پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ رضا خان پهلوی در دوران حاکمیت خود، زمینهای زیادی در شمال کشور را با زور تصرف کرد. حجتالاسلام شریفی گرگانی در کتاب خاطرات خود که با عنوان «خانهی امن» توسط موسسه فرهنگی هنری مرکز اسناد انقلاب اسلامی به چاپ رسیده خاطراتی را از زمین خواری رضا خان و جنایات او در استان گلستان نقل میکند. او میگوید: یکی از مظالم رضاخان غصب اراضی منطقه شمال بود. از جمله آنها به نام «خالصه» در علیآباد کتول و گرگان و سر تا سر شمال بود. در منطقه ما یعنی در علیآباد کتول فقط سه آبادی جزو خالصه محسوب و به مزایده گذاشته شد.
روش رضاخان برای تصاحب املاک مردم
اگر کسی در مزایده، بالای دست رضاشاه میرفت، نیست و نابود میشد. بدین نحو مزایدههایی گذاشتند و با فریب املاک سرتاسر شمال را گرفتند. تنها در علی آباد کتول، رژیم برای آنکه همه این شصت دهات را تصاحب کند، به نام تعیین حدود، بعضی از افراد قدیمی را تریاک دادند و سرشان را گرم کردند و پرسیدند: حدود این سه آبادی که شاه برنده شده کجاست؟ گفتند: از آن طرف تا مرز شوروی، از این طرف هم تا کوههای قسمت شاهرود و از آن طرف تا فلان، از این طرف تا فلان! رضاشاه به این شکل همه منطقه را در تعیین حدود بلعید. حالا دیگر با ظلم چه به سر مردم آورد آن دیگر مبحث بسیار مفصلی است.
هولوکاست رضاخانی!
رضاشاه میخواست شمال را که املاک خودش در آنجا بود آباد کند و روستا به روستا با زور و ستمگری برای خودش ساختمانها و خیابانهای مدرن بسازد. به همین خاطر آن قدر آدم در کورههای داغ آجرپزی منطقه سوختند که حساب ندارد.
آن زمان مأموران رضاشاه به ترکمنها هم خیلی فشار میآوردند. در حالی که هنوز کورههای آجر داغ بودند، آنها را داخل کوره میفرستادند تا آجرها را بیرون بریزند؛ اما این بیچارهها با آه و ناله روی آجرها [ی داغ] میسوختند...
وضعیت روستائیان در دوران حاکمیت رضاخان
روستائیان خانه نداشتند، خانههایشان از نی یا چوب بود که رویشان یک مقداری گل میمالیدند و روی سقفش علفی به نام «گالی» میبستند که با یک کبریت میشد همه آبادی را از بین برد؛ اما رضاشاه این ساختمانهای آجری محکم را با بیگاری گرفتن از مردم گرسنهای ساخت که هیچ چیز نداشتند.
یادم هست که میگفتند از همین روستای کوهستان کارگر میآوردند. آنها آن قدر گرسنه بودند که از شدت گرسنگی نای حرکت نداشتند، چون هیچ چیز برای خوردن نبود. جنگلهای منطقه مملو از درختان انار و انجیر بود. آنها از فشار گرسنگی انار و انجیر جنگلی میخوردند و از شدت اسهال میمردند.
من در زمان وقایع شهریور 1320 دوازده ساله و در روستای آلستان شهرستان علیآباد کتول بودم که هواپیماهای روس آمدند و بعد هم نیروهای زمینی آنها کشور ما را اشغال نمودند. همان طور که حضرت امام اشاره کردهاند با آنکه کشور اشغال شد، ولی مردم از اینکه رضا شاه رفت خوشحال بودند. البته مردم بعضیها را که ظلم کرده بودند کتک زدند؛ ولی اغلب آنها فرار کردند و به دست مردم نیفتادند.