روحانیت، پیشتاز مبارزات انقلابی در محرم ۱۳۵۷

پایگاه اطلاعرسانی مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ آیتالله حسن قمی از مراجع بانفوذ خراسان و از چهرههای مبارز حوزه علمیه مشهد بود که همواره در صف اول مبارزه با استبداد قرار داشت. اعلامیه ۲۵ آذر او، نه فقط یک واکنش عاطفی به فجایع اخیر، بلکه سندی است از نقش رهبری اجتماعی روحانیت در لحظات بحرانی.
ایشان با حضور در محل تحصن، عیادت از مجروحان، و صدور بیانیههای صریح، جایگاه مرجعیت دینی را به عنوان پناهگاه مظلومان و محور انسجام اجتماعی تثبیت کرد. این حضور میدانی، مردم را دلگرم میکرد و روحانیت را از یک نهاد صرفاً فقهی، به رهبری اجتماعی-سیاسی تبدیل مینمود.
در واپسین ماههای رژیم پهلوی، جامعه ایران در آستانه یک تحول بزرگ تاریخی قرار گرفته بود. گسترش اعتراضات مردمی، تظاهرات میلیونی در سراسر کشور، و پاسخهای خشن و سرکوبگرانه حکومت، فضایی پرتنش و انقلابی پدید آورده بود. در این میان، نقش مراجع تقلید و علمای برجسته نه تنها در تبیین دیدگاه دینی، بلکه در هدایت جنبش و حفظ انسجام اجتماعی تعیینکننده بود.
یکی از اسناد مهم این دوره، اعلامیه آیتالله العظمی حسن قمی در تاریخ ۲۵ آذر ۱۳۵۷ (۱۵ محرم ۱۳۹۹ هجری قمری) است. این اعلامیه که در اوج خیزش مردم علیه حکومت پهلوی صادر شد، بازتابی است از نقشآفرینی فعال روحانیت در عرصه سیاسی، و نمادی از همبستگی تودههای مذهبی با آرمانهای انقلابی. در این نوشتار، به تحلیل محتوای این اعلامیه، بسترهای اجتماعی آن، و تأثیرات سیاسی و روانی آن بر جریان انقلاب اسلامی میپردازیم.
بستر اجتماعی صدور اعلامیه
پاییز و زمستان سال ۱۳۵۷، نقطه اوج خیزش مردمی علیه سلطنت پهلوی بود. تظاهرات بزرگ محرم، که در بسیاری از شهرها به صفوف میلیونی رسید، به نماد همبستگی ملی و دینی علیه استبداد تبدیل شد. همزمان، سرکوبهای نظامی و خشونتهای دولتی در قالب قتلعامهای خیابانی، یورش به بیمارستانها، و حمله به عزاداران، چهرهای خشن و ستیزهجو از حکومت را عیان کرده بود.
در چنین فضایی، مرجعیت دینی به عنوان قدرت معنوی مستقل، به تریبونی برای ملت تبدیل شد. اعلامیه آیتالله قمی، پاسخ به چنین ضرورتی بود: دفاع از مظلومان، افشای جنایات رژیم، و حفظ روحیه مقاومت.
تحلیل محتوای اعلامیه
۱. افشای جنایات رژیم
یکی از بخشهای اصلی اعلامیه، شرح جنایتهای وحشتناک رژیم در شهرهای مختلف ایران است. آیتالله قمی با ذکر نام شهرهایی چون قم، اصفهان، بوشهر، کاشمر، بیرجند، و مشهد، به مستندسازی موج گسترده سرکوب در سراسر کشور میپردازد. او اوضاع مشهد را بهویژه وخیم توصیف میکند، آنجا که نیروهای نظامی و چماقداران حتی به بیمارستان کودکان حمله بردند، بیماران و پزشکان را مضروب کردند و جان چند نفر را گرفتند. این گزارش دقیق، به خواننده نه تنها اطلاعات، بلکه یک تصویر ملموس از ماهیت خشونتآمیز حکومت ارائه میدهد.
۲. نقد اخلاقی ـ دینی بر رفتار حکومت
آیتالله قمی در جایجای متن، به نقض اصول انسانی و دینی توسط حکومت اشاره دارد. از حمله به بیمارستان گرفته تا تیراندازی به مردم متحصن و توهین به حرمتهای مذهبی، همگی به عنوان نشانههایی از زوال اخلاقی رژیم معرفی میشوند. استفاده از تعابیری همچون "جنایات شرمآور"، "وحشیگری"، "یورش احمقانه و غیر انسانی"، بار عاطفی و دینی خاصی به متن میدهد که وجدان مخاطب مذهبی را خطاب قرار میدهد.
۳. تاکید بر همبستگی ملی
نکته مهم دیگر در اعلامیه، تأکید بر اتحاد مسلمانان، اعم از شیعه و سنی است. آیتالله قمی با یادآوری رشادتهای اهل سنت در شهرهایی چون سنندج، این پیام روشن را منتقل میکند که نهضت اسلامی محدود به یک گروه خاص نیست، بلکه فراگیر و ملی است. این نگاه وحدتگرا، پاسخی به تلاشهای رژیم برای ایجاد شکافهای قومی و مذهبی در میان مردم ایران نیز هست.
۴. دعوت به خودکفایی اقتصادی و سازماندهی اجتماعی
آیتالله قمی در کنار افشاگری و اعتراض، پیشنهادهای عملی نیز ارائه میدهد: کشاورزان را به افزایش تولید برای مقابله با تحریمهای احتمالی فرا میخواند، از اصناف میخواهد که در معاملات جانب انصاف را رعایت کنند، و تأکید میکند که صندوقهای قرضالحسنه و تشکلهای محلی برای کمک به محرومان و حفظ نظم محلهها شکل گیرد. این نکات، نشانگر نگاهی آیندهنگر و ساختارساز است، و حکایت از آن دارد که ایشان نهتنها به فروپاشی رژیم موجود، بلکه به ضرورت نهادسازی در جامعه جدید نیز میاندیشد.
۵. تهدید به صدور حکم جهاد
بخش مهمی از اعلامیه، هشدار به حکومت درباره صدور اذن دفاع و حتی حکم قیام مسلحانه از سوی مراجع است. آیتالله قمی تأکید میکند که اگر خشونتها ادامه یابد، پاسخ شرعی به درخواست مردم برای دفاع از جان و مال و ناموسشان، صدور حکم جهاد خواهد بود. این گزاره نهتنها سنگینی مسئولیت را متوجه رژیم میکند، بلکه بیانگر نقطه اوج مشروعیتبخشی به مقاومت مسلحانه در برابر ظلم است؛ مرحلهای که نشان میدهد جنبش اسلامی در حال عبور از اعتراض مدنی به سمت مقابله همهجانبه است.
متن سند:
بسمالله الرحمن الرحیم
الحمدلله و سلامٌ علی عباده الذین اصطفی. و سیعلم الذین ظلموا أی منقلبٍ ینقلبون.
ملت مسلمان ایران!
اجتماعات و راهپیماییهای باشکوه شما در ایام عزاداری سرور شهیدان، حضرت اباعبدالله الحسین علیهالسلام، بهویژه در روزهای تاسوعا و عاشورا که با اهداف قیام آن حضرت همراستا بود، رژیم فاسد و استبدادی حاکم و دولت نظامی آن را به لرزه درآورد. این همبستگی و وحدت عملی و اعتقادی، همراه با انضباط و نظم، موجب وحشت آنها شد و تا مرز جنون، خشم و خروش به همراه آورد، بهگونهای که دیوانهوار مرتکب جنایات تازهای شدند و صفحات ننگین دیگری بر کارنامه تاریک خود افزودند. جنایاتی که حتی قلم از بیان آن شرم دارد، اما ننگ آن برای همیشه بر پیشانی این رژیم در تاریخ ثبت خواهد شد.
یورشها و تجاوزهای رژیم همچنان ادامه دارد. روزی نیست که خبری از فجایع مرگبار نیروهای انتظامی یا حملات بیرحمانه چماقداران مزدور، با حمایت نظامیان، از شهرهای دور و نزدیک نرسد. در شهرهایی مانند اصفهان، قم، کاشان، همدان، بوشهر، کاشمر، قائن، بیرجند، تربت حیدریه، تربت جام، سبزوار، نیشابور و دیگر مناطق، صدها تن شهید و مجروح شدهاند. این مظلومان به خاک و خون کشیده شدهاند، خانوادههایی بیسرپرست و خسارات سنگینی بر مردم وارد آمده است.
در مشهد مقدس، یکی از اقدامات فجیع دولت نظامی در بیمارستان وابسته به آستان قدس رضوی اتفاق افتاد. روز پنجشنبه ۱۳ محرمالحرام، جمعی از نیروهای چماقدار و نظامی به بخش داخلی و کودکان بیمارستان حمله کردند؛ خودروها را تخریب کرده، با پرتاب سنگ و شلیک گلوله، شیشهها را شکستند و بخشهای درمانی را ویران نمودند. در این حمله، چند کودک بیمار و هفده نفر دیگر از جمله چهار پزشک زخمی شدند که هماکنون بستریاند، و متأسفانه یکی از کودکان مجروح و دو بیمار بستری در اثر جراحات جان باختند.
مردم غیور و مسلمان با شنیدن صدای تیراندازی، برای حمایت از بیماران و کارکنان بیدفاع بیمارستان شتافتند، اما با محاصره کامل بیمارستان توسط تانکها و نیروهای نظامی مواجه شدند. به دنبال این حادثه، هزاران نفر از مردم به همراه علما و روحانیون به نشانه اعتراض راهی بیمارستان شده، در آنجا تحصن کردند و اعلام داشتند که تا توقف اقدامات وحشیانه در استان خراسان، تحصن ادامه خواهد داشت. با وجود حضور علما، تیراندازی همچنان ادامه یافت.
اینجانب از مجروحان این فاجعه عیادت کرده و آثار جرم را مشاهده نمودم و با علما و روحانیون حاضر نیز دیدار کردم. این همبستگی مردم و روحانیت در حمایت از ستمدیدگان و پایداری در مسیر حق بسیار ارزشمند، ستودنی و نشانهای روشن از ادامه مبارزه ملت مسلمان تا پیروزی نهایی و برقراری نظام عادلانه اسلامی است.
دولت نظامی باید بداند ملتی که بارها سینه خود را در برابر گلوله سپر کردهاند، از مقابله با چماقداران نمیهراسند و آنان که جان خویش را فدای اسلام کردهاند، از بذل مال نیز ابایی ندارند. این حملات کور، تنها نشان میدهد که خرابکار واقعی کیست. ما نیز، بنا بر درخواستهای مکرر مردم مسلمان برای اجازه دفاع، ناچار به پاسخ مثبت خواهیم بود تا مردم از جان، مال و ناموس خود در برابر زورگویان و وحشیصفتان دفاع کنند. اگر کار به جایی حساستر برسد، با دیگر مراجع عظام، چارهای جز صدور حکم جهاد و قیام مسلحانه نخواهیم داشت.
در این لحظههای خطیر، نکاتی را یادآور میشوم:
۱. این نهضت مقدس، صرفاً اسلامی است و شامل تمام مسلمانان میشود. نتیجه آن به نفع همه ملت خواهد بود. برادران اهل سنت در سراسر کشور همراهی خود را اعلام کردهاند و در مناطقی مانند سنندج، فداکاریهای بسیاری از خود نشان دادهاند. بهلطف خداوند، مسلمانان با پیروی از قرآن که میفرماید «إنما المؤمنون إخوة» برادروار در کنار هم ایستادهاند و فریب تفرقهافکنیهای رژیم در حال سقوط را نخواهند خورد.
۲. کشاورزان عزیز باید از هماکنون به فکر آینده باشند و تمام توان خود را برای افزایش تولید داخلی بهکار گیرند؛ چراکه با پیروزی ملت، دشمنان استقلال اقتصادی ما را هدف قرار خواهند داد و راههای تأمین ارزاق را خواهند بست. از همین حالا باید بنیان استقلال اقتصادی کشور را بنا نهیم.
۳. از بازاریان و اصناف محترم درخواست داریم که در وصول مطالبات، چک و سفتهها، مهلت بیشتری قائل شوند، در معاملات سود کمتری در نظر بگیرند و به نیازمندان توجه بیشتری نشان دهند. احتکار کالاهای ضروری ترک شود و مردم نیز بیش از نیاز معمول، مواد غذایی ذخیره نکنند.
۴. اصناف، تجار و دیگر اقشار جامعه، صندوقهای تعاونی و قرضالحسنه تشکیل دهند تا به خانوادههایی که بهعلت اعتصاب و بیکاری در تنگنا قرار دارند، وام یا کمک بلاعوض پرداخت شود.
۵. در مناطقی که پلیس از مسئولیت خود شانه خالی کرده یا برخی مأموران قصد انتقامجویی از مردم را دارند، معتمدان محلی باید برای حفظ نظم، اقدام به تشکیل گروههای مردمی نمایند. بهویژه در مشهد که برخی مأموران انتظامی تهدید به ترور روحانیون کردهاند، این موضوع اهمیت بیشتری دارد. شب گذشته نیز یکی از سادات بزرگ هدف گلوله یکی از این افراد سفاک قرار گرفت.
در پایان، بهمنظور ابراز انزجار از جنایات اخیر، تسلیت به بازماندگان، و گرامیداشت شهدای مظلوم، روز دوشنبه ۱۷ محرمالحرام را روز عزای عمومی و تعطیل سراسری در کشور اعلام میکنم. امید آنکه به عنایت حضرت ولیعصر (عجلاللهتعالیفرجهالشریف)، خداوند متعال در اسرع وقت ریشه ستمکاران و جنایتپیشگان را بخشکاند و پیروزی کامل را نصیب ملت مسلمان ایران فرماید.
۱۵ محرمالحرام ۱۳۹۹ برابر با ۲۵ آذر ۱۳۵۷ – حسن طباطبایی قمی