پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ چندی پیش، دکتر محسن فخریزاده، دانشمند برجسته هستهای در یک عملیات تروریستی به شهادت رسید. در پی این واقعه تلخ سوالاتی پیرامون نحوه مواجهه امنیتی و دیپلماتیک با این قبیل اقدامات تروریستی و نیز راههای مقابله با این جنایتها مطرح شد. یکی از این سوالها این است که «دستگاه دیپلماسی کشور در مواجهه با ترور دانشمندان هستهای باید چه رویکردی اتخاذ کند؟» امروز در سالگرد شهادت شهید مسعود علیمحمدی، صاحبنظران در گفتگو با پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی به این پرسش پاسخ دادند.
حمیدرضا آصفی سخنگوی اسبق وزارت امور خارجه در گفتگو با پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی در پاسخ به این سوال گفت: جمهوری اسلامی برای تحقق اهداف هستهای موردنظر، باید از تمام توان خود استفاده کند که تاکنون این کار صورت نگرفته است. اگر فکر کنیم که مشکل اصلی ما با اروپا و آمریکا مسئله هستهای است کاملا به بیراهه رفتهایم. موضوع هستهای -به قول طرفهای غربی- خاکریز اول برای رسیدن به خاکریزهای دیگر است؛ اگر ما از همان قدم اول، مواضعمان را انقلابیتر، صریحتر و روشنتر بیان میکردیم و اگر دنبال این نبودیم که در ظرف زمان کوتاهی به نتیجه برسیم، شاید طرف مقابل متوجه میشد که غربیها به این توافق، بیشتر از ما نیاز دارند. در رابطه با ترور دانشمندان هستهای و از جمله ترور شهید فخریزاده باید دو نکته را مدنظر داشت؛ اول اینکه دستگاه امنیتی ما باید دقت بیشتری به خرج دهد و دوم این که این قبیل اقدامات تروریستی نشان میدهد که دشمن از فشار حداکثری ناشی از تحریمها ناامید شده و به چنین اقدامات وحشیانه روی آورده است.
مجتبی ذوالنور رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی این سوال را اینگونه پاسخ داد: واقعیت این است که اگر در عرصه بینالمللی مقاومت، صلابت و قاطعیت لازم را نداشته باشیم، دشمن به طمع میافتد که دست به اقدامات خرابکارانه و غیرانسانی بزند. یکی از این موارد ترور شخصیتی مثل شهید فخریزاده و دیگر شهدای هستهای است که از استوانههای دفاعی کشور محسوب میشدند. ایشان در پر کردن خلأ وجود شهید تهرانیمقدم نقش مهمی داشتند. ما اگر در عرصه دیپلماسی صلابت و اقتدار کافی نداشته باشیم و از طرفی اهل سازش باشیم و یااینکه جواب قاطعی به اقدام بیجای دشمن ندهیم، یقینا دشمن جسورتر میشود و اقدامات شنیعتر دیگری انجام میدهد. بنابراین هم دستگاه دیپلماسی ما و هم نهادهای ذیربط، در پاسخ به این قبیل جنایتها باید مقتدر عمل کنند.
محمد کوثری نماینده اسبق مجلس شورای اسلامی نیز در پاسخ به این سوال گفت: بحث دیپلماسی در اصل باید براساس تفکر اسلام ناب محمدی باشد، ولی متأسفانه در عملکرد برخی از عناصر وزارتخارجه ما که غالبا دانشآموخته علمسیاست غربی هستند این تفکر دیده نمیشود، استکبارستیزی و صهیونیسمستیزی در تفکر این افراد دیده نمیشود. همین امر باعث شده گاهی مواقع در اجرا و تاکتیک براساس تفکر اسلام ناب محمدی عمل نشود. هرچند مقاممعظمرهبری همیشه در استراتژی و راهبرد براساس اسلام نابمحمدی هدفگذاری میکنند، ولی گاهی مجریان در اجرای آن کوتاهی میکنند. بنابراین دستگاه دیپلماسی ما باید براساس سیاستهای کلان نظام حرکت کند. در بحث هستهای و مسائل کلان دیگر، باید این نکته جا بیفتد که سیاست خارجه ما براساس اسلام ناب محمدی است نه سیاست ماکیاولیستی. وقتی دیپلماتهای ما براساس اسلامنابمحمدی حرکت نکنند، آن دیپلماسی با صلابتی که مدنظر امامین انقلاب است پیاده نمیشود و نهایتا به امضای توافقنامههای ضعیفی مثل برجام ختم میشود. ما آن زمان در مجلس، برجام را کاملا تشریح کردیم و حدس میزدیم که امروز چه اتفاقی میافتد و نتایج مطلوبی از برجام به دست نخواهیم آورد. امروز هم باید برخوردهای ترامپ برای ما تجربه شده باشد و با دیپلماسی تهاجمی کار را پیش ببریم.
محمدحسین قدیریابیانه سفیر اسبق ایران در مکزیک نیز گفت: تصمیمگیران دستگاه دیپلماسی باید دشمنشناس باشند. اما متاسفانه برخی مسئولین در وزارتخارجه معتقدند که «ما باید با آمریکا به تعامل برسیم.» فکر میکنند از این طریق میشود مشکلات کشور را حل کرد. آنان معتقدند بهعنوان تاکتیک باید از دشمن بهانهزدایی کرد. راه بهانهزدایی هم این است که هرچه غربیها میخواهند باید انجام دهیم. مثلا دشمن برای مسئله جاسوسان خارجی جوسازی میکند و ما برای اینکه این بهانه را از آنها سلب کنیم باید جاسوسها را آزاد کنیم. یا مثلا در زمینه هستهای دشمنان جوسازی میکنند که ما سلاح اتمی داریم؛ برای اینکه بهانهزدایی کنیم میآییم و دربهای تأسیسات هستهایمان را بر روی آنها باز میکنیم و اسرار حکومت را برای دشمن عیان میکنیم. اتخاذ مواضعی مثل این موضعگیری که «هر توافقی بهتر از عدم توافق است» در مذاکرات، سم مهلک است؛ به دشمن این را میفهماند که ما خواستار توافق هستیم و حاضریم هر امتیازی را که بخواهید به شما بدهیم و امتیاز کمتری هم بگیریم.
یکی از سیاستهای دشمن این است که کشورها و افراد مستقل را گرفتار رعب و وحشت کند. مثلا میگوید اگر به خواسته ما تن ندهید ما به شما حمله میکنیم. شخصیتهای مستقل اگر مرعوب شوند، به خواستههای دشمن تن میدهند؛ درحالیکه به خیال خودشان دارند به کشور خدمت میکنند. موضعگیریهای ضعیف آن هم در انظارعمومی، نشانه رعب تلقی میشود.
متاسفانه در مذاکرات سعدآباد و مذاکرات منتهی به برجام، برای بهانهزدایی اسامی دانشمندان هستهای در اختیار دشمن قرار گرفت. مسئولین آژانس حتی میخواستند با شهید فخریزاده ملاقات کنند. انفعال و ضعف در اتخاد مواضع، برای دیپلماسی ما مضر است.