مرکز اسناد انقلاب اسلامی

کد خبر: ۸۰۱۹
گفتگو با سردار نوروزی پیرامون خدمات حجت‌الاسلام حسینیان در دادستانی سیستان
هر چه کشفیات داشتیم، باید مصادره و سپس به تهران منتقل می‌شد. آقای حسینیان فکر کردند که چه کنیم، چه نکنیم؟ قرار شد با آقای موسوی اردبیلی جلساتی را بگذاریم که چرا کشفیات استان را به تهران می‌برید؟ این استان که خودش استان محرومی است، چرا این‌ها در جهت محرومیت‌زدایی خود استان و رفع نیازمندی‌های اینجا صرف نشود ...؟
تاریخ انتشار: ۱۰:۱۱ - ۰۹ شهريور ۱۴۰۱ - 2022August 31

پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ ســـــردار بـــهـــرام نــــــوروزی از فرماندهان باسابقه نیروی انتظامی که آخرین رئیس سازمان نظام وظیفه عمومی بوده و اکـــنـــون بــازنــشــســتــه اســـــت، اولــیــن سال‌های خدمت خود را در کمیته انــقــلاب اســلامــی گـــذرانـــده اســت. آشنایی‌اش با مرحوم حسینیان در بخش مــبــارزه بــا مــواد مــخــدر کمیته شـــکـــل مـــی‌گـــیـــرد و  بــــا هــمــکــاری چــنــدســالــه در اســـتـــان ســیــســتــان و بــلــوچــســتــان تعمیق مـــی‌شـــود.

به بهانه دومین سالگرد درگذشت حجت‌الاسلام روح‌الله حسینیان، بخش‌هایی از گفتگوی سردار نوروزی که در ویژه‌نامه "روحانی مجاهد" منتشر شده از نظر می‌گذرد.

 

***سه ویژگی برجسته حجت‌الاسلام حسینیان***

اگر بخواهم ویژگی‌های ایشان را مرور کنم باید در اولین گام از شجاعت ایشان بگویم: شجاعت در صراحت بیان، شجاعت در تصمیم‌گیری، شجاعت در اقدام به موقع، شجاعت در بخشش به موقع، شجاعت در حضور  گاهی موضعی پیش می آمد که در شرایط سخت، شجاعت در حضور در کارهای ویژه در ساعت‌های ویژه. مثلا نصف شب، 2 نصف شب حضور پیدا می‌کرد، چندان برایش مهم نبود. ویژگی بعدی ایشان اخلاص در عمل بود. یعنی ما هیچ جا ندیدیم که آقای حسینیان بخواهد کاری را انجام بدهد و اخلاص در آن وجود نداشته باشد. سومین ویژگی که به ذهنم می‌رسد صداقت در گفتار است. ما اصلا ندیدیم که چیزی بگوید و چیز دیگری عمل کند یا بالعکس. گفتارش با عملش یکی بود. زیرمجموعه‌ها و همکارانش هم ویژگی مثبت دیگری بود که در چشم من پررنگ بود.

روح الله حسینیان، حاج بهرام نوروزی و مجید شبانی در سیستان و بلوچستان

*** قاطع در کار ، صمیمی در خانه ***

آقای حسینیان هر چه در دادگاه و مسئولیتش جدی و قاطع بود، در محیط خانه بسیار عادی و صمیمانه و دوستانه رفتار می‌کرد. چند عکس از آن ایام دارم که بچه‎ها در کنار هم هستند و همسران ما آن روبرو پهلوی هم نشسته‎اند و بسیار وضعیت عادی و صمیمانه‎ای بود. یادم هست که در آن سال‎ها، هم برادر آقای حسینیان و هم برادر همسرشان شهید شدند. خب تحمل این شهادت‎ها نیز دشوار است و شرایط خاص خودش را دارد و با این شرایط شما باید دوباره آماده‎ی خدمت در شرایط سخت بشوید. تازه وقتی هم که به سیستان و بلوچستان آمدید عملیات فاو می‌خواهد شروع بشود و شما دلت تاب نمی‌آورد و عملیات کربلای 4 و کربلای 5 بلند شوید و بروید جبهه. لذا آقای حسینیان آن سال‌ها گاهی در قالب مأموریت‌های چندهفته‌ای و یک‌ماهه سری هم به جبهه می‌زد.

 

***رابطه حسینیان با سران مذهبی سیستان و بلوچستان ***

در چابهار، زابل، زاهدان، سراوان، خاش و... هر  روز یک واقعه و حادثه مهمی داشتیم. ببینید در این شرایط آقای حسینیان که دادستان بود و آقای قربانی، باید چگونه عمل می‌کردند؟ اول اینکه شما باید آن قدر تسلط و اشراف می‌داشتید که بتوانید آقایان مولوی‌ها را به نوعی تحت پوشش داشته باشید و با این‌ها صحبت و این‌ها را متقاعد کنید که بیایند و پای کار بایستند و بگویند حمل و نقل، قاچاق، مصرف و توزیع مواد مخدر حرام است که کار بسیار سختی است.

جلسات متعددی با سران مذهبی استان برگزار شد، از جمله با مولوی عبدالحمید. یعنی آقای حسینیان وقتی به مولوی عبدالحمید می‌گفت ایــــن بـــد اســــت و ایــــن خــــوب اســــت، مــولــوی عبدالحمید دیگر حرف دومی نداشت. یعنی باورش بود که حرف آقای حسینیان یکی است و باید اطاعت کند. دوم اینکه تمام مجرمینی که در آنجا دستگیر و محکوم می‌شدند، خودشان هم می‌دانستند که به حق دستگیر و محکوم شده‌‎اند.

آیت الله موسوی اردبیلی و روح الله حسینیان در دوران دادستانی سیستان

 

*** دادستانی که به فکر محرومیت‌زدایی بود ***

یک مسئله‌ای که داشتیم این بود که ما هر چه کشفیات داشتیم، باید مصادره و سپس به تهران منتقل می‌شد. آقای حسینیان فکر کردند که چه کنیم، چه نکنیم؟ قرار شد با آقای موسوی اردبیلی جلساتی را بگذاریم که چرا کشفیات استان را به تهران می‌برید؟ این استان که خودش استان محرومی است، چرا این‌ها در جهت محرومیت‌زدایی خود استان و رفع نیازمندی‌های اینجا صرف نشود ...؟ همچنین خانواده‌های زندانیان و معدومین نیازمند رسیدگی بودند. حالا ما درآمدهای حاصل از مصادره را باید به تهران می‌فرستادیم، در حالی که این‌ها را می‌توان در زمینه‌های مختلف، به ویژه مسائل امنیتی استان خرج کرد.

 

*** اختیارات ویژه‌ای که موسوی اردبیلی به حسینیان داد ***

نقش دادستان یعنی آقای حسینیان، فعال کردن اعضای شورای تأمین و مرکز را پای کار آوردن بود. وزیر کشور و دیگران را می‌آوردیم و نسبت به مسائل و مشکلات استان توجهی می کردیم. حتی فرماندهان کمیته مثل آقای سراج و آقای سالک و دادستان کل و وزیر کشور را به منطقه می بردیم تا دقیق و جزئی بفهمند شرایط مرز چیست. مرز مغفول مانده بــود. لذا ما توانستیم مرز را چه از نظر امنیت، تهدیدات، تــردد قاچاق و ... بشناسانیم. پس مجموعه همفکری با آقای حسینیان همراه شده بودند و ایشان در رأس، آن را پشتیبانی می‌کرد. چند جلسه‌ای با آقای موسوی اردبیلی گذاشتیم. نکته جالب این است که آقای موسوی اردبیلی متقاعد شد که به زاهدان بیاید و بازدیدی از آنجا داشته باشند و در همان بازدید تحول جدیدی صورت بگیرد. آقای موسوی اردبیلی آمدند و وارد شدند ... در این سفر جلساتی برگزار شد و آقای موسوی اردبیلی اختیارات ویژه‌ای را به آقای حسینیان دادند که هیچ دادستانی این اختیارات را نداشت.

حجت الاسلام حسینیان و حاج بهرام نوروزی در اجلاسیه لوکزامبورگ

 

*** ماجرای توصیه حسینیان برای سربازی فرزندش ***

آقامحمد فرزند ایشان سرباز بود و من هم در سازمان وظیفه عمومی بودم. این‌ها جرأت نمی‌کردند به آقای حسینیان بگویند برایش کاری کند. یکی از نزدیکان ایشان به من زنگ زد و گفت او آموزشی‌اش در فلان استان است. آقای حسینیان همین که فهمیده بود با من حرف زده‌اند، ندا داد که فلانی یک وقتی دخالت نکنی! او باید برود همان جا خدمت کند. آخرش هم ایستاد تا وقتی که پسرش برود آنجا. آقای حسینیان اگر هم می‌خواست برای پسرش معافیت بگیرد، چون سیستان و بلوچستان منطقه عملیاتی محسوب می‌شد و ایشان بیش از پنجاه ماه در آنجا خدمت کرده بود، می‌توانست معافش کند. شاید بچه‌ها این را ندانند و الان من دارم این را می‌گویم، ولی آقای حسینیان محکم ایستاد که آقامحمد برود آنجا و خدمت سربازی‌اش را انجام بدهد.

منبع:  تلخیص از اثر "روحانی مجاهد" (ارج نامه مقام علمی، فرهنگی و سیاسی حجت‌الاسلام والمسلمین روح‌الله حسینیان)، مرکز اسناد انقلاب اسلامی

ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ارسال نظر