پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ یکی از سیاستهای ضددینی پهلوی اول جلوگیری از اقامه عزای حضرت سیدالشهدا در ماه محرم بود. در فضای خفقان و استبداد رضا خانی کمتر کسی را یارای مواجهه و مقابله با این سیاستها بود.
اما در سال 1312 شمسی زنجانیها در یک حرکت سیاسی به رهبری میرزا احمد مجتهد [آیتاللهی] به مخالفت آشکار با سیاستهای رضاخانی در ممانعت از برگزاری مجالس عزا برخواستند.
به نوشته کتاب انقلاب اسلامی در زنجان: در سال 1312 قبل از شروع ماه محرم رییس نظمیهى زنجان، سردسته و ریشسفیدهاى محلات را احضار و طبق دستور صادره، قمه زدن و حركت دستهجات را به طور تظاهر منع و قدغن اعلام كرد.
در شب ششم محرم، شیخ احمد[مجتهد آیتاللهی] در مسجد دباغها (دباغلار) به منبر رفت و ضمن موضعگیری علیه دولت، اهالى را به عزادارى عمومى دعوت كرد. رییس نظمیه، منوچهرى (كمیسر بازار) را نزد او فرستاده و تذكرات لازم را گوشزد نمود.
تبلیغات و تحریكات شیخ احمد در روز تاسوعا و عاشورا به ثمر نشست، زیرا در تاسوعا جمعیتى سینهزن كه تصور مىكردند حكومت عزادارى را به كلى قدغن كرده، به طور غیرمنظم و فریادكنان به امامزاده رفتند و بدینترتیب زمینهى یك قیام عمومى فراهم شد. رییس نظمیه در جمع حاضر شده و پس از صحبت با آنان اجازهى روضهخوانى و عزادارى را داد و بدینوسیله جمعیت را آرام كرد.
روز عاشورا (15 اردیبهشت) مردم به تدریج در امامزاده جمع شدند و به عزادارى پرداختند. در این بین عدهاى كفنپوش و عدهاى هم بدون كفن در حالى كه قمه مىزدند به طرف خیابان مسگرها رفتند. مأموران انتظامى در صدد جلوگیرى برآمده و مردم نیز مقاومت نمودند و زمینهى برخورد فراهم شد. رودررویى طرفین به حملهى متقابل منجر شد. مردم با سنگ به طرف پلیس حمله كردند و پلیس اقدام به شلیك تیر نمود و درگیرى به درون بازار كشیده شد و جمعیت كمیساریاى بازار را محاصره كرد و مأمورین كمیساریاى درب را بسته و به پشت بام رفته و سنگپرانى از سوى مردم و شلیك از طرف مأموران ادامه یافت. جمعیت تظاهركننده پس از بهجاگذاشتن چند زخمى با مداخلهى یكى از اعیان شهر و حاج سید محمد مجتهد متفرق شدند.
تظاهرات مذكور در پایتخت انعكاس قابل توجهى یافت. شخص رضاشاه دستور پىگیرى امور را صادر كرد و نهادهاى دولتى، گزارشهاى متضادى از این واقعه به پایتخت ارائه كردند. مدعىالعموم دیوان عالى جزا (خلیل عطارى)، نظمیه، منوچهرى و عدهاى آژان را مقصر دانست و پاركه (دادسراى) خمسه مردم به خصوص حاج احمد پیش نماز دباغها و حاجى خانعلى دباغ، سردستهى ریشسفیدهاى دباغها را عامل این تظاهرات معرفى كرد.
اهمیت این تظاهرات از آن جا آشكار مىشود كه فضا براى مبارزه در عهد رضاشاه بسیار بسته بود. ما این مسأله را از پیشنهاد و سؤالاتى كه رئیس معارف و اوقاف زنجان از وزارت متبوع خود در مورد وظیفهى جدید این اداره در جلوگیرى از تبلیغات ضد دولتى مىكند، كاملا مىفهمیم: «من در این نامه پیشنهاد مىكنم كه مسؤولیت چنین امرى، نه به وزارت معارف و اوقاف، بلكه صرفاً به نظمیه واگذار شود زیرا مأموران آن قادر خواهند بود در هر مجلس و محفلى (حتى قهوهخانهها و سایر جاهاى عمومى) حاضر شوند.»
از طرفى او از وزارت متبوع خود سؤال مىكند از چه قسم تبلیغى بایستى جلوگیرى كرد؟ اگر مثلا شنیده شود شخصى در محلى گفته «ترتیبات عدلیه یا اوقاف بدعت و خلاف شرع است» با چنین شخصى كه غیاباً حرفى را زده و حاضر به تكرار آن در حضور مأمورین دولت نیست چگونه بایستى برخورد شود؟
منبع: کتاب انقلاب اسلامی در زنجان، مرکز اسناد انقلاب اسلامی