تلاش مرموزانه برای به فراموشی سپردن خطر اسرائیل
پایگاه اطلاعرسانی مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ روزنامه ی جمهوری اسلامی در سی و دو سال قبل چنین روزی، چهارشنبه ۴ آذر سال ۱۳۷۱ در سرمقاله خود با عنوان " تلاش مرموزانه برای به فراموشی سپردن اسرائیل " که در جواب دبیر کل اتحادیه عرب که در سخنانی" انقلاب اسلامی را بعنوان خطر منطقه معرفی کرده و از کشورهای عرب خواسته که اختلافات خود را در چارچوب این اتحادیه حل کنند تا بتوانند خطر انقلاب اسلامی که از ایران سرچشمه گرفته مقابله کنند" نگارش شده، آورده است؛
ملتها از کجا ممکن است ضربه و لطمه بخورند؟ جائی که خطری در کمین آنها باشد ولی آنها غافل از همه چیز، به خطری که هر لحظه آنها را تهدید می کند کمترین توجهی نداشته باشند.
ولی خطر اصلی دولتها و ملتهایی را تهديد می کند که نتوانند به درستی دشمنان واقعی خود را شناسایی کنند. این همان خطری است که امروز دنیای عرب را تهدید می کند و برخی دربارهای عرب و دولتمردان سرسپرده، آگاهانه یا ناآگاهانه سعی دارند با صهیونیستها یعنی دشمنان قسم خورده ملتهای عرب دست دوستی بدهند و یک انقلاب رهائی بخش را که می خواهد اسرائیل را از منطقه ریشه کن سازد بعنوان خطر منطقه معرفی کنند.
اگر این اقدام از روی علم و آگاهی صورت می گیرد خیانت بزرگی است که دولتمردان عرب در حق ملتهای خود و کل جهان اسلام روا می دارند و اگر حرکتی از روی جهالت و نادانی است آنها بدست خود ضربه بزرگی را متوجه امنیت، استقلال و تمامیت ارضی خود کرده اند.
هنوز هیچکس فراموش نکرده است که اسحق شامیر وزير خارجه اسرائیل در یک اظهارنظر رسمی، ایران را عمده ترین عامل نگرانی اسرائیل نامید و برای آنکه نگرانی های خود را به حساب اعراب منطقه بگذارد خاطرنشان ساخت که ایران خطری برای اعراب منطقه است و باید آمریکا، اروپا و روسيه را به اعمال فشار علیه تهران فراخواند.
این ننگ بزرگی برای ملتهای عرب است که اسرائیل بعنوان سخنگوی رسمی آنها، نکته ای را اعلام کند و فردا بعنوان سیاست رسمی اتحادیه عرب مورد تصریح دبیرکل آن قرار گیرد.
اعراب این ننگ را به کجا خواهند برد که اسرائیل، طراح اصلی سیاستهای امروز و فردای آنها شده است؟ آیا بدین ترتیب دنیای عرب روی آرامش به خود می بیند؟ آیا فردا اسرائیل با دست بازتری برای رو در رو قراردادن اعراب وسوسه نخواهد شد؟
تلخ است ولی واقعیت دارد که آن پیش بینی ژرف اندیشانه، امروز تحقق یافته و دنیای عرب امروز می رود که در کام صهیونیستها قرار گیرد و سیاستهای صهیونیستی بعنوان سر فصل سیاستهای دنیای عرب اعلام شود.
چه کسی می تواند این ارتباط چندش آور میان سیاستهای علنی اسرائیل با سیاستهای امروز دنیای عرب و اتحادیه عرب را نادیده بگیرد یا آنرا انکار کند؟ دقیقا به همین دلیل است که استکبار و صهیونیستها برای سوء استفاده از خفت و ذلت دربارهای عرب وسوسه شده اند و اینگونه به ارکان سیاستگذاری دنیای عرب رخنه کرده و بر کل مجموعه چنگ انداخته اند.
سوال اینست که آیا چنین سیاستهایی می تواند زیانی را متوجه جمهوری اسلامی ایران سازد و در سیاستهای ما خللی ایجاد کند؟
پاسخ این سوال روشن است دشمنی دربارهای عرب و اتحادیه عرب علیه انقلاب اسلامی ایران تازگی ندارد. آن زمان که دربارهای عرب تا این اندازه در صعف و ذلت نبودند و اتحادیه عرب وزنه و اعتباری داشت آنها نتوانستند با حمایت جلاد بغداد چیزی را تغییر دهند و نتیجه دشمنی و کینه آنها دقیقا به زیان خودشان تمام شد و امروز هم چوب آن کینه توزی های خام طمعانه را می خورند.
امروز دربارهای عرب اگر هنری داشته باشند در حد حفظ تاج و تخت خودشان خواهد بود. تاج و تختی که امروز پایه های آن علیرغم آن همه خیانت به ملتها و خوش خدمتی به استکبار، لرزان تر از همیشه است و هر لحظه این احتمال وجود دارد که چهره ها و مهره های جدیدی توسط استکبار برای جایگزینی آنها مطرح شوند.