پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ مرحوم آیتالله حاجآقا مجتبی تهرانی یکی از شاگردان امام خمینی(ره) بود که پس از انقلاب اسلامی به تربیت نیروهای کارآمد و نسل جوان جامعه پرداخت. تلاشها و محاهدتهای ایشان در حفظ حیات معنوی سالها تداوم خواهد داشت.
به مناسبت هشتمین سالگرد رحلت استاد عامل اخلاق و عالم ربانی حضرت آیتالله مجتبی تهرانی ، قاسم تبریزی پژوهشگر تاریخ و از ملازمان چندین ساله جلسات حضرت استاد، طی یادداشتی به بررسی آثار علمی و عملی حاجآقا مجتبی تهرانی پرداخته است.
مشروح یادداشت قاسم تبریزی را در ادامه میخوانید.
یکی از چهرههای برجسته مرجعیت، روحانیت، فقاهت، فلسفه، عرفان و اخلاق اسلامی در دوران معاصر، حضرت آیتالله العظمی حاجآقا مجتبی تهرانی(1316-1391) در شمار شاگردان و یاران خاص حضرت امام خمینی(ره) بودند. تحصیلات را در تهران آغاز کرد، در قم ادامه داد، مدت کوتاهی در مشهد رضوی گذراند، سپس به نجف اشرف رفت(1347) و پس از سه سال (1350) به زادگاه بازگشت و به تدریس سطوح عالی فقه، اصول، اخلاق، معارف اسلامی پرداخت.
ایشان که خود در دو قلمرو علمی و عملی در اندیشه و عمل خودساخته و مهذب بودند در طی چهار دهه (1350 – 1390) توانستند در حوزههای علمیه به تربیت طلاب و فضلا، در متن جامعه به تربیت و تعلم نسل جوان بپردازند. و در این عرصه، خاصه پس از پیروزی انقلاب اسلامی جلسات، معارف، تفسیر، اخلاق، ایشان مورد اقبال نسلی قرار گرفت که در جایگاه مدیریت علمی- فرهنگی، سیاسی جامعه بوده و آنچه از چشمهسار زلال معارف قرآن و اهل بیت(ع) مطرح مینمود، نیاز زمان، درمان دردهای روحی؛ فکری، معنوی جامعه بود.
در این دوران مجلس اخلاق ایشان علیرغم عدم تبلیغات رسانههای جمعی نه تنها در تهران که نوارهای صوتی و تصویری این عالم صالح و مصلح خواهان فراوانی داشت و چه بسیار شاگردانی بودند که با دفتر و قلم، دروس را مینوشتند، حتی با الهام از آن کتابهایی برای «امور تربیتی» و سیستم آموزشی یا خود تدریس میکردند و برکات آن را تا آن مقداری که مطلع هستیم، عمق وگستردگی درون جامعه داشت. به هر مقدار که زمان میگذشت، توجهات و اقبال بیشتر میشد.
تا آنجا که در اواخر دهه(1360) و دهه (1370) جمعی از دوستان به فکر چاپ آن بودند ولی سلائق استاد اجازه نمیداد، شاید در انتظار مرکزیتی یا مدیریتی توانمند و مطمئن بود که بدون دخل و تصرف این آثار را تدوین نماید. تقاضاها و درخواستها و شاید نوعی فشار به ایشان بیشتر میشد، نهایت در سال 1388 اذن تاسیس مرکز تدوین و نشر را دادند و با مدیریت حجتالاسلام حاجآقا حسین آقای طهرانی فرزند صالح و اندیشمند ایشان موسسه پژوهشی فرهنگی مصباحالهدی «تاسیس و با جمعآوری» نوارها دروسی که افزون از 2000 جلسه درس اخلاق اسلامی، 200 مجلس اصول عقاید و بحث مهم سیر و سلوک الیالله 560 مجلس، مباحث تفسیر قرآنی 500 جلسه و مجموعا 3500 متن دروس جمعآوری، توسط یک هیأتامناء از شاگردان خاص و یک مجموعه مشورتی و جمعی از ویراستاران تدوینکنندگان از سالهای 1390 عملاً تولید آثار آغاز شد.آثاری که امروز بیش از گذشته نیاز دوران است؛ خاصه حضرت آیتالله خود میفرمودند: «من برای هر جلسه بین 7-8 ساعت مطالعه میکنم.»
این علاوه بر آن توان علمی و معارف الهی بود که از اوان جوانی در محضر حضرات آیات عظام سیدحسین بروجردی، سیدمحسن حکیم، سیدابوالقاسم خویی، سیدمحمدرضا گلپایگانی، علامه سیدمحمدحسین طباطبایی، خصوصاً حضرت امام خمینی آموخته بود، رسائل عرفانی و فلسفی حضرت امام را در کنار دروس فقه- اصول و... از محضر امام آموخته و خوانده بود. و بدون تردید و اغراق ایشان یکی از شخصیتهایی بودند که «خط امام» را در تقابل با جریانهای انحرافی اخباریگری، قشریگری، تحجرگرایی و ... با منطق قرآن و سیره و سنن اهل بیت(ع) ارائه میدادند. وقتی در جلسات خصوصی از «استاد الهی» و «استاد محبوب» خود سخن میگفت، خود به وجد میآمد. شاید در ظاهر ایشان کمتر نام میبردند، اما در معنا بعنوان مبشر، مبلغ، مدافع مبانی امام بودند.
بحمدلله در طی سالهای اخیر از این گنجینه عظیم بجایمانده، افزون از 60 جلد آثار اخلاقی، تفسیری و معارف الهی ایشان بچاپ رسیده برخی آثار خود بین (5-10 جلد) میباشد. بعنوان نمونه: مجموعه ادب الهی، در 5 جلد بحث تربیت مربی، ویژگیهای مربی، اولویتهای تربیت، ملاکهای تربیت، الگوی تربیت، هدف انبیاء، در کنترل قوای درونی انسان، تلاش پیامبران برای زنده کردن میل به جاودانگی، شناخت نفس، تأدیب نفس و عرصههای دیگر تفکر.
در این عرصه، مجموعه دیگری در یک جلد با عنوان« اخلاق ربانی» به موضوعات: جدال و خصومت، عیبجویی و سخنچینی، بهتان و تهمت، ایذاء، اهانت و تحقیر، قهر و...، دروغ، انتقام جویی...که هریک رسالهای مستقل در اخلاق علمی و عملی است.
مجموعه دیگری از معارف اسلامی، حقیقت، بندگی، دعا و در مجموعه اخلاق ربانی مباحث عدل، اصلاح ذاتالبین، نصیحت، سخن و سکوت، انفاق.. که بدون تردید اگر اهل قلم و تحقیق وارد موضوعات فوق شود، از هر رساله دهها مقاله میتوان تدوین نمود، از مجموعهها میتوان یک «دانشنامه معارف» ، «اخلاق» با مبانی عرفان، فلسفه، تعالیم اسلامی تدوین نمود. و اینها همه نیاز زمان ما و نسل ماست. خصوصاً در دورانی که مباحث و موضوعات «سکولاریم»، « اومانیسم»، « ماتریالیسم» و... مطرح میشود، یا افراد غافل متدین در تحولات اجتماعی و سیاسی به دلیل ضعف مبانی عقیدتی دچار بحران فکری و عملی میگردند...
متنهای فوق میتواند در کتب درسی، حوزوی، دانشگاهی و مجالس و هیأتهای دینی قرار گیرد. اگرچه حضرت آیتالله در عرصه فقه و اصول تقریرات اساتید یا خود رسائل و متون تدریسی داشتهاند اما در زمانه تحصیل در محضر حضرت امام خمینی موفق میشوند چهار جلد با عنوان « الرسائل»، « المکاسبالمحرمه» از دروس امام را تدوین و در سالهای 1385قمری و 1381 قمری منتشر نمایند.
امروز در جامعه اسلامی ما در کنار قانونگرایی، تحقق عدالت اجتماعی و درک اجتماعی که حاصل آن اقتدار ملی، منافع ملی، وحدت ملی و استقلال ملی میشود، نیاز مبرم به «اخلاق»،«عرفان»، «فلسفه» و «معارف اسلامی» دارد تا در برابر « تهاجم فرهنگی» و « هجمه فرهنگی» جامعه با « علم و ایمان» ، «آگاهی و گواهی»، « منطق و ایمان» «خودسازی و جامعهسازی» در راه تحقق آرمانهای قرآن و اسلام به اهداف عالی برسد.