بررسی اوضاع ایران در شورایعالی امنیت آمریکا
پایگاه اطلاعرسانی مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ جان اف کندی روز 22 نوامبر 1963 در دالاس آمریکا ترور شد. او از ۲۰ ژانویه ۱۹۶۱ – ۲۲ نوامبر ۱۹۶۳ / 30 دی 1339-1 آذر 1342 رئیسجمهور ایالات متحده بود. دوران ریاستجمهوری کندی، برای شاه مصیبتبارترین دوران روابطش با آمریکا محسوب میشد. باتوجهبه اسناد و مدارک و کتاب منتشر شده موجود در این زمان، نه آمریکا اطمینان چندانی از ماندگار بودن نظام شاه باتوجهبه اوضاع بحرانی آن زمان داشت و نه شاه رفتار دولتمردان آمریکا را نسبت به خود میپسندید.
این دوره فترت چهاردهماهه، با آمدن علی امینی برای شاه آغاز شد و با اطمینانیافتن آمریکا از ادامه اصلاحات مورد درخواستش بهوسیله شاه و کنار رفتن امینی به پایان رسید. کندی برای شاه و سایر دیکتاتورهای خاورمیانه یک تهدید بود. او در نخستین نطق رسمی خود طی سخنانی خطمشی سیاسی خود و حزب دموکرات را چنان بیان میکند که گویا نوک حمله سخنانش، حکومتهای دیکتاتوری چون شاه و امثال آن را هدف گرفته است: «به آن کسانی که در بیغولهها و روستاهای نیمی از کره زمین در پی پارهکردن بندهای نگونبختی تودهها در مبارزه و ستیزند، تعهد میسپاریم که بهترین و بالاترین کوشش خود را تا هر زمان که لازم باشد به کار بندیم، تا قادر به خودیاری گردند. این کار نه بهخاطر آن است که امکان انجامش توسط کمونیستها وجود دارد، نه برای آن است که ما نیازی به آرای آنها داریم، بلکه به این جهت است که ما آن را کار درستی میدانیم. اگر یک اجتماع آزاد نتواند یاور و مددکار بینوایان باشد، یارای نگاهداری از معدودی ثروتمند را نیز نخواهد داشت»
در متن سندی که در ادامه میآید نیز همین نوع نگاه بهخوبی منعکس شده است:
محرمانه
14 مارس 1963
گزارش کاری [شورای] امنیت ملی، شماره 228
یادداشتی برای وزیر امور خارجه
وزیر دفاع
رئیس آژانس توسعه بینالمللی
رئیس آژانس اطلاعات مرکزی
موضوع: مروری بر اوضاع ایران
درحالیکه تصمیم اخیر شورای امنیت ملی (NSC-1550) مبنی بر همکاریهای نظامی پنجساله با ایران را تأیید میکنم، نگران تحقق جنبههای دیگر استراتژی اساسیای هستم که در ذیل موافقت قبلی من با این تعهد نظامی قرار دارد. بهعبارتدیگر این موضوع به طور کامل با استراتژی کلی برای حرکت ایران بهسوی راهکاری مؤثر برای مشکلات جدی داخلیاش در ارتباط است؛ بنابراین تمایل دارم سیاستها و برنامههایمان را در ایران بررسی کنیم. این بررسی باید شامل موارد ذیل باشد:
الف) تحلیل نتایج بهدستآمده از سیاست کنونیمان تا به امروز، از جمله وضعیت تلاشهای عمرانی منطقهای و کاهش نیروهای نظامی
ب)ارزیابی ما از سیر احتمالی حوادث در ایران
پ) پیشنهاداتی برای تنظیم یا تجدیدنظر در استراتژی و برنامه کنونی در این کشور مهم
سؤالات زیر مشکلاتی را که احتمالاً با آن روبرو خواهم شد مطرح میکند:
(1) آیا هدف اصلی سیاست کنونی ایالات متحده در قبال ایران هنوز معتبر است؟ آیا تحت شرایط موجود استراتژی عملی و معقولی وجود دارد؟
(2) ازآنجاییکه به نظر میرسد شاه خود را به اجرای برنامه اصلاحات سیاسی متعهد کرده است، آیا باید تمام تلاشمان را به کار گیریم تا در صورت امکان این برنامه را به مجاری سازنده هدایت کنیم؟ آیا همکاری فعال آمریکا در این برنامه منافع ما را بهپیش خواهد برد؟ اگر نه آمریکا چه رویکردی باید اتخاذ کند؟
(3) در طول سال گذشته چه پیشرفتی در توسعه طرح سوم بهدستآمده است؟ چشمانداز کاربرد این طرح بهعنوان پایه همکاری مؤثر روبهرشد آمریکا و دیگر اهداکنندگان چیست؟
(4) چه پیشرفتی در تقویت چارچوب سازمانی عمومی و خصوصی برای توسعه در ایران حاصل شده است؟ آیا اقدام مناسبی در راستای برنامهریزی منسجم، تعیین اولویتها، کنترل بودجه، اصلاحات مالیاتی بهمنظور بسیج منابع ایران برای توسعه پایدار داشتهایم؟
(5) الگوی کنونی و برنامهریزیشده تخصیص منابع در میان عناصر مختلف مصرف و سرمایهگذاری چیست؟ آیا ارتباط مناسبی بین بودجه عادی شامل مخارج نظامی و بودجه عمرانی وجود دارد؟ آیا چشمانداز امیدوارکنندهای در این زمینه وجود دارد؟
(6) چگونه میتوان تمام ابزارهای سیاست خارجیمان را به طور کارآمدی جهت تأثیرگذاری بر روند حوادث ایران به کار گیریم؟ به طور منطقی از تلاش کنونی ما در دو تا پنج سال آینده چه نتایجی انتظار میرود؟
(7) اگر سیاست و برنامههای کنونی ما دیگر رضایتبخش نیست، چه تغییراتی برای کسب نتایج بهتر باید اتخاذ شود؟
از وزارت امور خارجه جهت تبادل نظر یا دیگر نمایندگیهای مربوط از 15 آوریل 1963 سپاسگزار خواهم بود
جان اف کندی