|هادی قیصریان| ملاحظات و محظورات تاریخ جنگ
پایگاه اطلاعرسانی مرکز اسناد انقلاب اسلامی ـ دیدگاه؛ جنگ هشت ساله ایران و عراق نه فقط در مقیاس ملی و درون مرزی، بلکه در عرصه جغرافیای منطقهای و حتی جهانی یک رخداد تاریخی به شمار میآید و بدین سبب از منظر مطالعات تاریخی موضوعیت تام دارد و بایسته است از این حیث محل توجه و مداقه پژوهشگران قرار بگیرد. البته تحقق این مهم مستلزم فهم مسئله، فراهم شدن زمینهها و انگیزههای لازم، همراهی نهادهای مربوطه، اهتمام اهل نظر و همکاری دارندگان اسناد و اطلاعات با محققان و پژوهشگران این حوزه از تاریخ است. اگر چه جنگ هشت ساله ایران و عراق تمام شده و بیش از سه دهه از پایان آن گذشته است، اما نمیتوان آن را به عنوان یک حادثۀ خاتمه یافته تلقی کرد و فارغ از ملاحظات و محظورات در باره آن سخن گفت؛ چرا که برخی مسائل و ابهامات جنگ همچنان باقی مانده است. با این وجود جای تامل و خشنودی است که توجه تاریخگرایانه به موضوع جنگ مشمول غفلت و سستی نشده است و تلاش برای ثبت و فراهم سازی اسناد و مدارک و نقل و نوشت آن در قالب تاریخنگاری نظامی جنگ، تقریبا از همان آغاز جنگ شروع شده است.
نگارش تاریخ جنگ، ابتدا با روی آوردن به گزارش نبرد، متاثر از دیدگاه سیاسی و نظامی دفتر سیاسی سپاه که پیشگام این عرصه بود و با فعالیت راویان و محققان این دفتر در کنار فرماندهان و پا به پای آنان آغاز شد. هر چند راویان و محققان جنگ، متاثر از نگرش اعتقادی و ایفای رسالت مکتبی، ثبت و ضبط وقایع جنگ را در تداوم فرهنگ عاشورایی وظیفه خود میدانستند و بر جنبههای دانش تاریخنگاری آن گونه که امروزه انتظار میرود وقوف و اعتنایی نداشتند. بنابراین به مرور آثاری در حوزه تاریخ پژوهی و تاریخنگاری جنگ به وجود آمد که متاثر از نگرش سیاسی و نظامی، در قالب تقویمنگار/ روزشمار، گزارش عملیات، جنگنامه شهرها و امثال آن بود. بر این اساس امکان کاربست رویکرد علمی در نگاه به تاریخ جنگ چندان مشهود نبود؛ چرا که هنوز پژوهشهای جنگ تا حدود زیادی در سیطره سازمانی(سپاه و ارتش) به سر میبرد و این امر باعث شده که کارهای جدی و انتقادی نسبت به تاریخ جنگ کمتر امکان نگارش و نشر بیابند، بدین ترتیب تاریخ جنگ عمدتاً توسط افرادی به رشته نگارش درآمده که خود زمانی بخشی از تاریخ جنگ بودهاند و در آن مقطع نقشآفرینی کردهاند و روایت خود را از جنگ متناسب با شرایط روز جامعه بیان میکنند. به عبارت دیگر تعارض بین تعلقات نویسنده و اطلاعاتی که دارد حرکت در این مسیر را دشوار کرده است. بر این اساس تحقیق و پژوهش در حوزۀ جنگ، موانع و سختیهای خاص خود را به دنبال دارد. چرا که با یک پدیده مقدس روبه رو میشویم که انگار با نقد و ارزیابی آن به ارزشهای جامعه خدشه وارد میکنیم. در حالی که این گونه نیست و پدیدۀ جنگ همچون دیگر پدیدههای سیاسی میتواند مورد نقد و ارزیابی قرار بگیرد. نکته دیگر درخصوص انجام پژوهش پیشرو، سیطره و انحصار سازمانی است که دسترسی پژوهشگران به اسناد را بعضاً با مشکل مواجه میکند.امید است که تجزیه و تحلیل جنگ تحمیلی فارغ از سیطره سازمانی و در حیطۀ توجه سایر پژوهشگران دانشگاهی نیز قرار بگیرد.
چندی پیش یاداشت علمی با عنوان «از اجتناب ناپذیری تا باور ناپذیری جنگ» به قلم نگارندۀ ین سطور در پایگاه اطلاعرسانی مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر گردید که لازم شد توضیحاتی در خصوص آن به عرض مخاطبین عزیز رسانیده شود.
۱- همان طور که از عنوان مقاله مشخص است تاکید نگارنده بر باورناپذیری وقوع جنگ بوده و نه اصل غافلگیری. بدین معنی که مسئولین کشور از تحرکات مرزی نیروهای دشمن اطلاع داشتند اما باور نمی کردند که جنگی با چنین دامنه و ابعادی از سوی عراق علیه ایران انجام بشود.
۲- در مقاله منتشر شده ادعایی از سوی نگارنده در ارتباط با غافلگیری ارتش بیان نشده و تنها ذکر یک سری ادعاها بود که آن هم در ادامه از طریق نقل قولی که از امیر فرجالله براتپور از خلبانان برجسته هوانیروز پاسخ داده شده است. به طوری که در آن ایشان اظهارت مطرح شده در خصوص غافلگیری ارتش را رد و اظهار میکند و بیان میکند که «در ۱۵ مرداد ۱۳۵۹ تعدادی از فرماندهان ارتش جهت بازدید به مرز میروند که با حمله هوایی عراقیها مواجه میشوند و این فرماندهان خود را در پناهگاه پنهان میکنند، آنها در گزارش به ردههای بالا میگویند عراق از هر جهت آمادۀ حمله است ولی کسی از مسئولین این گزارش را جدی نگرفت و این خیلی ضربۀ سختی برای ارتش بود.
۳- در ارتباط با خدمات ارزنده تیمسار ظهیرنژاد هم جای هیچ شک و تاملی نیست. ما خاک و ناموس و امنیت سرزمینی مان را مدیون آن دلاوران میدانیم. اما همان گونه که گفته شد ایشان به عنوان امین امام و امیر وفادار از سوی مقام معظم رهبری معرفی شدند در یک دورهای که سوسنگرد و بستان در محاصره نیروهای عراقی بودند، ایشان به دلیل تعلل در اقدام سریع جهت نجات سوسنگرد مورد انتقاد حضرت آیت الله خامنهای و حتی اعلام جرم شهید چمران قرار میگیرند. سند این انتقاد در پایین آمده است.
انتقاد آيتالله سيدعلي خامنهی (مقام معظم رهبری) و دكتر چمران از عملكرد نامناسب تيمسار ظهيرنژاد برای آغاز عمليات و هشدار نسبت به سقوط سوسنگرد، حميديه و اهواز؛ ۱۳۵۹٫۸٫۲۶ش.
شناسه سند: ۲۵ سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران
منشأ: ارتش جمهوری اسلامی.
نکتۀ آخر آن که ما ضمن بررسی وقایع تاریخی به خصوص مسائل مربوط به دوران جنگ تحمیلی جهت روشنگری، وظیفه داریم همواره رشادتهای رزمندگان و شهدا را قدر بدانیم و در راستای حفظ دستاوردهای انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی ایران گام برداریم.
دیدگاه صرفاً بازتابدهندهی نظرات اساتید، محققان و پژوهشگران در حوزههای مختلف تاریخ معاصر است و مرکز اسناد انقلاب اسلامی بر آنست از این طریق فضای نقد و گفتوگوی علمی را فراهم نماید. انتشار این مطالب به معنای رد یا تأیید محتوای مورد نظر نیست.