در خاطرات اسدالله تجریشی درباره شجاعت آیت الله مهدوی كنی در برابر شكنجه های ساواك آمده است: "پاهایش اندازه بالش و مثل بادمجان ورم كرده بود و سیاه شده بود،اما همچنان شهامت و شجاعت داشت."

پایگاه مركز اسناد انقلاب اسلامی؛
"اسدالله تجریشی" در كتاب خاطرات خود كه "توسط مركز اسناد انقلاب اسلامی"
منتشر شده است؛ به نقل خاطرهای از همبندیهای خود در زندان درباره شهامت
آیتالله مهدوی كنی در برابر ساواك میگوید: « یك روز " كریم" را برای
بازجویی بردند. بعد از دو ساعت كه برگشت پاهایش خونین بود. به من رو كرد و
گفت: این نهضت و انقلاب پیروز میشود. گفتم: چطور؟
گفت: امروز در اتاق بازجو بودم كه یك فرد روحانی را آوردند. قادر نبود روی
پایش بایستد. دو سه نفر نگهبان او را نگهداشتند، اما او آنچنان با
بازجوها با پرخاش صحبت میكرد مثل اینكه رئیس بازجوهاست. چنان روحیه تهاجمی
داشت و به بازجوها اعتراض میكرد كه حد و وصف نداشت.
پاهایش اندازه بالش و مثل بادمجان ورم كرده بود و سیاه شده بود،اما همچنان
شهامت و شجاعت داشت.پرسیدم اسم آن روحانی چه بود؟ گفت: محمدرضا صدایش
میكردند. بعدا تحقیق كردم و فهمیدم " آقای مهدویكنی" بوده است.»