روایت یک زندانی توده‌ای از آخرین لحظات زندگی نواب صفوی

وقتی قاضی عسگر از ایشان می‌خواست آخرین وصیت خودشان را بگویند در جواب گفت؛ ما شهید می‌شویم، اما بدانید از هر قطره خون ما مجاهدی تربیت خواهد شد و ایران را اسلامی خواهد کرد در آن لحظه من به افکار این مرد خندیدم. بعد به دوستانش گفت، بچه‌ها من جلو می‌روم الله‌اكبر می‌گویم شما هم پاسخ تکبیر مرا بدهید.من شنیدم نواب صفوی گفت چشمان ما را نبندید، زیرا ما می‌خواهیم با چشمان باز به استقبال شهادت برویم. اللهیاری می‌خندید و گروهبان‌ها و افسرانی که آنجا بودند حرف‌های نواب را به مسخره گرفته بودند. خود من هم در دلم می‌خندیدم که این مرد 31 ساله چه می‌گوید! در چه آرزویی به سر می‌برد! کمونیسم جهان را گرفته، یک میلیارد کمونیست در دنیا هست، دنیای سرمایه‌داری، نظریات اومانیستی، افکار گوناگونی که فلاسفه اروپا و شرق دارند تحویل بشریت می‌دهند جایی برای مذهب نگذاشته، اما این سید یک لاقبا در حین مرگ دارد می‌گوید که از هر قطره خون من مجاهدی بزرگ به وجود خواهد آمد.»
تاریخ انتشار: ۱۴:۰۸ - ۲۶ دی ۱۳۹۷ - 2019January 16
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ارسال نظر
تازه های کتاب