گزارشی خواندنی از میزان دستمزدها در سینمای ایران و اخبار پنهان از دستمزد بازیگران مشهور سینمای ایران
پایگاه اطلاعرسانی مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ روزنامهی زن در شمارهی روز یکشنبه ۱۵ شهریور سال ۱۳۷۷، خود به بازتاب حمله به دو عضو دولت خاتمی پرداخته و تیتر اول خود را به پیام رئیس جمهور وقت، خاتمی در واکنش به این رخداد اختصاص داده است. در سوتیترهای مربوط به این خبر هم نظرات فعالان سیاسی و حقوقی را در این زمینه پوشش داده است.
اما جدای از این تیترهای سیاسی، این روزنامه در گزارشی که آن را خواندنی خوانده، به اخبار پنهان از دستمزد بازیگران مشهور سینمای ایران سرک کشیده که این گزارش را سوژهی امروز روزنامهگردی قرار دادهایم. روزنامه را ورق زده و به صفحهی دهم آن میرویم و مروری دوباره داریم بر این گزارش:
همه مهر سکوت بر لب زدهاند، وقتی میخواهی بدانی بازیگران، کارگردانها و دیگر اهالی سینما چه میزان دستمزدی میگیرند، با دیواری از سکوت روبهرو میشوی. هیچکس میل ندارد در این مورد صحبت کند، گویی از اسرار خانوادگی مگو، پرسوجو کردهای و تو حیران میمانی که چرا پنهانکاری؟!...
مگر دستمزد بازیگر جزئی از هزینههای صنعت فیلم نیست؟ اگر قرار است از وضعیت نابهنجار این صنعت بنویسیم حق داریم که از هزینههای آن نیز مطلع باشیم؛ همانطور که در تمام دنیا اینگونه است که دستمزد بازیگر میتواند ملاکی باشد برای ارزیابی جایگاه بازیگر، وضعیت صنعت فیلم، سلیقهی تماشاگران و دهها نکتهی دیگر. با این نیت در جستوجوی ارقام دستمزد وارد ماجرا شدیم، هر چند اکثراً مقابلمان سکوت میکردند، اما در هر دفتر فیلمسازی، بودند دوستانی که این ارقام سری! را در اختیار ما بگذارند.
پس از این مقدمه، گزارشنويس روزنامه به تقسیمبندی بازیگران مرد و زن و کارگردانها و فیلمبرداران و میزان دستمزد آنها پرداخته است؛
بازیگران مرد:
گرانقیمتترین بازیگر سینمای ایران کسی نیست جز خسرو شکیبایی. منابع آگاه که از افشای نامشان وحشت داشتند! رقم دستمزد این بازیگر را چیزی بین ۷ تا ۹ میلیون تومان برای هر فیلم برآورد میکنند. عزت الله انتظامی، پیشکسوت سینمای ایران، نفر دوم این فهرست است و صاحبنظران رقم بالای دستمزد او را در واقع سدی میدانند تا او را در برابر تقاضاهای مداوم تهیهکنندهها و کارگردانها حفظ کند. فریبرز عرب نیا، جمشید هاشمپور، ابوالفضل پورعرب، پرویز پرستویی، اکبر عبدی، فرامرز قریبیان، علی مصفا و محمدرضا فروتن نفرات بعدی این فهرست هستند که چیزی میان ۳ تا ۵ میلیون تومان برای هر فیلم دستمزد میگیرند.
بازیگران زن:
طبق سنتی نانوشته در تمام دنیا ارقام دریافتی بازیگران زن از آقایان کمتر است. بالاترین دستمزد را در میان بازیگران زن، نیکی کریمی، طبق برآوردهای کارشناسان دستمزدی بالای ۵ میلیون تومان برای هر فیلم می گیرد. فاطمه معتمد آریا، لیلا حاتمی، ماهایا پطروسیان، افسانه بایگان و هدیه تهرانی نفرات بعدی جدول فوق را در بازار غیر رسمی سینما تشکیل می دهند.
کارگردانها:
سینمای عجیب ما در بطن خود حاوی یکی از مترقیانه ترین ویژگیهاست و آن بالاتربودن دستمزد کارگردانها نسبت به بازیگران است. این در کل جهان موردی استثنائی است که استنباط از این مسئله میتواند این باشد که در سینمای ایران ستارهسازی به شکل مذموم آن در غرب، خوشبختانه پیش نیامده و هنوز نام کارگردان و صاحب اصلی فیلم، مهمترین عامل جذب تماشاگران است. بالاترین ارقام را در میان فیلمسازان آنها میگیرند که بیشترین موفقیت تجاری را داشتهاند و در میان اسامی آنها به نامهایی چون مهرجویی، کیمیایی، افخمی، حاتمیکیا، مخملباف، میرباقری، پور احمد، تبریزی، بنیاعتماد، الوند، محسنی نسب و ایرج قادری برمیخوریم. طبق برآوردهای کارشناسان، بالاترین دستمزد را در میان فیلمسازان، داریوش مهرجویی فیلمساز معتبر کشورمان چیزی حدود ۱۵ میلیون تومان برای فیلمنامه و کارگردانی یک فیلم و در میان فیلمسازان زن، رخشان بنی اعتماد با رقمی بيش از ۱۰ میلیون تومان، بالاترین دستمزد را میگیرند.
فیلمبرداران:
البته نباید فراموش کرد در میان دیگر دستاندرکاران ساخت فیلم، صنف فیلمبرداران جایگاه ویژهای دارند؛ به عنوان مثال علیرضا زرین دست، محمود کلاری و مهرداد فخیمی رقم دریافتیشان برای هر فیلم (همراه با گروه فیلمبرداری) بالای ۶ میلیون تومان است.
در پایان این گزارش هم میخوانیم:
سینمای قبل از انقلاب به سینمای بازیگرسالار معروف بود که در آن دوران اگر هزینهی فیلمی ۴۰۰ هزار تومان بود، بازیگر نقش اول گاه تا ۳۰۰ هزار تومان دریافت میکرد.
دوران پس از انقلاب از دههی ۶۰ کارگردانسالاری بود و کنترل شدیدی از سوی مراکز دولتی برای عدم چهرهشدن بازیگران انجام میشد اما دوران جدید دورانی است که هنوز کارگردانها، فیلمبرداران و تهیهکنندهها دستمزدهای بالایی میگیرند و بازیگران به تدریج در حال بیرونآمدن از زیر سایهی آنها هستند. مجموع تمام نکتههای فوق ما را به این نتیجهی امیدوارکننده میرساند که در سینمای ما نوعی تعادل رضایتبخش حاکم است و این نتایج تمام کارشناسان واقعنگر را به آیندهی این صنعت در ایران امیدوار میسازد.