کد خبر: ۹۳۶۳
به مناسبت هفتهی دفاع مقدس
از اجتنابناپذیری تا باور ناپذیری وقوع جنگ تحمیلی
همیشه برای وقوع یک جنگ، مسائل ثابتی وجود دارد که بر اساس آن میتوان پیشبینی کرد که آیا یک کشور در شرایط وقوع جنگ قرار دارد یا اینکه میتوان از آن جنگ و بروز رویارویی نظامی جلوگیری کرد؟
پایگاه اطلاعرسانی مرکز اسناد انقلاب اسلامی- هادی قیصریان فرد؛ برای به وجود آمدن یک جنگ بین المللی یک سیر تاریخی و معین باید طی بشود. البته در برخی گذرگاههای تاریخی، وقوع یک انقلاب نیز میتواند تسری بخش شکلگیری یک جنگ تمام عیار بشود. چنانچه برخی نظریه پردازان حوزه انقلاب، جنگ و حملۀ قریبالوقوع یک دولت مقتدر خارجی را از پیامدهای احتمالی انقلابها میدانند. از نظریههای مطرح در این زمینه نظریه "پیوستگی انقلاب و جنگ" استیفن والت پژوهشگر علوم سیاسی است که معتقد است: انقلابهای بینالمللی جنگهای انقلابی خلق میکنند و اهداف نامحدودی دارند. به عبارتی دیگر اینگونه جنگها هدف تعریف شدهای ندارند، بلکه جنگ یا جهاد برای رسیدن به حق و عدالت هستند و صلحی را که با مذاکره به دست میآید، قبول ندارند و تسلیم بی قید و شرط طرف مقابل را میخواهند. بر این اساس وقوع انقلاب در یک کشور میتواند آن را با خطر حمله نظامی از خارج مرزها مواجه نماید و رهبران انقلابی آن کشور ممکن است دو نوع برخورد با خطر احتمالی داشته باشند. با دوراندیشی خطر را پیشبینی و به چارهجویی پرداخته و با بکارگیری شیوههای مناسب مانع بروز جنگ میشوند و یا حداقل وقوع آن را به زمانی که نظام جدید آمادهتر است، به عقب خواهند انداخت و یا آنکه رهبران نمیتوانند از وقوع جنگ اجتناب کنند و در نهایت جنگ با نتایجی وحشتناک به وقوع خواهد پیوست.
پس از وقوع انقلاب اسلامى در ایران، رژیم بعث عراق اقدامات زیادی را بهمنظور ایجاد زمینههاى لازم، جهت مبادرت به یک جنگ گسترده و تمامعیار علیه ایران انجام داد که مهمترین و بیشترین اقدامات در این چارچوب، «تجاوزات و تحرکات مرزى» علیه ایران بود. وفیق السامرایی، از افسران اطلاعاتی حکومت صدام، در کتاب خود به نام «ویرانی دروازه شرقی» دربارۀ طرح حمله به ایران چنین مینویسد: «از یک سال قبل [از شروع جنگ با ایران] طرحهای لازم با جزئیات کامل تهیهشده بود و بهصورت مستمر مرور میشد.» بنابراین طرح حمله به جمهوری اسلامی ایران از مدتها پیش از ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ طراحی شده بود تا در زمان حملۀ عراق، هیچ نیروی مدافعی بر سرِ راه آنها قرار نگیرد. ازجمله اقدامات انجام شده توسط نیروهای عراقی، که شروع آن از ابتدای سال ۱۳۵۸ بود، حمله به پاسگاههای مرزى، شناسایى زمینى و هوایى در عمق شهرهاى مرزى ایران، مانورهاى نظامى گسترده در مرز، تقویت پاسگاههاى مرزى توسط یگانهاى زرهى و مکانیزه، انتقال عمدۀ یگانهاى ارتش عراق به نوار مرزی، احداث مراکز نظامى در مرز و ... را مىتوان نام برد.
به نظر میرسد که تحرکات مرزی ارتش عراق، تا قبل از شروع رسمی جنگ، یک نوع عملیات برای «شناسایی از موقعیت و قدرت ایران و همچنین تمرینی برای آمادگی بیشتر ارتش عراق، جهت حمله به ایران بوده است، اما پرسش این است که دولت ایران تا چه حد این تحرکات مرزی را جدی تلقی میکرد؟ و آیا زمانی که ارتش عراق به مرزهای ایران حمله کرد، مسئولین ایرانی دچار غافلگیری شدند؟ با توجه به شرایط و فضای موجود در کشور و همچنین بررسی رفتار نظامی ایران تا قبل از شروع جنگ، چنین به نظر میرسد که کسی از مسئولین، وقوع جنگ را پیشبینی نمیکرد و تصور بر این بود که حداکثر یک سلسله درگیریهای مرزی از سوی عراق به وجود خواهد آمد. چنان که هاشمی رفسنجانی در مورد چگونگی آغاز جنگ در خاطراتش چنین میگوید: «خبر دادند که فرودگاه مهرآباد تهران بمباران شده، فوراً جمعی از نمایندگان را به آنجا فرستادیم، البته برخلاف انتظار ما بود که عراق به تهران حمله کند. این اتفاق را خیلی بعید میدانستیم.» یعقوب زهدی از فرماندهان توپخانه در دوران جنگ نیز در این رابطه اظهار میکند: «حدود دو هفته قبل از آغاز جنگ، شورای عالی دفاع با حضور رئیسجمهور و فرمانده کل قوا، نخستوزیر، وزیر دفاع، فرمانده سپاه، رئیس ستاد مشترک ارتش، فرمانده نیروی زمینی ارتش و فرمانده سپاه غرب کشور، در ستاد لشکر ۸۱ زرهی کرمانشاه تشکیل گردید.
در آن جلسه، محمد بروجردی طی گزارشی اعلام کرد که عراق قصد حمله به ایران را دارد. گزارش بروجردی حاکی از آن بود که در مناطق مرزی قصر شیرین، یک لشکر زرهی مکانیزه از ارتش عراق آرایش جنگی گرفته است. تحلیل رئیسجمهور در آن جلسه از گزارش بروجردی این بود که برای آغاز یک جنگ در منطقه، تا موازنۀ قوا بین شوروی و آمریکا در دوران جنگ سرد، به هم نریزد، جنگی آغاز نمیشود. همچنین رئیسجمهور خطاب به فرماندهان سپاه در آن جلسه میگوید که علیه دولت من جوسازی نکنید و شما به همان مأموریت خود در کردستان برسید. فرماندهان ارتش نیز آغاز چنین جنگی را باور نداشتند. به طوری که قاسمعلی ظهیرنژاد، رئیس ستاد مشترک ارتش، که در جلسه حضور داشت، معتقد بود عراق جرئت حمله به ایران را ندارد و پاسدارها به بهانه جنگ میخواهند تجهیزات ارتش را بگیرند.»
اگرچه سخنان زهدی در خصوص شروع جنگ، نوعی کنایه به بیاطلاعی و غافلگیری ارتش ایران در آغاز جنگ است و فرجالله براتپور از خلبانان برجسته هوانیروز در یک مصاحبه این اظهارات را رد میکند و اظهار میکند که «در ۱۵ مرداد ۱۳۵۹ تعدادی از فرماندهان ارتش جهت بازدید به مرز میروند که با حمله هوایی عراقیها مواجه میشوند و این فرماندهان خود را در پناهگاه پنهان میکنند، آنها در گزارش به ردههای بالا میگویند عراق از هر جهت آمادۀ حمله است، ولی کسی از مسئولین این گزارش را جدی نگرفت، از طرفی سیستم مدیریت فرماندهی از بین رفته بود و هر کس درصدد جمع آوری نیرو به منطقه بود، میگفتند این برای کودتاست و این خیلی ضربۀ سختی برای ارتش بود. با توجه به گزارش نظامیها به مسئولان در خصوص تدارکات و اقدامات عراق برای آغاز جنگ با ایران، آیا نباید یک ارزیابی و برآورد به وجود میآمد که تحرکات مرزی عراق به جنگ منتهی میشود یا نه؟ و اگر جنگ میشد تا چه حد ممکن بود دامنه و گسترش پیدا کند؟ به عبارت دیگر این برآوردها از جمله مسائل مهمی هستند که تا قبل از وقوع جنگ، باید توسط مسئولین نظام در شورای عالی دفاع ملی جمعبندی میشد تا در سطح راهبردی دچار غافلگیری نمیشد. البته در آن مقطع امام خمینی در اعتراض به اقدامات مرزی عراق در ۲۴/۳/۱۳۵۸ چنین واکنش نشان میدهند: «انتظار نبود و نیست که مأمورین دولت عراق در سرحدات، رفتاری کنند که مخالف حسن همجواری است.» ولی وقتی تحرکات مرزی عراق در مرزهای ایران بهصورت هدفمند بیشتر گردید، امام خمینی این بار احتمال حملۀ عراق به ایران را قطعی دانسته و جنگ عراق با ایران را به صورت تلویحی به جنگ با اسلام، قرآن و رسولالله(ص) تعبیر کردند.»
البته ریشه و زمینۀ اصلی حملۀ صدام حسین را نباید تنها محدود به اختلاف مرزی و قرار داد ۱۹۷۵ الجزایر محدود کرد و نکته دوم در رابطه با غافلگیری مسئولان ایران در هنگام حملۀ عراق، توجه به نقش تبلیغات وسیع و تاثیرگذار عراق است. با توجه به تحرکات نظامی عراق در مرزهای غربی ایران احتمال تهاجم عراق به وضوح احساس میشد، اما صدام برای پوشاندن قصد تهاجم گستردهی خویش به ایران، درصدد برآمد تا با فریب و تبلیغات خویش، مردم و برخی از مسئولان متعهد نظام را در غفلت نگه دارد، تا بتواند ضربات اولیه خود را هر چه کاریتر و کوبندهتر فرود آورد. تلاش تبلیغاتی عراق برای موجه جلوه دادن تهاجم گسترده این کشور به خاک ایران از حمایت ضمنی رسانههای خبری استکبار جهانی نیز برخوردار میشود و به این ترتیب بر غفلت مسئولان جمهوری اسلامی میافزاید.
به عنوان مثال BBCفارسی طی تفسیری در خصوص پیامدهای لغو یک جانبه قرارداد ۱۹۷۵ و تحرکات نظامی عراق در مرزهای ایران در تاریخ ۲۷/۶/۵۹، ضمن بررسی توانمندیهای نسبتاً برابر نظامی ایران و عراق با تأکید بر مشکلات داخلی هردو کشور، در نهایت چنین نتیجه میگیرد: «دلایل بینالمللی قویتری وجود دارد که باعث خواهد شد صدام حسین درگیری نظامی خود با ایران را تنها به تصرف مناطق مرزی محدود کند. خوشبختانه، هیچیک از ابرقدرتها، یعنی ایالات متحده امریکا و اتحاد جماهیر شوروی مایل نیستند در جنگ عمدهای بین عراق و ایران شرکت کنند.» به این ترتیب صدام حسین و دستگاه تبلیغاتی عراق با برخورداری از حمایت ضمنی رسانههای تبلیغاتی غرب، موفق شدند مردم و برخی از مسئولان نظام را غافل نگه دارند. به این شکل در زمانی که ایران فاقد آمادگی نظامی بود یعنی در ۳۱/۶/۱۳۵۹عراق تهاجم گستردهی هوایی و زمینی خود را به ایران آغاز کرد و سعی کرد با انهدام نیروی هوایی ایران در ساعات اولیه تهاجم خود این نیرو را از کارآیی لازم بیندازد، که به دلایلی موفق نمیشود.
در پایان میتوان این تحلیل را داشت که ایران در سطح تاکتیکی دچار غافلگیری نمیشود، چون آن طور که پیدا است ایران از تحرکات رصد شده ارتش عراق اطلاع دارد، به خصوص از تحرکات جدید عراق که از اول شهریور ماه ۱۳۵۹ به گونه ای متفاوتتر از ماههای قبل و با برنامه ریزی منسجم و همه جانبه دنبال شد؛ اما در سطح راهبردی که وظیفۀ شورای عالی دفاع بود، خوب عمل نمیشود و بنابراین در این سطح برنامۀ خاصی برای رویارویی وجود ندارد و میتوان گفت که باورپذیری وقوع جنگ برای مسئولان نظام جمهوری اسلامی قابل تصور و شکل گرفتن نبود.
منابع:
- استیفن والت، رابطه جنگ و انقلاب: مطالعات نظری، تطبیقی و تاریخی در باب انقلابها، ویراستار جک گلدستون، ترجمه محمد تقی دلفروز، تهران، نشر کویر، ۱۳۸۵
- بشیری، عباس، انقلاب در بحران ۴ (کارنامه و خاطرات سالهای ۱۳۵۹ تا ۱۳۶۷ اکبر هاشمی رفسنجانی)، تهران: نشر معارف انقلاب، ۱۳۹۳، ص ۲۲۰.
- تاریخ شفاهی موزه انقلاب اسلامی و دفاع مقدس، مصاحبه با سردار سید یعقوب زهدی، ۲۴/۱۲/۱۳۹۶ و ۲۶/۶/ ۱۳۹۷ تهران: موزه انقلاب اسلامی و دفاع مقدس
- تاریخ شفاهی موزه انقلاب اسلامی و دفاع مقدس، مصاحبه فرجالله برات پور، مورخ ۲۳/۷/۱۳۹۲ تهران: موزه انقلاب اسلامی و دفاع مقدس
- چوبین، شهرام، آخر جنگ، قسمت اول؛ ترجمه جعفر خیرخواهان، روزنامه اخبار اقتصادی، ۱/۷/۱۳۷۸.
- خمینی، روح الله، صحیفه امام؛«مجموعه آثار امام خمینی(س) (بیانات، پیام ها، مصاحبه ها، احکام، اجازات شرعی ونامه ها، تهران، مؤسسه تنظیم ونشرآثارامام خمینی(ره)، ۱۳۷۸.
- درویشی سه تلانی، فرهاد، ریشههای تهاجم، تهران: مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، چاپ سوم، ۱۳۸۴.
- السامرایی، وفیق، ویرانی دروازه شرقی، ترجمه عدنان فاروقی، تهران: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، ۱۳۹۶.
- علایی، حسین، تاریخ تحلیلی جنگ ایران و عراق، تهران: انتشارات مرز و بوم، ۱۳۹۵.
- غلامپور، احمد، ما و جنگ، تهران: مرکز اسناد و تحقیقات جنگ، ۱۳۸۸.
- منطقی، مرتضی، نگاهی به هشت سال جنگ تبلیغاتی، تهران: جهاد دانشگاهی دانشگاه تهران، ۱۳۷۲.
- نهضت آزادی ایران (تابستان ۱۳۶۳) تحلیلی پیرامون جنگ و صلح، تهران: نهضت آزادی ایران.