیا به عنوان قیم شیوخ منطقه مذاکره میشد و امارات متحدهی عربی دو روز پس از اعادهی حق حاکمیت ایران بر جزایر سهگانه در یازدهم آذر سال ۱۳۵۰ تأسیس شد. در دعوا بر سر جزایر سهگانه مسئله بیش از آن که منافع شیوخ عرب امارات باشد، پیشبرد سیاستهای کلان قدرتهای بزرگ است. در این پرونده، با مروری سندی بر مسئلهی حاکمیت ایران بر جزایر سهگانه در پی پاسخ به این پرسش خواهیم بود که دعوا بر سر جزایر سهگانه از کجا آغاز شد و حالا چرا بار دیگر از سوی روسها زنده میشود؟