مرکز اسناد انقلاب اسلامی

برشی از خاطرات محمود صلاحی
محمود صلاحی در خاطره دیگر درباره تجلیل رهبر معظم انقلاب از عملکرد بسیج سازندگی می‌گوید: «یکی از خاطرات دلنشینم مربوط به نوروز سال ۱۳۸۰ است. تازه سال تحویل شده بود که طبق عادت هر ساله‌ام مشغول تماشای سخنرانی مقام معظم رهبری از طریق تلویزیون بودم. در ابتدا، روی سخن با سازمان‌ها و ادارات مختلف بود، اینکه خوب است کم‌خرج و پر کار باشند. آن زمان من ریاست بسیج سازندگی را برعهده داشتم و رهبر معظم این سازمان را مثال زد. از شنیدن آن بسیار خوشحال شدم. ایشان در ادامه سخنانشان فرمودند: «سال گذشته نهادی با کمک جهاد سازندگی و بسیج تشکیل دادیم به نام بسیج سازندگی. هنوز مدت زیادی از آغاز به کارشان نمی‌گذرد، اما گزارشی که از سال اول عملکردشان دیدم و مطالعه کردم مرا به شگفت آورد. با کمترین هزینه بیشترین بازدهی و نتیجه را داشتند.»
تاریخ انتشار: ۰۸:۱۵ - ۰۴ آذر ۱۳۹۸ - 2019November 25
پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ بسیج یکی از نهادهای انقلابی است که طی سال‌های متمادی خدمات شایانی را به کشور و مردم در نقاط مختلف ارائه داده است.یکی از مهم‌ترین فعالیت‌های بسیج، اقدامات آن در حوزه سازندگی و آبادنی است که منجر به خدمات‌رسانی گسترده به روستاها و مناطق دورافتاده شده است.

آنچه در ادامه می‌خوانید بخشی از کتاب خاطرات دکتر محمود صلاحی از مسئولین اسبق بسیج سازندگی است که توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده است. 

***روایتی از تأثیر فرهنگی اجتماعی اقدامات سازندگی بسیج***

محمود صلاحی در خاطرات خود که توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده است درباره تأثیر فرهنگی اردوهای جهادی بسیج بر فرزندان و خانواده‌ها می‌گوید: « یکی از زیباترین خاطراتم در بسیج سازندگی مربوط به فروردین ماه نخستین سالی است که تعدادی دانش‌آموز بسیجی دبیرستان سروش را به بخش دلگان ایرانشهر واقع در استان سیستان و بلوچستان اعزام کردیم. 

در آن مقطع دفتر بسیج سازندگی در یوسف آباد بود و دبیرستان سروش در خیابان پاسداران، پشت برج سفید قرار داشت. بالطبع خانواده‌های این دانش‌آموزان اوضاع مالی بهتری نسبت به مناطق دیگر داشتند. آنان برنامه‌های مختلفی برای تعطیلات نوروز خود در نظر گرفته بودند، اما فرزندانشان با اشتیاق فراوان اردوی بسیج را انتخاب کرده، راهی مناطق محروم و دورافتاده شدند.
همان‌گونه که مقام معظم رهبری پیش‌بینی کرده بود، خودسازی عمیقی در وجود تک تک این داوطلبان شکل گرفت که خانواده‌هایشان به حیرت در آمدند.

تعطیلات پایان یافت و دانش‌آموزان از اردوی سازندگی بازگشتند. روزی پدر یکی از آن‌ها آمد و گفت: «آقای صلاحی! با فرزندم چه کرده‌اید که تا این حد تغییر کرده؟» ابتدا تعجب کردم و گفتم: «چطور مگر؟ چه تغییری کرده؟»
گفت: «نوروز امسال قرار بود خانوادگی به دبی سفر کنیم، اما پسرم قصد اردوی بسیج سازندگی کرد و همراهمان نیامد. این مسئله برای ما بسیار عجیب بود که اردوی یک روستای دورافتاده را به مسافرت خارج از کشور ترجیح داده است. نکته جالب اینجاست که پس از بازگشت از سفر خلق و خویش پسندیده شد. در حالی که پیش از آن بهانه‌جو و ناراضی بود؛ به هر غذایی ایراد می‌گرفت اکنون اما بسیار شاکر و قانع شده است.

هر وقت احساس گرسنگی می‌کند، خودش غذای ساده‌ای آماده می‌کند و می‌خورد بی‌آنکه بهانه‌ای بگیرد. همچنین رفتارش با خانواده و دوستانش بسیار بهتر شده است». پدر آن دانش‌آموز ضمن گفتن این مسائل از همه دست اندرکاران تشکر کرد و رفت.

این ماجرا برایم نیز جالب بود، لذا دانش آموزان را دعوت کردم تا نظر خودشان درباره اردو بدانم و پیامدها و آثارش را از زبان آنها بشنوم. دانش‌آموزان گفتند وقتی آنجا رفتیم، تازه فهمیدیم باید قدر زندگی خود را بدانیم. چه بسیار مردمی هستند که از پیش پا افتاده‌ترین امکانات بی‌بهره‌اند. دیدیم برخی مردم دمپایی ندارند. با پول توجیبی‌های خود برای آن‌ها دمپایی، قند و چای خریدیم. مسجد و مدرسه روستا حصیری و کپری بود که با هماهنگی سازمان برای آن‌ها مسجد و مدرسه ساختیم. چنانچه اوقات فراغتی دست می‌داد، به بچه‌هایی که در درس‌های خود ضعیف بودند، کمک می‌کردیم.

این نوجوانان با کمک‌هایشان هم باعث آبادانی روستا و هم موجب شادی مردم شده بودند، دیگر آنکه دانش‌آموزان فهمیده بودند در روستاها هموطنانی دارند که به لحاظ امکانات رفاهی و بهره‌های مادی در پایین‌ترین سطح ممکن قرار دارند، لذا باید به خاطر وضعیت زندگی خود شکرگزار بوده و قناعت پیشه کنند.»

***اولین گروه تخصصی بسیج در اردوهای جهادی***

صلاحی در بخش دیگری از خاطراتش درباره تخصصی کردن فعالیت‌های جهادی بسیج می‌گوید: « با دکتر عراقی‌زاده، معاون بهداشت و درمان نیروی مقاومت بسیج و رئیس بسیج جامعه پزشکی، هماهنگ کردم گروه‌هایی از پزشکان داوطلب را سازماندهی نماید تا به همراه تیم بسیج و سازندگی به روستاها رفته و خدمات پزشکی رایگان ارائه دهند. 
از طرفی، برای رساندن دارو و امکانات پزشکی به روستاها نیز اقدام شد تا روستاییان مجبور به مهاجرت به شهر جهت گرفتن داروهای خود نشوند. سردار حجازی و سردار صفوی نیز با این اقدام موافقت کرده و بسیار خوشحال شدند.

سخنان بعضی پزشکان درباره این تجربه خواندنی است: آن‌ها می‌گفتند ما یک ماه در مطب خود کار می‌کردیم. درآمد هم داشتیم. در سفر دو، سه روزه  خود به روستایی محروم و ارائه خدمات رایگان، برکت چندین و چند برابری در کار و درآمد خود دیدیم. البته درآمد معنوی و آثار روحی که به لحاظ حس مفید بودن به ما دست می‌داد، مهم‌تر از همه بود. اگر در شهر روزی هشت ساعت نهایت زمانی بود که به کار اختصاص می‌دادیم، آسوده خاطر بودیم اگر باقی ساعات روز را استراحت می‌کنیم یا حتی چندروزی مرخصی می‌رویم، مشکلی برای بیماران پیش نمی‌آید، چرا که پزشکان بسیار دیگری در مطب‌ها، درمانگاه‌ها و بیمارستان‌های شبانه‌روزی مشغول ایفای وظایف‌شان هستند؛ اما در روستاها روزانه بالغ بر شانزده ساعت کار می‌کردیم، زیرا می‌دانستیم جز ما پزشک دیگری نیست و اگر نباشیم، ممکن است بیماری درد بکشد یا ناراحتی داشته باشد. این نیازی که مردم روستا به خدمات ما داشتند، حس زیبای مفید بودن را القا می‌کرد.»



***تجلیل مقام معظم رهبری از عملکرد بسیج سازندگی***

محمود صلاحی در خاطره دیگر درباره تجلیل رهبر معظم انقلاب از عملکرد بسیج سازندگی می‌گوید: «یکی از خاطرات دلنشینم مربوط به نوروز سال ۱۳۸۰ است. تازه سال تحویل شده بود که طبق عادت هر ساله‌ام مشغول تماشای سخنرانی مقام معظم رهبری از طریق تلویزیون بودم. در ابتدا، روی سخن با سازمان‌ها و ادارات مختلف بود، اینکه خوب است کم‌خرج و پر کار باشند. آن زمان من ریاست بسیج سازندگی را برعهده داشتم و رهبر معظم این سازمان را مثال زد. از شنیدن آن بسیار خوشحال شدم. ایشان در ادامه سخنانشان فرمودند: «سال گذشته نهادی با کمک جهاد سازندگی و بسیج تشکیل دادیم به نام بسیج سازندگی. هنوز مدت زیادی از آغاز به کارشان نمی‌گذرد، اما گزارشی که از سال اول عملکردشان دیدم و مطالعه کردم مرا به شگفت آورد. با کمترین هزینه بیشترین بازدهی و نتیجه را داشتند.» با سخان مقام معظم رهبری خستگی کار یک ساله را از یاد بردم و انگار عیدی خوبی گرفتم. در واقع همه همکاران و مسئولین مربوطه همین حس را داشتند و من فکر می‌کنم به تک تک بسیجیان عضو نیز چنین احساس شادی و شخصی دست داده بود.
پس از بازگشت مقام معظم رهبری از مشهد مقدس، من به همراه سردار صفوی و سردار حجازی از سپاه، آقای مهندس حجتی و معاونشان آقای دکتر عمادی از وزارت جهاد کشاورزی و همچنین آقای دکتر میرباقری، دبیر شورای عالی جوانان از محضر مبارک آقا وقت گرفتیم و به دیدارشان رفتیم. ایشان در آن جلسه نیز فرمودند: فعالیت‌ها و اقدامات بسیج سازندگی فرهنگ‌سازی خوبی نموده است که هم به نفع مردم محروم روستاهاست و هم به نفع خود بسیجیان در فرآیند خودسازی و ایران‌شناسی و البته این امر اهمیت زیادی برای من دارد.»

ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ارسال نظر