پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ در طول تاریخ بهویژه در نهضت اسلامی ایران، هر وقت مراجع تقلید در ارتباط با مسائل سیاسی و اجتماعی مسلمانان با هماهنگی و همفكری و وحدت رویه حركت كردهاند، تأثیر بسیار مثبتی داشته است.
شیخ عبدالحمید بنابی ضمن خاطرهای به نقل از آیتالله العظمی شیخ جواد تبریزی درباره رابطه آیات عظام حکیم و خوئی میگوید: آیتالله میرزا جوادآقا تبریزی فرمود: «در اوج زعامت و مرجعیت آیتالله حكیم، آقای خویی به عنوان بزرگترین استاد حوزهی علمیهی نجف شناخته میشد و شاگردان بسیار ممتاز و بزرگی داشت و حوزهی درسیاش بینظیر و خود ایشان نیز مورد توجه خاص و عام بود، اما مرجع عامه نبود.
یک روز به من گفت: «حس میكنم عدهای میخواهند بین من و آقای حكیم اختلاف و شكاف ایجاد كنند و این به ضرر من، او، حوزه و اسلام است. میخواهم به محضر آقای حكیم بروم و پیش چشم همگان به ایشان بگویم كه شما زعیم حوزه هستید و من ارادت قلبی به شما دارم و در اختیار شما هستم. هر وقت خواستید درسها دایر شود، من درس را آغاز میكنم، هر وقت هم اراده كردید تعطیل شود، اطاعت میكنم. البته هیچ نیاز مادی هم به شما ندارم، اما در حوزهی علمیهی نجف فقط امر شما مطاع است!».
آیتالله میرزا جواد تبریزی فرمود: «من با تأكید به آیتالله خویی گفتم: «بلی، آقا شما حتماً پیش آقای حكیم بروید و صحبت كنید، این اقدام شما خیلی خوب و بجاست». سپس آیتالله خویی به محضر آیتالله حكیم رفت و همان مطالب را به ایشان گفت و آن توطئهای را كه برخی اطرافیان میخواستند علیه مرجعیت بچینند، خنثی كرد. بعد از آن، آیتالله حكیم همواره میگفت: «آقای خویی واقعاً مرد مؤمنی است!».