جزئیات روابط ایران و اسرائیل در دهه پنجاه

پایگاه اطلاعرسانی مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ جنبشهای چپگرای انقلابی در ایرانِ دهههای ۱۳۴۰ و ۱۳۵۰ خورشیدی، تحت تأثیر تحولات جهانی و منطقهای، بهویژه مبارزات ضد استعماری و ضد امپریالیستی، شکل گرفتند و نقش مؤثری در تحولات سیاسی کشور ایفا کردند. سازمان چریکهای فدایی خلق ایران، یکی از جریانهای برجسته این جنبشها، با تکیه بر ایدئولوژی مارکسیستی-لنینیستی و مشی مسلحانه، در برابر نظام پهلوی صفآرایی کرد. این سازمان که از ادغام گروههای جزنی-پویان و دیگر نیروهای چپگرا در اوایل دهه ۱۳۵۰ تشکیل شد، ضمن مقابله با سیاستهای داخلی حکومت، نسبت به سیاستهای بینالمللی ایران نیز موضعگیری قاطع داشت.
یکی از مهمترین محورهای انتقادی این سازمان، روابط ایران و اسرائیل بود. از منظر ایدئولوژیک، سازمان چریکهای فدایی خلق، اسرائیل را به عنوان پایگاه امپریالیسم در خاورمیانه و عامل سرکوب ملت فلسطین تلقی میکرد. در این راستا، این سازمان ضمن تأکید بر حمایت از مبارزات ملتهای تحت ستم، رژیم پهلوی را متهم به ایفای نقش ستون پنجم صهیونیسم در جهان عرب میکرد. مقاله «درباره روابط ایران و اسرائیل» که در نشریه داخلی «نبرد خلق» در بهمن ۱۳۵۲ منتشر شد، بازتابدهنده این نگرش است و با زبانی تند و رادیکال، به تحلیل روابط پنهان و آشکار میان ایران و اسرائیل میپردازد.
نکته حائز اهمیت در این تحلیل، پیوند میان سیاستهای داخلی و خارجی رژیم پهلوی از منظر سازمان چریکهای فدایی خلق است. در این چارچوب، نزدیکی ایران به اسرائیل نهتنها به عنوان یک مسئله ژئوپلیتیک، بلکه بهمثابه بخشی از سیاست سرکوبگرایانه حکومت علیه نیروهای مترقی داخلی و منطقهای تفسیر میشود. از این منظر، مبارزه با امپریالیسم و صهیونیسم بهمثابه بخشی از مبارزه طبقاتی و ضداستبدادی تعریف شده و توجیهی برای اقدامات مسلحانه سازمان در داخل ایران ارائه میشود.
در نهایت، بررسی این مقاله و سایر مواضع سازمان چریکهای فدایی خلق نشان میدهد که گفتمان ضد امپریالیستی و ضد صهیونیستی این سازمان در بستری از تحلیلهای مارکسیستی-لنینیستی شکل گرفته است. هرچند دیدگاههای این سازمان در دوران خود بازتابی از فضای سیاسی و ایدئولوژیک آن زمان بود، اما بازخوانی آن میتواند به درک بهتری از جریانهای فکری و گفتمانی چپ در ایران معاصر کمک کند.
متن مقاله
درباره روابط ایران و اسرائیل
ایران و اسرائیل به صورت دو پایگاه عمده امپریالیسم در منطقه عمل مینمایند. رژیم ایران بنا به دلایلی که ذکر خواه دشد از شناسایی دیپلماتیک اسرائیل خودداری میکند. به طوریکه اسرائیل در ایران سفارتخانه ندارد. این عدم شناسایی ظاهری به دو دلیل است:
اول آنکه خلق ایران به علت پیوندهای دیرینه سنتی، دوستی عمیقی با خلق عرب در سینه دارد، از این روی شناسایی کامل اسرائیل از جانب ایران موجب برانگیخته شدن خشم خلق بر علیه رژیم میشود.
رژیم ایران، ستون پنجم صهیونیسم در کشورهای عربی
دوم اینکه در شرایطی که امپریالیسم و صهیونیسم به طور روی در روی در مقابل اعراب صفآرایی کردهاند، بسیاری ازامکانات نفوذی علنی خود را در کشورهای عربی از دست دادهاند، به همین دلیل رژيم ایران رسالت برقراری ستون پنجم صهیونیسم را در داخل خاک کشورهای عربی برعهده گرفته است.
رژیم ایران در ظاهر دم از همکاری با اعراب میزند و میکوشد اعتماد حکومتهای عربی را به سوی خود جلب نماید. رژیم ایران برنامه بسیار بیشرمانه و زیرکانهای را در مقابل خلقهای عرب در پیش گرفته است. رژیم ایرن با بیان «حمایت از منافع اعراب در سازمان ملل و امضای قطعنامههای رنگارنگ موضعی ظاهری به سود اعراب میگیرد. البته این موضعگیری به هیچ وجه نتایجی عملی ندارد؛ چون تمامی قطعنامههای سازمان ملل بدون ضمانت اجرا صادر میشود. با همین مانورهای فریبکارانه رژیم ایران روابط دیپلماتیک خود را با دولتهای عربی حفظ کرده است و در شرایطی که به علت قطع روابط دیپلماتیک اعراب با آمریکا، عناصر آمریکایی از کشورهای عربی اخراج شدهاند، وظایف ماموران آمریکایی به عهده عوامل ایرانی گذارده شده است. ماموران ایرانی با استفاده از مناسبات دیپلمات و مصونیتهای گوناگون بهترین تسیهلات را در اختیار سرویسهای اطلاعاتی آمریکا و اسرائیل قرار میدهند.
ایرانی و اسرائیل بهظاهر نسبت بههم یک نوع شناسایی دوفاکتو دارند ولی در اصل روابطی بسیار عمیق دارند. همکاریهای اقتصادی ایران و اسرائیل که هنوز روابط دیپلکاتیک به طور کامل برقرار نکردهاند از همکاریهای ایران با مجموعه کشورهایهای عربی بیشتر است، شرکتهای اسرائیلی غالبا با نام سایر کشورها در ایران به ثبت رسیدهاند. در مدارک رسمی اسامی زیادی از شرکتهای اسرائیلی به چشم نمیخورد. در حالی که در بسیاری از شرکتها سرمایههای صهیونیستی فعالیت دارند.
تاسیسات بیسیم پلیس و سازمان امنیت ایران توسط کارخانه موتورولای اسرائیل ساخته شده و توسط یک شرکت مختلط آمریکایی و اسرائیلی نصب شده است. تاسیسات عظیم مخابراتی تهران توسط شرکت هدیس- راسکو اسرائیل ساخته میشود.
پلیس و ساواک ایران در پشت از طرف کارشناسان اسرائیلی اداره میشوند، سلاحهای اتوماتیک پلیس ایران «یوزی» ساخت اسرائیل است. فعالیتهای کشاورزی اسرائیل در مناطق شمالی و جنوبی ایران بسیار پسیع است و اراضی بسیاری تحت کشت مکانیزه توسط اسرائیلیان قرار دارد. فعالیتهای کشاورزی مدرن در دشت قزوین و نواحی جیرفت توسط کارشناسان وافراد اسرائیل اداره میشود.
صهیونیستها در ایران با تشکیل انجمنهای طرفدار اسرائیل در جهت تشکل یهودیان و فرستادن جوانترین وفعالترین عناصر جامعه یهود ایران به اسرائیل فعالیت میکنند و به این ترتیب نیروی انسانی جوان و فعالی را برای خدمت در اختیار اسرائیل میگذارند و رژیم ایران در این جهت همهگونه تسهیلاتی در اختیار آنها قرار میدهد.
سرمایهداران یهودی ایرانی مانند «القانیان» و «اریه» همهساله دلار به عنوان کمک به رژیم اسرائیل پرداخت میکنند و رژیم ایران از این عمل نهتنها جلوگیری نمیکند بلکه با تخفیفهای مالیاتی این کمکها را تایید میکند.
مهمتر از همه اینکه سوخت ماشین جنگی اسرائیل توسط ایران تامین میشود. سوختگیری به مقصد اسرائیل از جزیره خارک صورت میگیرد و این عمل مخفیانه انجام میشود. هیچکس نمیداند کدامیک از دهها کشتی نفتکش به مقصد اسرائیل بارگیری شدهاند. معمولا از کشتیهای سایر ملتها استفاده میشود. دولت ایران نفت را به کشور ثالثی میفرستند و آن کشور نفت را در اختیار اسرائیل قرار میدهد. به این ترتیب، معمولا مقصد کشتیها مشخص نمیشود و در تعرفههای رسمی به هیچ وجه نامی از اسرائیل وجود ندارد. اینها خط و بازوی تشکیلدهنده یک محور شوم امپریالیستی در منطقه ماست. محور شوم ایران- اسرائیل، وظیفه تمام نیروهای ضد امپریالیستی منطقه است که برعلیه این محور شوم متحد شده و به مبارزه برخیزند.
مبارزین ایرانی در زمینه مبارزه برعلیه این محور شوم سهم خود را ایفا کرده و خواهند کرد. ما بارها تاسیسات اسرائیلی را در ایران مورد حمله قراردادهایم ، ولی رژیم ایران با سیاست سکوت خود در قبال این عملیات میکوشد از تاثیربخشی آنها بکاهد. ما به عملیات خود علیه منافع صهیونیسم در ایران و هر نقطه دیگری که بخواهیم اقدام خواهیم کرد. این عملیات با وحدت عمومی ما که اتحاد نیروهای انقلابی منطقه در عمل بر علیه دشمن است، کاملا منطبق میباشد و ما به آن عمل خواهیم کرد.
ما اعتقاد راسخ داریم که امپریالیسم و صهیونیسم و ارتجاع با تمام فتنهگریهایشان محکوم به نابودی هستند. این حکم تاریخ است و با دستهای خلقهای ما این حکم اجرا خواهد شد.