پایگاه اطلاع رسانی مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ شهید محمداسماعیل رضایی در زمره اولین شهدای نهضت اسلامی است؛ او کسی است که از دهه 30 همگام با روحانیت، در میدان مبارزه با فرقه ضاله بهائیت به مبارزه پرداخته و در کارنامه خود سابقه اطاعت و ارادت به آیتالله سیدحسین بروجردی، مرجع عظیمالشان شیعیان و آیتالله سید ابوالقاسم کاشانی، رهبر نهضت ملی ایران و پیشینه همکاری با شهید نواب صفوی، روحانی مبارز و رهبر فدائیان اسلام را ثبت و ضبط کرده است. وی در اواخر دهه 30 در حلقه نزدیکان مرجع مبارز عصر، حضرت امام خمینی(ره)، قرار گرفت و در رکاب قائد بزرگ به مبارزه با رژیم پهلوی پرداخت و سرانجام در 11 آبان 42 به جرم شرکت در قیام 15 خرداد، تیرباران شد.
اما علاوه بر فعالیت های سیاسی و مبارزاتی، او در عرصه اجتماع نیز تاثیرگذار بود. در کارهای خیر و عامالمنفعه همیشه اسم حاج اسماعیل در میان بود. او شخص متمول و ثروتمندی بود و سعی میکرد ثروتش را در خدمت مردم هزینه کند.
یکی از کارهای خیر اسماعیل رضایی، احداث خانههایی برای اسکان زنان بیسرپرست بهمنظور جلوگیری از فاسد شدن آنان بود. او به همراه طیب حاجرضایی، حاج رضا کاشانی، حاج علی برقی و چند نفر دیگر از بازاریان، تحت تأثیر و هدایت سید مهدی لالهزاری یکی از روحانیونی که در میان بازاریان احترام و نفوذ داشت، در منطقه شهباز جنوبی (17 شهریور جنوبی فعلی) زمینی تهیه و حدود 300 واحد مسکونی در آنجا ساختند.
بعد از احداث آن خانهها، زنانهایی را که به دلایل اقتصادی و فرهنگی دچار بحران شده بودند و امکان آلوده شدن آنها وجود داشت شناسایی کرده، مورد ارشاد قرار داده و در آن خانهها اسکان میدادند. تماس با زنها به عهده دو نفر از خانمهای تحصیلکرده و متدین تهران گذاشته شده بود که توسط آقا سیدمهدی لالهزاری معرفی شده بودند.
حسین شاه حسینی، که خودش هم در این کار با حاج اسماعیل همکاری میکرد در این رابطه میگوید: «مرحوم حاج اسماعیل رضایی سوابق و خدمات زیادی دارد که کمتر کسی از چگونگی و ابعاد وسیع آن مطلع است... مرحوم حاج اسماعیل با کمک عدهای از یاران خودش در میدان ترهبار آمدند و در منطقه شترخوان زمینی تهیه کردند و 300 خانه دو اطاقه با آشپزخانه و توالت و حمام ساختند که هنوز هم هست. همزمان با این امر، زنهایی را که آلوده بودند از سطح شهر جمع کردند و به ارشاد و هدایت آنها پرداختند. بدینگونه که گروهی متشکل از چند نفر مرد تشکیل شده بود که یکیشان هم من بودم؛ اینها میرفتند زنهایی را که به دلیل فقر یا نداشتن شوهر دچار بحران مالی شده و تدریجا به فساد کشیده شده بودند، تکتک شناسایی میکردند و میآوردند به دست چند خانم متدین میسپردند تا آنها را نصیحت و ارشاد کنند و از آلودگی توبه دهند.»
یکی از اصلیترین عناصر و بانیان این امر حاج اسماعیل رضایی بود که تزریق منابع مالی برای احداث این منازل مسکونی بیشتر توسط او صورت میگرفت.
در مرحله بعد برای اینکه آن زنها را از فسادهای اجتمای دورتر کنند زمینه ازدواج آنان را هم فراهم میکردند. شاهحسینی میگوید: «گروه مزبور به موازات گردآوری و ارشاد زنها سرا یک عده کارگر میرفتند که از شهرستان آمده و در میدان بار کار میکردند. این کارگرها صبح به میدان میآمدند و تا روب به اصطلاح زیر چوب قپان بودند و از هر قپاندار یکی دو تومان میگرفتند. شب که میشد 80 تا 100 تومان پول گیر آورده بودند. آن وقت راه میافتادند در شهر و عیاشی میکردند. حاج اسماعیل و دوستانش آمدند و قرار شد آن زنها را برای اینها بگیریم. در اینجا مرحوم طیب خیلی به ما کمک کرد. سراغ تک تک کارگرها رفتیم و بعد از زنها برایشان خواستگاری کردیم و به آنها گفتیم این خانه و همسرت و این هم شغلت. برو در میدان کار کن اما حواست جمع باشد اگر فردا صبح سر کار نیامدی یا رفتی در خیابانها پرسه زدی یا در قهوهخانههای تهران پیدایت شد از کار برکنار میشوی و خانهات هم پس گرفته میشود. پشتوانه اجرایی تهدیدها هم طیب بود و به آنها میگفتیم که اگر دنبال این کارها رفتید با طیب خان طرف هستید.»
یکی دیگر از کارهای عامالمنفعه حاج اسماعیل، مشارکت در ساخت یک کارخانه برق برای تامین کردن روشنایی خانههای مردم جنوب تهران بود. در آن زمان که آسایش مردم برای دولتمردان و رژیم پهلوی اهمیتی نداشت، حاج اسماعیل به همراه یکی از سرمایهداران بازار به نام حسین حاجیخان یک کارخانه برق در انتهای خیابان صفاری ساختند و اسم آن را هم کارخانه برق ادیسون گذاشتند. در آن زمان خیلی از خانهها برق نداشتند. وقتی پیش حاج اسماعیل میآمدند او به آنها کمک میکرد و هزینه سیمکشی به خانههایشان را هم میپرداخت.
چون حاج اسماعیل یک شخص مذهبی بود و از کودکی با مسجد و هیئت انس داشت، در ساخت و تعمیر مساجد هم نقش زیادی داشت. خیلی از مساجد محلات تهران به واسطه کمکهای مالی و همراهی او ساخته یا مرمت میشد.
علاوه بر این، مسجد صاحبالزمان(عج) که در خیابان آزادی قرار دارد توسط حاج اسماعیل ساخته شد. او همچنین سنگ بنای مسجد نبوی که امروزه در خیابان حاج اسماعیل رضایی واقع شده است را گذاشت.
از دیگر مساجدی که توسط حاج اسماعیل تعمیر و بازسازی شد، مسجد نو بود که مسجد آیتالله فومنی هم معروف است. از آنجا که این مسجد خیلی کوچک بود و گنجایش جمعیت زیادی که برای شنیدن سخنرانیهای پیشنماز معروف آنجا یعنی آیتالله فومنی به آن مسجد میآمدند را نداشت، به همت حاج اسماعیل رضایی خانههای اطراف آن خریداری و به محوطه مسجد اضافه شد.
او همچنین در تجهیز این مسجد هم نقش داشت. چنانچه حجتالاسلام جعفر شجونی میگوید: «حاج اسماعیل به مسجد نو در خیابان خراسان که مرحوم آشیخ جواد فومنی در آنجا پیشنماز بود میآمد و ما حاج اسماعیل را در آنجا زیاد میدیدیم. یک بار مسجد را تعمیر کرده بودند و ما را دعوت کردند که 10 یا 20 شب در آنجا منبر برویم. مسجد نوی نقاشی کرده و تروتمیز اما سرد! حسابی یخ کردیم. از منبر که آمدم پایین حاج اسماعیل را دیدم. گفتم: «ای بابا! این چه وضعی است؟ ما یخ کردیم. اینجا حداقل 5 یا 6 بخاری لازم دارد.» حاج اسماعیل گفت: «همین فردا ترتیبش را میدهم.» فردا شب که رفتم دیدم بخاریهای نو و تروتمیزی نصب شده و مسجد حسابی گرم است.»
شیخ مرتضی کاتوزیان پیشنماز مسجد محلۀ انبار گندم، بعد از شهادت حاج اسماعیل هروقت منبر میرفت، فریاد میکشید: «ای مردم این بلندگوهای مسجد، این فرشهای مسجد و... همه را حاج اسماعیل خریداری کرده، به یاد او باشید، او شهید راه حق است.»
منبع: کتاب حاج اسماعیل (زندگینامه شهید حاج اسماعیل رضایی)؛ مرکز اسناد انقلاب اسلامی