پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ با بسته شدن فرودگاهها توسط دولت بختیار و ممانعت از ورود امام خمینی به کشور ، روحانیت مبارز دست به ابتکار بزرگی زد. در جلسهای با حضور حداکثری روحانیون مبارز و فعال انقلابی تصمیم به برگزاری تحصن در دانشگاه تهران گرفته شد. برپایی این تحصن نقش بسزایی در روند تشدید مبارزات و ورود امام به کشور داشت.
جلسه تصمیمگیری روحانیون برای برگزاری تحصن
آیتالله طاهریخرمآبادی از مبارزان انقلابی که خود از نزدیک شاهد حواث انقلاب بود در کتاب خاطرات خود که توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده است درباره جلسه تصمیمگیری روحانیون برای برگزاری تحصن میگوید: شب هنگام جلسهاى با حضور آقايان تشكيل گرديد. در اين جلسه، بيشتر آقايان و دست اندركاران انقلاب حضور داشتند؛ آقايان شهيد مطهرى، شهيد بهشتى، آقاى خامنهاى، مرحوم ربانىشيرازى، مرحوم ربانىاملشى، آقاى توسلى، شهيد محلاتى، آقاى هاشمىرفسنجانى و آقاى منتظرى از حاضران در جلسه آن شب بودند. آقاى منتظرى در متن مسائل قرار داشت و در آن ايام به منزل حاج معين، يكى از پيرمردهاى خيابان ايران كه انقلابى هم بود، مىرفت. ما هم گاهى اوقات به منزل آن پيرمرد مىرفتيم.
در جلسه آن شب، بحث تحصن مطرح شد. راهپيمايى انجام شده بود، اما امام همچنان نمىتوانستند به كشور بيايند. فكر كرديم كه اگر ما در جايى متحصن شويم، مردم هم به جمع متحصنان خواهند پيوست، حتى از شهرستانها نيز خواهند آمد. اين پيشنهاد و طرح حسابشدهاى بود كه بسيار مفيد بود.
هشدار آیتالله خامنهای درباره اقدامات مجاهدین خلق در دانشگاه
آیتالله طاهری خرمآبادی در ادامه با اشاره به انتخاب مکان تحصن میگوید: در آن جلسه دو نظريه مطرح شد؛ يك نظر اين بود كه تحصن در مكانى صرفاً مذهبى انجام بگيرد. براى اين منظور مسجد شاه سابق كه بعدها امام خمينى نام گرفت، در نظر گرفته شد. دوستان مىگفتند كه آنجا بهترين مكان براى تحصن است. اين مسجد در بازار قرار داشت و مردم هم در مسجد و اطراف آن تردد داشتند، علاوه بر اينكه مكان وسيعى نيز بود. نظر ديگر تحصن در دانشگاه بود...
نظر بعضى از آقايان از جمله آقاى خامنهاى اين بود كه تحصن در مسجد بازار انجام بگيرد. ايشان روز بعد در توضيح نظرشان گفتند كه من به اين علت گفتم تحصن در مسجد بازار انجام گيرد كه در دانشگاه به دليل وجود منافقان در ميان دانشجويان ممكن است مسألهاى براى ما به وجود بياورند. مسجد و بازار كاملا در اختيار مردم قرار دارد، اما دانشگاه اينگونه نيست و با مسجد و بازار متفاوت است.
اتفاقاً وقتى به دانشگاه تهران رفتيم، نزديك بود مشكل ايجاد كنند كه ما جلوى آن را گرفتيم؛ وقتى وارد مسجد دانشگاه شديم، (از قبل قرار بود كه تحصن در مسجد دانشگاه باشد)، ديديم كه در كنار محراب مسجد، پلاكارد بزرگى با موضوع آمدن امام زدهاند و در زير پلاكارد نام سازمان مجاهدين خلق (منافقين) را نوشتهاند. تا وارد شديم آقاى مطهرى گفتند كه اين پلاكارد را برداريد...
آغاز تحصن
در بخش دیگر آیتالله طاهری خرمآبادی شروع برنامه تحصن را اینگونه روایت میکند: به اتفاق آقايان شهيد مطهرى، خامنهاى، ربانى املشى، ربانى شيرازى و عدهاى ديگر با يك دستگاه مينىبوس عازم دانشگاه تهران شديم و اول صبح در آنجا بوديم. از طرف ديگر، چون عدهاى از مردم به بهشت زهرا مىرفتند، شهيد بهشتى به اتفاق چند تن ديگر، عازم بهشت زهرا شدند.
وقتى به دانشگاه تهران وارد شديم، با تعدادى از دانشجويان كه در حدود ده بيست نفر بودند، مواجه گشتيم كه از تحصن ما مطلع شده بود و در آنجا حضور يافته بودند. شهيد مطهرى، روى پلههاى مسجد دانشگاه، ايستادند و در حضور عدهاى كه در آنجا بودند، اعلام كردند كه ما در اعتراض به رژيم و دولت كه از ورود حضرت امام جلوگيرى كرده است، در اينجا متحصن مىشويم و تحصن خود را از همين جا به دنيا اعلام مىكنيم و تا اين منع برطرف نشود، به تحصن خود ادامه خواهيم داد. شهيد مطهرى به صورت خلاصه و در چند جمله، هدف از تحصن را بيان كردند و خبرنگارانى هم كه در آنجا حضور داشتند، مطالب را نوشته و مخابره كردند.
مسئولیت آیتالله خامنهای در دوران تحصن
برای برگزاری این تحصن گسترده کمیتههای متعددی تشکیل شد. آیتالله طاهریخرمآبادی درباره مسئولیت خود در کنار آیتالله خامنهای در کمیته تبلیغات متحصنین میگوید: بعد از اينكه ما براى تحصن در مسجد دانشگاه تهران مستقر شديم، سيل جمعيت از نقاط مختلف به آنجا سرازير شد. گروهى از مدرسان قم در همان صبح روز اول آمده بودند؛ از جمله جناب آقاى فاضل لنكرانى، مرحوم شهيد قدوسى و آقاى راستى كاشانى. در كنار مسجد يك يا دو اتاق بزرگ قرار داشت و در واقع دفتر مسجد بود كه آقايان در آنجا جمع شده و كميتههايى براى اداره تحصن و رسيدگى به اوضاع تحصن تشكيل داده بودند. يكى از كميتهها، كميته تبليغات بود، ديگرى كميته رسيدگى به علماى شهرستانى بود. در اين قسمت اسامى و مشخصات علمايى كه از شهرستانها به متحصنان مىپيوستند، نوشته مىشد تا براى انتشار، در اختيار خبرنگاران قرار گيرد.
آقاى خامنهاى مسؤول كميته تبليغات شدند و من هم در جايگاه قائم مقام و معاون ايشان همكارى مىكردم. يكى از دانشكدهها را به كميته تبليغات اختصاص دادند و افرادى هم به عضويت اين كميته درآمدند. در كميته تبليغات، مطالبى كه بايد در روزنامهها مطرح مىشد، مورد بررسى و تصويب قرار مىگرفت. در مجموع فعاليتهاى تبليغاتى تحصن را كه در واقع از كارهاى اساسى و اصلى بود، اين كميته انجام مىداد.
يكى از فعاليتهاى ديگر، پشتيبانى از متحصنان و كسانى بود كه در آنجا حاضر شده بودند. مردمى كه در آنجا بودند و جمعيت فراوانى را هم تشكيل مىدادند، احتياج به تغذيه و... داشتند. اين مسائل به عهده كميته خاص ديگرى بود. برخورد با مردم و صحبت كردن با آنان و تعيين سخنرانان هم از جمله مسائلى بود كه احتياج به مديريت خاصى داشت و لازم بود تحت برنامه منظمى باشد.
اگر برنامه منظمى وجود نداشت، ممكن بود هر كس كه دلش مىخواست پشت تريبون رفته، مطالب ناصواب و خلافى بگويد. اين مسأله زمانى مهم جلوه مىكند كه در نظر داشته باشيم كه در آن ايام، افراد و گروههاى مختلف از مسلمان گرفته تا ملحد، در جريان انقلاب وجود داشتند و بعضى از گروهها تلاش داشتند كه قضايا را به نفع خود تمام كنند. با توجه به اين مسائل، ما تمام كارها را در دست گرفتيم. سخنرانىهاى زيادى در دو روز تحصن، انجام گرفت. يكى از كسانى كه سخنرانى كرد، شهيد مطهرى بود كه در عصر يك روز، سخنرانى مفصلى انجام داد.