شکست طرح کشف حجاب رضاخانی در کرمان
پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ اقدامی که بیش از دیگر عملکردهای رژیم پهلوی، وجدان مذهبی جامعه را آزار داد و جنجال آفرید، طرح متحدالشکل کردن لباس و کشف حجاب بود. رضاشاه بعد از سفر به ترکیه در سال 1313 و مشاهده اصلاحات و اقدامات حاکم سکولار آن کشور، مصطفی کمال پاشا، ملقب به آتاتورک، تصمیم گرفت تا او هم این سیاست دین ستیزانه را در پیش گیرد، لذا رژیم پهلوی طرح متحدالشکل کردن لباس و کشف حجاب را رسماً از 17 دی1314 به اجرا درآورد.اجرای این طرح مخالفتی علنی با مذهب و فرهنگ اسلامی مردم ایران محسوب میشد،و از این رو در پی اجرای آن، مخالفتها و مقاومتهای گستردهای در سراسر کشور از جمله در شهر کرمان دیده شد.
در کتاب"انقلاب اسلامی در کرمان" که
توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده درباره کشف حجاب در کرمان و مقاومت مردم
این استان در مقابل سیاستهای دین ستیزانه رضاخان آمده است:
رژیم پهلوی قبل از اجرای کشف حجاب با چاپ مقالات و انتشار اشعاری در مطبوعات به ترویج بیحجابی پرداخت تا ذهنیت جامعه را برای عملی کردن آن فراهم آورد .در این مرحله رژیم به تبلیغات گستردهای دست زد و بر آن شد تا آن را نوعی اقدام در رهایی زنان از قید اسارت قلمداد كند و نشان دهد که پیشرفت و ترقی کشور تنها در گرو تحقق آن صورت خواهد گرفت و از این طریق با تشویق و ترغیب، مردم را وادار به اجرای آن كرد سپس با صدور بخشنامه و دستورالعمل از سوی وزیر داخله به والیان ایالات ازجمله کرمان، امر به برپایی مراسم جشن داده شد.
دستور اجرای طرح کشف حجاب در کرمان
در تاریخ 5 بهمن ماه 1314 از سوی والی ایالت کرمان، بخشنامهای بدین شرح به شهرستان های تابعه ارسال شد:
شکست طرح کشف حجاب در مدارس کرمان
گام اساسی در اجرای کشف حجاب، اجباری کردن آن برای دانشآموزان دختر مدارس بود. طراحان این سیاست میدانستند دانشآموزان و فرهنگیان وسیله مناسبی برای آماده سازی ذهنیت عامه مردم جهت پذیرش طرح موردنظر هستند. برای عمومیت بخشیدن به کشف حجاب ابتدا كشف حجاب را در مدارس دخترانه اجباری كردند. این اقدام با پوشش واحد و لباس فرم و متحدالشکل در مدارس آغاز شد و با رفع حجاب، کامل شد. در این راستا همه مدیران و معلمان شاغل در آموزش و پرورش و مدارس ملزم شدند به اتفاق بانوان خود در جشن 17 دی شرکت کنند. این جشن اولین گام در اجرای برنامه یادشده در کرمان بود.این طرح در مدارس کرمان از همان ابتدای اجرا، موفقیتی به دست نیاورد و با وجود اجباری بودن پیشرفتی نداشت.
به طوری که نخستوزیر وقت، محمود جم، طی نامهای به وزارت معارف و اوقاف بعد از ذکر این موضوع، خواستار رسیدگی و اعلام نتیجه راجع به این وضعیت میشود. در این بخشنامه آمده است: «از قراری که ایالت کرمان اطلاع میدهد چندی قبل در نتیجه اقدامات متخذه معلمات و محصلات دبیرستان آنجا کشف حجاب نموده بودند، ولی اخیراً غیر از چند نفر محصلات عموم معلمات و محصلات مجدداً مستور و با چادر به دبیرستان میروند... لازم است به نماینده معارف آنجا و سایر نقاط کشور دستورات لازم را صادر فرموده و نتیجه را اعلام فرمایند.»
مبارزات روحانیون کرمان با کشف حجاب
در این شرایط، علمای کرمانبه مخالفت با سیاست کشف حجاب پرداختند. وقتی آیتالله حاج میرزامحمدرضا مجتهد از سوی استاندار وقت و مقامات عالی رتبه کشوری و لشکری تحت فشار قرار گرفت که در جهت تأیید و حمایت از این طرح در مجامع عمومی سخن گوید در جواب آنان، دو دست خود را بالا برده و گفتاین چند مثقال خون که در رگ من جاری است، ارزشی ندارد که به خاطر آن دین و دنیا و آخرت خویش را به آن بفروشم. بیایید این چند مثقال خون را از من بگیرید، اما چنین درخواستی را مطرح نکنید.
دیگر
روحانی
برجسته
کرمان
که
به
مخالفت
سرسختانه
علیه
طرح
کشف
حجاب پرداخت، آیتالله
سیدعلی
موسوی
بود.
طی سالها علاوه بر علما و فرهنگیان، کسبه و بازاریان کرمان هم برای جلوگیری از پیشبرد این طرح استعماری تلاش کردند. اما از سوی دیگر رژیم رضاخانی هم به کسبه سخت میگرفت. چنانکه از آنها تعهدی اخذ شد تا از دادوستد با زنان محجبه خودداری كنند، در غیر این صورت متخلفین به جرایم مالی و حبس محکوم میشوند.
این تعهد به شرح ذیل از تعدادی از آنان گرفته شد:
«ما امضاکنندگان
ذیل
ملزم
و
متعهدیم
که
چنانچه
از
تاریخ
فوق(30
بهمن 1314)دیده شود که به
یک
نفر زن با داشتن
چادر
تنخواهی
فروخته
یا
معامله
نماییم،
هریکنفر
از
ما برخلاف این
مقرر
رفتار
کردیم
به
مبلغ52ریال
جریمه
و
هشت
روز
حبس
تأدیبی محکوم و
بلااستثناء
به
موقع
اجرا
گذارده
شود.»
اما تنها اقلیت شیخیه
کرمان
در
اجرای
این
سیاست
به
همکاری
با
دولت پرداخت. با وجود همراهی
این
گروه
با
کشف
حجاب
در
بین
اکثریت
متشرعین
هیچ
پیشرفتی
در کار حاصل
نشد.
اسارت زنان کرمان پس از اجرای کشف حجاب
مسئولین ایالتی در نهایت به اجبار سعی كردند با برگرفتن چادر از سر زنان در مجامع عمومی بر سرعت اجرای این طرح بیفزایند. اما مقاومتها در برابر کشف حجاب ادامه یافت و در مقابل سخت گیریها هم تشدید شد. در این مرحله شهربانی وارد عمل شد و در نتیجه خشونت و شدت عمل در مورد مخالفین آغاز شد و رژیم رضاخانی طی دستورالعملی خواستار مقابله با مقاومت مردم شد. در سندی آمده است: از قرارِ گزارشهایی که از پارهای از نقاط کشور رسیده، هنوز در بعضی از جاها حجاب معمول است و مخصوصاً یکی دو فقره از این گزارشها که از شرفِ عرض پیشگاه مبارک ملوکانه گذشته، وزارت کشور شدیداً مورد مواخذه واقع گردیده است. علی هذا برای آخرین مرتبه ابلاغ و اخطار میشود که چنانچه در آتیه معلوم شود در یک شهرستان این موضوع هنوز کاملاً به مرحله اجرا نرسیده و زنها با حجاب یا روسری قسمی بیرون بیایند که مثل آن باشد که رو گرفتهاند، فرمانداران محل مورد مؤاخذه شدید واقع خواهند شد و قدغن فرمایید وصول این بخشنامه را اطلاع بدهند. وزیر کشور: فروهر.»
تشدید فشار و سختگیری برای عدم استفاده از هر نوع حجاب، موجب شکل گیری نوع دیگری از مقاومت منفی مردم کرمان در برابر این اعمال خشونت و اجبار شد. از شیوههای این مبارزه منفی در برابر حکومت، عدم حضور زنان در مجامع عمومی چون کوچه و خیابان بود. زنان فقط در مواردی چون استحمام و خرید که اجبار به حضور در کوچه و خیابان داشتند، از خانه خارج میشدند. در این موارد هم تمامی مساعی خود را در جهت حفظ حجاب به کار می بردند. چنانکه نقل شده زنان شبانه و حتی از پشتبام خانهها میگذشتند و به حمام میرفتند تا بدین شیوه از چشم مأموران رژیم دور بمانند.
حجتالاسلام عباس پورمحمدی درباره سلب آزادی از زنان پس از واقعه كشف حجاب میگوید: «من خوب یادم است كه دستور كشف حجاب [صادر] شد... من خوب یادم است، این زنهایی كه باعصمت و باعفت بودند، سالها حتی، آن موقع حمام كه داخل خانه نبود، آب گرم میكردند، خود را میشستند و بیرون نمیرفتند كه سر برهنه بیرون بروند یا با روسری بیرون بروند.»
حجت الاسلام محمدجواد حجتی در توصیف شرایط آن روزها میگوید:«من یادم میآید كه مرحوم پدرِ ما خانه نشین بود. در آن ایام خیلی كم بیرون میرفتند. شبهای تاریک گاهی با عرقچین بیرون میرفتند. مادر ما هم همین طور. از اینكه روز از منزل بیرون بروند، پرهیز میکردند. برای اینكه میترسیدند مأمورین دولتی به آنها جسارت كنند. من یادم هست مدتی كه ما 7 و 8 سالمان بود از منزل بیرون نمیرفت. گاهی صبح زود من میدیدم رفته خانه دختر خاله اش، شب یا آخرهای شب با ترس و لرز برمیگشتند كه مبادا یک مأموری چادری از سرشان بردارد... میشنیدیم كه فلان خانم در كوچه ناراحتی دارد یا بیرون نمیروند یا آن خانم را به خاطر اینكه چادر در سرش داشته، زدند.در كرمان و در شهرهای دیگر این خبرها نقل میشد و جو اختناق را واقعاً احساس میکردیم. من خودم كه بچه، 7 و 8 ساله بودم، مادرم را در حالت یک بغض فرو خورده میدیدم. همیشه احساس میکردیم كه اصولاً یک زنمسلمان باید حتماً غم داشته باشد و زانو به بغل گرفته باشد. چون این حالت در همه زنهای مسلمان وجود داشت. آنها احساس میکردند كه به حریم آنها تجاوز شده. تنها این نبود كه از سر یک نفر زن چادر را بردارند. تمام خانمهای چادری و محجوبی هم كه در خانهها بودند، احساس میکردند كه هتک حرمت شدند. با اینكه چادر خودشان را برنمیداشتند، ولی همین كه باید در خانه بمانند و نمیتوانستند بیرون بروند.«
آیتالله محمدعلی موحدی کرمانی از آن سالها اینگونه یاد میکند:«در مورد برخورد با چادریها و باحجابها من یادم هست که هیچ زنی را نمیگذاشتند و اجازه نمیدادند با چادر بیرون بیاید. چون آن وقتها هیچکس در خانه حمام نداشت، حمام بیرون بود. اصلاً حمام داخل خانه معمول نبود. همان وقتها نقل میکردند افرادی را از زنهای متدینهای بودند که حتی برای حمام، مثلاً فلان زن بیشتر از دو سال از خانه بیرون نیامده است. احیاناً اگر لازم بود شستشو را داخل خانه انجام میدادند. برای اینكه بیرون آمدن آنها موجب میشده كه از نظر پوشیدن چادر دچار زحمت شوند. افراد متدین تا این حد مقید بودند. من که بچه بودم یک صحنه بهخوبی در ذهن ]من[ باقی مانده است. تمام صحنه مربوط به سن حدود 9- 8 سالگی میباشد. من از یک معبر رد میشدم، آن معبر یک کوچه نزدیک خیابان بود، یک دفعه دیدم زنی که با چادر بیرون آمده بود، یكی از پاسبانهای آن دوران به او حمله برده و چادر را از سر او كشید و زیر پایش گذاشته و چادر را پاره كرد. بعداً روسری را هم كه روی سر زن بود هم كشید. آن زن با یك وضعی ضجه میکرد و دست خودش را روی سرش گذاشته و از صحنه فرار كرد .»
شکست طرح کشف حجاب در کرمان
مقاومت منفی زنان کرمان در برابر کشف حجاب که با عدم حضور در معابر و مجامع بیان میشد، بر عوامل حکومت بسیار گران آمد و بر خشم آنان بیش از پیش افزود. این خشم حکومت و مخالفت زنان به روشنی در گزارش ها و اسناد آن دوره آمده است:
«ایالت کرمان تعقیب متحدالمال نمره 401 ، از قرار اطلاعاتی که میرسد بانوان در ولایات با چارقد در معابر عبور و مرور مینمایند. حتی بعضیها بهطور مضحکخود را به اشکال مختلف وعجیبی درآورده و مستور میدارند، چون ادامه این وضعیت غیرمطلوب و باعث مسئولیت است، اکیداً مقرر میگردد که باید نهایت مراقبت و مواظبت به عمل آورید که هرچه زودتر این رویه متروک و هیچکس از بانوان نباید با چارقد در معابر دیده شوند، والا حکام در درجه اول مسئول و شدیداً مورد مؤاخذه قرار خواهند گرفت. وصول این متحدالمآل و نتیجه اقدامات را سریعاً اطلاع دهید. رئیس الوزرا :جم.»
گرچه ایستادگی مردم کرمان در برابر این اقدام به غربی سازی با نقل مختصر گزارشها به روشنی بیان نمیشود، لیكن با ارائه این گزارشها گوشههایی از مقاومت و مخالفت مردم در برابر این طرح دیده میشود. زنان کرمان این مقاومت را تنها در سالهای اولیه اجرای طرح کشف حجاب انجام ندادند، بلکه تا پایان حکومت رضاشاه مخالفت و مقاومت آنان ادامه یافت. گرچه رضاشاه ترفند استعماری کشف حجاب را با تمام مساعی، اعمال زور و قدرت پیگیری كرد لیكن به دلیل آنکه این اقدام در نگاه جامعه انحراف اخلاقی و اجتماعی و دسیسهای برای جدا کردن مردم از ارزشهای اسلامی محسوب میشد، با مقاومت مردان و زنان این ایالت ناکام ماند.