وی که اولین کتاب خود را با عنوان «بزرگان رامسر» در رابطه با زندگی و شرح حال علمای این منطقه نگاشته است، در بخشی از کتاب خاطرات خود که توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده، درباره خیانتهای رژیم پهلوی به مردم رامسر و دلیل مخالفت مردم این منطقه با رژیم پهلوی میگوید: زادگاه پدرم رامسر است. اين شهر ابتدا معروف به «سخت سر» يكى از «محال ثلاثه« تنكابن بود. تنكابن در آن زمان سه «محل» داشت و هر يك از اين سه محل شامل چندين ده مىشد. سخت سر يكى از اين سه محل بود كه امروزه به رامسر معروف است.
غصب املاک مردم رامسر توسط رضاخان
حجتالاسلام سمامی میگوید: منطقه شمال ايران زمينهاى بسيار حاصلخيزى دارد كه در آن زمان، رضاخان اين زمينها را به زور از صاحبانشان به قيمت بسيار پايين مىخريد و بعضى از باغها، مزرعهها و چراگاهها را بدون پرداخت پول تصرف مىكرد و به نام خود سند مىزد. مىتوان گفت از گرگان و سارى گرفته تا رامسر و رودسر، همه زمينها را به زور مىگرفت و به اسم خودش ثبت مىكرد. از آن به بعد، مالكين اصلى اين زمينها رعيت او مىشدند و هر چه مىكاشتند، آن را به رضاخان مىدادند.
اين كار تا شهريور 1320 ادامه داشت از اين سال به بعد قانونى را در مجلس تصويب كردند كه بر اساس آن، كسانىكه رضاشاه زمينهاى آنها را غصب كرده و يا با زور خريده مىتوانند بعد از روشنشدن وضعيت زمينها، زمينشان را تصرف كنند. هماكنون بيشتر زمينهاى رامسر سندشان به نام رضاشاه است. وقتى مالكيت صاحب زمين محرز مىشد، سند را به نام او انتقال مىدادند.
خانه ما در رامسر ـ كه خانه موروثى ماست (يعنى حدود 200 سال پيش خانه جد پدرى ما بوده است)ـ روى سندش نوشته شده بود؛ «فروشنده اعلىحضرت همايونى»، به پدرم گفتم: «تاريخ خريد سند اين خانه در واقع قبل از تولد رضاخان است». ايشان گفتند: «بله آن زمان زمينها را غصب مىكردند و سند را بهنام خودشان مىكردند، سپس به تدريج اينها را به ساير افراد انتقال مىدادند. به همين خاطر رضاخان به «كرم زمينخوار» معروف شده بود و خوشبختانه بعد از شهريور 1320 اين زمينها به صاحبان اصلىاش مسترد شد».
دلایل مخالفت مردم رامسر با رژیم پهلوی
به گفته حجتالاسلام محمد سمامی: مردم منطقه درباره رژيم پهلوى به دو دليل ديد منفى داشتند؛ اول اينكه رضاخان در اين منطقه به «كرم زمين خوار» معروف بود، چون زمينهاى مردم را به زور مىگرفت و يا به بهاى اندكى مىخريد و به نام خودش به ثبت مىرساند. وى با اين كار، اموال شخصى مردم را به تاراج مىبرد و مشكلات معيشتى زيادى براى آنها ايجاد مىكرد و دوم اينكه رژيم پهلوى مراكز فساد در اين منطقه به راه انداخته و موجب فساد و تباهى آن گرديده بود به همين جهت به شدت مورد تنفر بود. چرا كه اين شهر يك شهر عالمخيز و شهر فرهيختگان بوده و هست. بنابراين، روشنفكران و تحصيلكردگان وقتى با خرابكارىهاى رژيم روبهرو مىشدند، به شدت نفرت و انزجار خود را نشان مىدادند.
اولین سفر تبلیغی به رامسر در سال 42
حجتالاسلام سمامی در بخش دیگری از خاطرات خود درباره اولین سفر تبلیغی خود به رامسر در سال 1342 میگوید: اولينبار در سال 1342 شمسى براى تبليغ از نجف عازم رامسر شدم و سه ماه در آنجا منبر رفتم. پس از اين به طور متوسط هر سال براى تبليغ به رامسر مىآمدم. يكى دوبار دولت ايران به خاطر استقبال ما از حضرت امام، درباره گذرنامه ما را اذيت كرد. اما پس از برطرف شدن مشكلات، من تبليغ را در رامسر تا پيروزى شكوهمند انقلاب ايران ادامه دادم.