هوشنگ رام و بانک عمران/ از مشاور مالی شاه و سرمایه هنگفت او چه میدانیم؟

پایگاه اطلاعرسانی مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ اعلامیهای که در ادامه آمده است، در تاریخ ۲۷ آذر ۱۳۵۷ به امضای اتحادیه وطنپرستان ـ مجاهدین خلق (کمیته بانک عمران) رسیده، بهوضوح درصدد افشاگری درباره داراییهای خاندان سلطنت پهلوی و اقدامات فسادآلود وابستگان آنهاست. محتوای اعلامیه علاوه بر اشاره به سوءاستفادههای اقتصادی افراد خاص در دربار سلطنت، بر نارضایتی عمومی و حس بیاعتمادی نسبت به مقامات و مسئولان کشور در آن دوران نیز دلالت دارد.
متن سند
سری
انتشار و توزیع اعلامیه در زمینه داراییهای خاندان سلطنت به امضای اتحادیه وطنپرستان - مجاهدین خلق (کمیته بانک عمران)
اخیرا اعلامیهای به امضای اتحادیه وطنپرستان ـ مجاهدین خلق ایران ـ کمیته بانک عمران در زمینه داراییهای خاندان سلطنت، خطاب به آقای نخستوزیر در تهران منتشر و بین کارکنان شرکت ملی نفت ایران و برخی از موسسات دولتی و بانکها توزیع شده و ضمنا از طریق پست به عنوان بعضی از مسئولان مملکتی نیز ارسال گردیده است.
خلاصه متن اعلامیه مذکور به شرح زیر میباشد:
وقتی صدای انقلاب از بطنهای خونین خلق برخاست، چنین وانمود کردند که توده مبارز ایران به پشتیبانی دولت میخواهد خواستهای سودجویانه ابرقدرتها را تحقق بخشد. بیتفاوتها پنداشتند که درست خواهد شد و باز هم برجای نشستهاند و چشمانتظارند. اما... صدا فریاد شد و مادران و پدران و فرزندان تن به رگبار دادند و اتحاد را بههم آمیختند. آنگاه بود که ترس و وحشت بر دل و جان و خیانتپیشگان مستولی شد و یقین کردند که دیگر کشتار چارهگر نیست.
شاه امیدش را یکسره از دست داد و مشاوران و دوستان مفتخوار و جانیاش که خود را تباه میدیدند به نیرنگ کنونی متوسل شدند.
شاه مذبوحانه پس از روزها کشتار و قتلعام به ملت رنجدیده و فرزند در کفن کرده مژده داد که توده [توبه] کرده است!... توبه؟؟؟! و بعد «جمال اخوی»۱[۱] پیرمرد ترسو را که از دستپروردگان دربار منفور خودش است مامور رسیدگی به داراییهای خاندان پهلوی کرد اما او هم شهامت ابراز و اظهار این همه جنایت را در خود ندید. اما... این وظیفه هر یک از ما خلقهای مبارز است که پرده از اسرار چند ده ساله شاه و اطرافیان طمعکارش برداریم.
ما مجاهدین خلق (کمیته بانک عمران) میخواهیم راجع به دکتر هوشنگ رام[۲] محرم صمیمی شاه که تمام فضای سبز شهرک غرب را به پرویز ثابتی و نصیری و سپهبد بدرهای آژدان مخصوص شاه و اکثر افراد متنفذ ساواک و گارد کثیف شاهنشاهی و اقوام نزدیک و دور خودش مجانا بخشیده است بگوییم که چرا وقتی تمام ساختمان این شهرک مخالف قوانین شهرداری ساخته شده است، شهردار ضد سازنده این شهرک اعلام جرم نمیکند؟ آیا جز اینکه آقای شهرستانی هم با رشوهخواری غمضالعین کرده است جواب دیگر خواهد بود؟
هوشنگ رام میگوید که هفتهای دوبار با شاه جلسات محرمانه دارد و بیشرمانه از انتقال میلیاردها ریال سرمایه ایرانی به (عمران فاینانسیه) دومین بانک عمران در سوئیس به نام خودش و شاه اظهار شادمانی میکند.
این موریانه خانگی با ذکاوت شیطانیاش وکالت تام از شاه گرفته است و بیشبهه در وقت سقوط ارباب تمام داراییها را به نام خود منتقل خواهد کرد.
مارکوس که شوهر سابق یکی از زنان درباری میباشد در نامهای که به یک روزنامه ایتالیایی فرستاد فاش کرده است که در روزهای آخر عزیمت اشرف، هوشنگ رام از وی ۴ میلیون دلار برای اشرف و یک میلیون دلار برای گلسرخی یکی از آخرین معشوقههای خواهر شاه گرفته است.
نتیجه قرارداد کثیف دیگری که به دستور هوشنگ رام برای ساختمان آپارتمانهای زمرد و غیره با شرکتهای آمریکایی ـ ایرانی بستهاند این است که بیشتر از ۲ میلیارد تومان از پولهای مردمی که چشم امیدشان به خاکهایی که خانههای آیندهشان در آنجا ساخته میشود خیره مانده است.
این طمعکاران حریص خود را زنده جاوید میپندارند. آیا این جاودانگی است که همگان همصدا: فریاد نفرت و انزجار خود را نثار شاه و خانوادهاش؛ رامها ـ هویداها... نصیریها - ثابتیها و دیگران کنند؟ این مردانگی و شرف است که قرانها و تومانهای زحمتکشان را به عناوین مختلف بهچنگ آورند و به نام خودشان ضبط کنند؟
به پیشنهاد رام در نیوارلئان آمریکا شهرکی به نام شاه ایران ساخته شده است که تاکنون رام ده میلیون دلار آن را تعهد نموده و به طوری که شهردار نیوارلئان اعلام کرده است تا شصت میلیون دلار از طرف هوشنگ رام به وکالت شاه پرداخت خواهد شد... این نام است؟
ننگ بر این نام ـ ننگ بر نام رهبر و رئیس کشوری که مردمش جایی برای آسایش ندارند و روی زیلو پارههایی که زیر چادرها را مزین کرده است زندگی میکنند، برای مردم دیگر و کشور دیگر که در رفاهاند خانه میسازد و شهرک بنا میکند آن هم با پول همین مردم گرسنه و زیر سرمای کویر یخ بسته.
اینها مختصری است از سوءاستفادهها و قسمتی از اموال خاندان پهلوی از طریق رام به نام بانک عمران. دردها و حرفها بیش از اینهاست اما ما (مجاهدین خلق ـ کمیته بانک عمران) مصرانه خواستار اعلام جرم علیه هوشنگ رام ـ رئیس بانک عمران که مشغول جمعآوری وسایل خود برای فرار میباشد هستیم.
از حضرات آقایان وزیر دادگستری ـ دادستان کل تهران ـ دادستان دیوان کیفر و مقامات قضات استدعا دارد از فرار دکتر هوشنگ رام جلوگیری نمایند تا پس از تعقیب وی مدارک مستحکم بسیاری دایر بر خرید دهها دستگاه ساختمان در تهران ـ انتقال مبالغ گزاف به خارج از کشور به نام شاه و خودش به دادگستری ارائه شود.
ارزیابی خبر: انتشار و توزیع اعلامیه فوق صحت داشته و مطالب بالا در آن درج گردیده است.
اقدامات انجامشده: مراتب به نخستوزیری اعلام گردیده است.
پینوشت
۱. سید جمالالدین سادات اخوی فرزند سید نصرالله سادات اخوی معروف به تقوی در سال ۱۲۷۱ ه ش به دنیا آمد.
۲. هوشنگ رام فرزند مصطفی قلی انتخابالملک (رام) از چهرههای سیاسی و دولتی دوره قاجار و اوایل پهلوی در ایران بود. او از خاندانهای بانفوذ خراسانی و یکی از اشراف و بزرگان مشهد به شمار میآمد. او پس از انجام تحصیلات مقدماتى و متوسطه، از دانشكده حقوق تهران در رشته اقتصاد لیسانسه شد و به استخدام در وزارت دارایى درآمد. چندى در ادارات مختلف وزارت دارایى مشغول كار بود تا در ۱۳۳۰ براى ادامه تحصیل عازم آمریكا شد و درجه دكتراى اقتصاد گرفت. پس از مراجعت به ایران، مدیرعامل بانک عمران شد. در آن تاریخ بانک عمران یک موسسه كوچک بانكى بود كه در اثر خبط گذشتگان پنج میلیون تومان سرمایه خود را از دست داده بود، ولى تلاش و پیگیرى مدیرعامل جدید باعث شد بانک تدریجا توسعه یابد به طورى كه پس از ده سال یكى از بانكهاى درجه اول ایران شد و تعداد شعب آن در تهران و شهرستانها از هزار واحد بانكى تجاوز كرد. این بانک علاوه بر معاملات عادى، خزانهدار و بانک اختصاصى بنیاد پهلوى بود و تمام معاملات بنیاد در آنجا صورت میگرفت. بعد از مدتى بانک مزبور مشغول شهركسازى شد و در دهكده خواردین در غرب تهران، در میلیونها متر زمین «شهرک غرب» را بنیاد نهاد و شروع به آپارتمان و ویلاسازى نمود و با قریب بیست شركت خارجى قرارداد منعقد نمود. علاوه بر شهرکسازى، ورود غله از خارج نیز بر عهده این بانک قرار گرفت. جیمز بیل در کتاب «شیر و عقاب» او را یکی از سه مشاور مالی شاه میداند و در شمار کسانی بود که روابط صمیمانهای با دولتمردان و سرمایهداران آمریکا داشت.