حجتالاسلام پورمحمدی: حوزه قم با تأسی از مؤسس خود صاحب مکتبی متمایز شد

یکی از نکات مهم در این مقدمه، توجه به ویژگیهای اخلاقی و معنوی حاج شیخ است. پورمحمدی در ابتدای مقدمه با استفاده از آیات قرآن کریم حاج شیخ را به عنوان فردی معرفی میکند که از پایههای استوار دینی برخوردار بوده و شخصیتی معنوی و اخلاقی داشت. این ویژگیها به نوعی پایهگذار روش زندگی حاج شیخ بود، به طوری که او در زندگی خود از تعلقات دنیوی پرهیز کرده و به دنبال رسالتمداری و اجرای وظایف دینی خود در جامعه بود.
نکته دیگر که در مقدمه به آن پرداخته شده، هجرتهای متعدد حاج شیخ است که در سراسر زندگیاش به چشم میخورد. پورمحمدی هجرتهای حاج شیخ از سنین نوجوانی، از کربلا به سامرا، از سامرا به نجف و سپس به سلطانآباد و قم را به عنوان یکی از ویژگیهای بارز شخصیت او برمیشمارد. این هجرتها نهتنها نشاندهنده تعهد به رسالت دینی و علمی او بود، بلکه به معنای گریز از حاشیهها و ظواهر دنیوی و تمرکز بر تکالیف اصلیاش در زندگی بود.
رئیس مرکز اسناد انقلاب اسلامی همچنین در مقدمه خود به هوشمندی و تدبیر سیاسی حاج شیخ اشاره میکند. آیتالله حائری با درک صحیح از موقعیت سیاسی و اجتماعی زمانه، به نظم و برنامهریزی در امور حوزه و همچنین در مقابله با مشکلات اجتماعی و سیاسی اهتمام ویژهای داشت. یکی از ویژگیهای برجستهای که پورمحمدی به آن اشاره میکند، شجاعت سیاسی حاج شیخ در مواجهه با قدرتهای وقت و حکام، بهویژه رضاخان است. او با سیاستورزی معقول و پرهیز از درگیریهای بینتیجه، توانست حوزه علمیه قم را از مشکلات سیاسی عبور دهد و آن را به یکی از بزرگترین مراکز علمی و دینی تبدیل کند.
علاوه بر ویژگیهای مدیریتی و سیاسی، مسئولیتپذیری اجتماعی حاج شیخ نیز در مقدمه برجسته است. تأسیس بیمارستانها، پلها، سدها و دیگر پروژههای عمرانی و اجتماعی که به منظور رفع نیازهای عمومی مردم صورت گرفت، نشان از حساسیت او نسبت به مشکلات اجتماعی و اقتصادی جامعه داشت. این اقدامات در کنار توسعه و ساماندهی حوزه علمیه قم، نمایانگر نگاه جامع و آیندهنگر حاج شیخ به مسائل مختلف جامعه بود.
درنهایت، پورمحمدی با اشاره به ویژگیهای شخصیتی حاج شیخ، او را به عنوان الگو و نمادی از یک مکتب فکری و مدیریتی در عرصه علم و دین معرفی میکند که تأثیراتش نهتنها در زمان خودش، بلکه در تاریخ تحولات اجتماعی و فرهنگی ایران، بهویژه در زمان انقلاب اسلامی، بهوضوح دیده میشود. شخصیت علمی، اخلاقی و مدیریتی حاج شیخ، که در قالب یک مکتب جامع و کامل شکل گرفته، همچنان برای نسلهای آینده یک منبع الهام و راهنما محسوب میشود.
از این رو، مقدمه حجتالاسلام و المسلمین پورمحمدی، نهتنها به تحلیل شخصیت و زندگی آیتالله حائری میپردازد، بلکه به نوعی بازخوانی آموزهها و شیوههای مدیریتی و دینی اوست که میتواند برای فهم بهتر روشهای حاکم بر حوزههای علمیه و جامعه دینی امروز مفید واقع شود.
در ادامه برای فهم هرچه بهتر نظرات نویسنده این مقدمه، اصل مقدمه نگاشتهشده بر چاپ دوم کتاب «حاج شیخ؛ زمانه و زندگی آیتالله عبدالکریم حائری یزدی» از نظر میگذرد:
بِسْمِ للَهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
أَلَم تَرَ كَيفَ ضَرَبَ الله مَثَلا كَلِمَة طَيِّبَة كَشَجَرَة طَيِّبَةٍ أَصلُهَا ثَابِت وَ فَرعُهَا فِي السَّمَاءِ تُؤْتِي أُكُلَهَا كُلَّ حِينٍ بِإِذْنِ رَبِّهَا...
خداوند سبحان به پيامبرش محمدبنعبدالله (ص) فرمود: آيا نديدي خدا چگونه مثال زد: سخن پاک مانند درختی پاک است که ريشهاش استوار و شاخهاش در آسمان است، ميوهاش را هر دم به اذن پروردگار ميدهد... (ابراهيم/ ۲۴ و ۲۵(.
خداوند بزرگ هنگام خلقت انسان پس از گفتوگو با ملائکه و آموزش اسماء (رموز هستی) به انسان و استقرارش در زمين، او را صاحب کلمات گرداند «فَتَلَقَّى آدمُ مِنْ رَبِّهِ كَلِماتٍ...»: سپس آدم از پروردگارش کلماتي را دريافت نمود (بقره/ ۳۷(
خداوند منان به مؤمنان فرمود... «وَ كَلِمَةُ اللَّهِ هِيَ الْعُلْيَا وَاللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ»: و کلمه خداست که برتر است و خدا شکستناپذير حکيم است (توبه/۴۰(
و خداوند قادر متعال چنين اراده فرمود: «وَ يَمْحُ اللَّهُ الْباطِلَ وَ يُحِقُّ الْحَقَّ بِكَلِماتِهِ»: و خدا باطل را محو و حقيقت را با کلمات خويش پابرجا ميکند (۲۴/ شوري). حضرت حق با ولايت تامه خود برجستگانی از خلايق را نماد و تجسم کلمه ساخت تا خليفه او باشند: «انَّمَا الْمَسِيحُ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ رَسُولُ اللَّهِ و کلمته...» مسيح عيسي ابن مريم(ع) پيامبر خدا و کلمه اوست (نساء/ ۱۷۱)
پيامبر خاتم که درود خدا بر او خاندان مطهرش باد، مقصد آفرينش شد «لَوْلاكَ لَمَا خَلَقْتُ الْأَفْلاكَ»: گر تو نبودی جهانها را نميآفريدم. چون او سايهسار مهرباني: «وَ مَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا رَحْمَةً لِلْعَالَمِينَ» (انبيا/ ۱۰۷) و او صاحب منش و روش و رفتاری والا و عظيم است: «وَإِنَّكَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِيم» (قلم/ ۴)
حضرت سبحان از آدميان خواست چو نيکويان و سرآمدان باشند: «لَكُم فِي رَسُولِ ٱللَّهِ أُسوَةٌ حَسَنَة»(احزاب/ ۲۱) و پيامبر نمونه و الگويی شايسته برای شما است و تداوم اين راه نيازمند راهبرانی از جنس کلمةالله، خلق عظيم و مهربانی است تا نظام خلافت الهی را پاس دارند و راهجويان را به سعادت و نکويی رهنمون باشند.
خداوند عليم و حکيم از جماعت مؤمنان خواست: ... «فَلَوْ لا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فرقَةٍ مِنْهُمْ طائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَ لِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ»: چرا از هر گروه از ايشان دستهای سفر و کوچ نکنند تا در کار دين دانش اندوزند و چون بازگشتند قوم خود را راهنمايي کنند و بيم دهند... (توبه/ ۱۲۲)
در درازای تاريخ اين سنت جريان داشته است و پيشتازاني طلايهدار روشنايي و هدايت ميشدند تا اينکه در نظام معرفتی و تربيتی اهلبيت عليهمالسلام اين رسالت در شکلی کاملتر بر دوش عالمان عامل، فقيهان متعهد و راهبران پارسا قرار گرفت.
و در آستانه قرن اخير نيز با طلوع ستارهای درخشان در آسمان فرهنگ و ديانت حرکتی نوين آغاز شد و به دنبال آن سرزمين ايران و مردمانش تاريخساز شدند. روز اول فروردين ۱۳۰۱/۱/۱ خورشيدی با مأوا گرفتن شيخ عبدالکريم در پناه بارگاه معصومانه بانوی کرامت و طهارت حضرت فاطمه معصومه (سلامالله عليها) مدرسه فقه، حديث و فلسفه قم رويشي نو يافت، به مرتبهای که حوزهای با بيش از دوازده قرن پيشينه پرافتخار، جلوهای دگر پيدا کرد و فرزانگان، آن را تولدی جديد يافتند و بهحق آن را تأسيس و بنيانگذار آن را شيخ مؤسس نام نهادند.
حضرت آيتالله العظمي حاج شيخ عبدالکريم حائري يزدي با اندوختهای وزين و ثمين از ميراث علمی و اخلاقی بزرگان حوزه کربلا، سامراء، نجف و چندين دهه تدريس و پانزده سال مديريت حوزوی در سلطانآباد (اراک) حوزهای جديد با گستردگی علمی و متناسب با نيازهای زمان و معطوف به نتيجه و ثمربخشی اجتماعی و فرهنگی بنيان نهاد.
بدون ترديد موقعيت مکانی قم و سابقه بيش از ۱۲۰۰ ساله حوزه علميه آن و وجود بارگاه حضرت معصومه (س) و نزديکی آن به مرکز سياسی کشور و قرار گرفتن در کانون تردد و مسيرهای مواصلاتی بسياری از مناطق و شهرها، عاملي مؤثر و ممتاز در توفيقات جناب ايشان بوده است. همچنين وضعيت سياسی کشور و حوادث پس از انقلاب مشروطه و عوارض جنگ جهانی اول و ضعف خاندان قاجار و کودتای ۱۲۹۹ رضاخان و رفتوآمدهای سياسيون و انقلابيون و علمای تبعيدی عراق به قم، اين جايگاه را تقويت کرده است. اما ويژگيهای شخصيتی آيتالله حائری يزدی نقش تعيينکنندهای در تشکيل، توسعه و ماندگاری حوزه علميه قم داشته است، که به اختصار به مواردی اشاره ميکنيم:
اول: صفاي باطن و بیآلايشی و عدم تعلق به اعتبارات علمی و اجتماعی، ممتازترين اين ويژگيها است که در صفحات کتاب نمونههای فراوان از اين دست را میبينيم.
دوم: هجرت و عدم وابستگي به هيچ نقطهای هرچند با امتيازات برجسته مثل اعتاب مقدسه... نکته شاخص و کمنظير در زندگي حاج شيخ است. هجرتي از هجدهسالگي به کربلا و سپس سامراء و در ادامه به نجف، کربلا، سلطانآباد (اراک)، نجف، کربلا، سلطانآباد و تا پايان عمر در قم که حکايت از رسالتمداری و وظيفهمحوری و گريز از ظواهر و حاشيهها و ابتلائات دنيايی و عبور از موانع دارد.
سوم: نظم، برنامه، سازماندهی امور و استفاده از همه ظرفيتها برای رسيدن به هدف که در زوايای زندگی جناب شيخ ديده ميشود.
چهارم: هوشمندی، تحمل، رفتار و عکسالعملهای مدبرانه، عقلانيت و حکمت، پرتکرارترين داوری در مورد زعامت حاج شيخ است و روايتهای گوناگون در کتاب شاهدی بر اين مدعاست.
پنجم: تواضع، سادهزيستی، صداقت، مقدم داشتن ديگران و صميميت، خوشاخلاقی و شوخطبعي، سربازان بينام و نشان و ابزار کارآمد در توفيقات اويند.
ششم: مردمداری و احترام به همه از علماء و طلاب گرفته تا مردم عادی از فقير و غنی، صاحبنام و اعتبار وغيره و کسب اطلاع از وضعيت زندگی و مشکلات آنان و تلاش برای رفع آنها که موجب محبوبيت و اعتماد و همراهی طبقات مختلف با اوست.
هفتم: تأسيس دو بيمارستان و پل و سد روی رودخانه و ساخت قبرستان جديد و خانه برای فقرا و رساندن کمکهای مختلف به نيازمندان در کنار ساماندهي امور حوزه و معيشت طلاب و تعمير و تکميل مدارس و ايجاد بناهاي جديد نشان از مسئوليتشناسی اجتماعی و تحرک و تلاش تحسينبرانگيز در اين عرصه است.
هشتم: زمانشناسي و آگاهي از موقعيت و حفظ اولويتها و رعايت اهم و مهم و تمرکز بر هدف و پذيرش بسياری از ناملايمات و تحمل داوریهای ناروا موفقيتهای بزرگی در زمان حيات او و پس از آن را رقم زد و به شهادت صاحبنظران و مطلعين، حوادث و رويدادهای يکصد سال گذشته بخصوص در انقلاب اسلامي و تشکيل جمهوری اسلامي وامدار مجاهدتهای هدفمند و مقاومت و صبوری آن بزرگ است.
نهم: توجه خاص و تأکيد بر رشد علمي طلاب و تزکيه اخلاقی و آشنایی آنها با دانشهای جديد و علوم مرتبط و نظارت شخصی و برنامهای بر اساتيد و طلابْ حکايت از شناخت درست و ترسيم نقشه دقيق راه برای راهنمايي، هدايت و موفقيت آنان میباشد.
دهم: عدم هراس و شجاعت و هماوردی عزتمند با حکمرانان بخصوص رضاشاه و رام کردن او در حد امکان از نکات بارزِ رفتارِ سياسي حاج شيخ بوده است.
در مجموع بايد اذعان داشت سبک زندگی علمی، تربيتی، اخلاقی، مديريتی، اجتماعی و سياسی حضرت حاج شيخ واجد نکات و نمادهای برجستهای است که الهامبخش و الگو است و او را بايد از مصاديق اللهم ارحم خلفایی، خداوندا جانشينان مرا گرامی دار (کتاب القضا، وسائل الشيعه باب ۸ حديث۵۰)، ان العلماء ورثه الانبياء، دانشوران ميراثدار پيامبراناند (اصول کافی جلد ۱ص۳۴) الفقهاء حصون الاسلام، دينشناسان دژهای اسلاماند (اصول کافي ج۱ص۴۷) شمرد و بهحق، او صاحب مکتبی جامع و بنيانگذار بنای جديد در نظامات نظری و عملي روحانيت است و به شايستگي، پيشينيان او را «آيتالله مؤسس» نام بردهاند.
در توصيف شخصيت حاج شيخ تعبير جامع و موجز از آنِ مرحوم آيتالله سيدمحمد بهبهانی است. چنانکه حضرت آيتالله شبيری دام ظله میفرمايند: آقای حاج ميرزا محمدحسين مسجدجامعي از آيتالله بهبهاني نقل ميکردند که حضرت آيتالله حائری از نظر علمي ملای سطح بالايي هستند ولی از علم ايشان بالاتر، تقوای ايشان و از تقوای حضرت آيتالله حائری بالاتر، اخلاق ايشان و از اخلاق ايشان بالاتر، عقل ايشان است. قم و حوزه علميه آن در سده گذشته صرفا يک مدرسه و نهاد عظيم و گسترده نيست، بلکه پرورشگاه و مبلغ تفکر، منش و روشي نوين در مباحث و علوم ديني، نقشآفريني فرهنگي و اجتماعي، مسئوليتپذيری و عملگرايی و ورود ميدانی است و اينگونه است که حوزه قم با تأسی به مؤسس خود صاحب مکتبی متمايز از ديگر حوزهها شده است.
در پايان بايد يادآور شويم که نکات پيشگفته نيازمند بررسي و مباحثات گسترده در فضايي نقادانه است و اين کتاب چنين رسالتی را به عهده ندارد و تنها مروری تاريخي و روايی و گذرا به زندگي و زمانه حاج شيخ دارد که چاپ اول اين کتاب در سال ۱۳۷۸ با عنوان «زندگینامه و شخصيت اجتماعی ـ سياسی آيتاللهالعظمي حاج شيخ عبدالکريم حائری (مؤسس حوزهي علميه قم)» توسط محقق گرامی آقای عمادالدين فياضی تدوين و انتشار يافت و اينک با تحقيق و افزودن روايتها و اسناد بيشتر و مطالب مفيد ديگر توسط همکار گرامي جناب آقای محمدرضا تمری تکميل شده است و با عنوان «حاج شيخ»، که در دوران حيات پُربار ايشان به همين نام خطاب ميشد، انتشار مجدد مييابد که بدينوسيله از محققان محترم تشکر ميکنيم و برای مؤسس نامدار و والامقام حوزه علميه قم و علما و تربيتيافتگان مرحوم اين نهاد پاداش عظيم الهي و علو درجات طلب ميکنيم و اميدواريم اين خانه و بنياد مقدس در انجام مأموريت حياتبخش خود قرين توفيقات روزافزون باشد، چنين باد. بمنه و کرمه.
مصطفی پورمحمدی
رئيس مرکز اسناد انقلاب اسلامی