آیا سازمان سیا در ترور جان اف. کندی نقش داشت؟

پایگاه اطلاعرسانی مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ ترور جان اف. کندی، سیوپنجمین رئیسجمهور ایالات متحده، همچنان یکی از اسرارآمیزترین و بحثبرانگیزترین حوادث تاریخ آمریکا محسوب میشود. این واقعه که در ۲۲ نوامبر ۱۹۶۳ در دالاس تگزاس رخ داد، همواره مورد توجه پژوهشگران، تاریخنگاران و نظریهپردازان توطئه بوده است. اخیرا، با انتشار بیش از ۲۱۸۰ سند طبقهبندیشده مرتبط با این ترور، گمانهزنیها پیرامون نقش سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) در این ماجرا دوباره افزایش یافته است. این اسناد جدید، که بالغ بر ۶۳ هزار صفحه هستند، تصویری تازه از روابط پرتنش میان کندی و سازمانهای اطلاعاتی، بهویژه سیا، ارائه میکنند.
نظارت سیا بر لی هاروی اسوالد
یکی از مهمترین افشاگریهای این اسناد، مربوط به نظارت سیا بر لی هاروی اسوالد، فردی که به عنوان عامل ترور کندی معرفی شده، است. جیمز جیزز انگلتون، رئیس بخش ضدجاسوسی سیا، در سال ۱۹۷۵ در برابر کمیته ویژه سنا شهادت داد که اسوالد، تفنگدار پیشین نیروی دریایی آمریکا، هنگام بازگشت به ایالات متحده از شوروی، تحت نظارت این سازمان بوده است. همچنین، اسناد منتشرشده نشان میدهند که اسوالد در ماههای قبل از ترور، زمانی که به مکزیک سفر کرده و به کنسولگری کوبا و سفارت شوروی مراجعه کرده بود، تحت نظر سیا قرار داشته است. این اطلاعات، ادعاهای پیشین این سازمان را که اظهار میداشت از تحرکات اسوالد بیاطلاع بوده است، زیر سؤال میبرد.
هشدارهای نادیدهگرفتهشده
یکی دیگر از بخشهای مهم این اسناد، نامهای است که فردی به نام سرگئی چرنونوف در آگوست ۱۹۶۳، یعنی سه ماه پیش از ترور، به وزارت خارجه آمریکا ارسال کرده بود. در این نامه هشدار داده شده بود که اسوالد قصد دارد کندی را ترور کند و حتی شهر دالاس به عنوان محل احتمالی این اقدام اعلام شده بود. این موضوع نشان میدهد که اطلاعاتی درباره تهدید علیه جان رئیسجمهور در دسترس مقامات آمریکایی بوده، اما به دلایلی مورد توجه کافی قرار نگرفته است.
دشمنی کندی با سیا
یکی از نکات کلیدی که در اسناد جدید مورد توجه قرار گرفته، دیدگاه جان اف. کندی نسبت به سازمان سیا است. پس از شکست عملیات «خلیج خوکها» در کوبا، کندی بهشدت نسبت به عملکرد این سازمان بدبین شد. یادداشت بدون سانسور آرتور شلسینجر جونیور، مشاور نزدیک او، نشان میدهد که رئیسجمهور سیا را «دولتی در دل دولت» میدانست که بدون نظارت کافی، سیاست خارجی آمریکا را تعیین میکند. کندی حتی پیشنهاد داده بود که این سازمان به دو بخش تقسیم شود و تحت نظارت وزارت خارجه قرار گیرد. در یکی از جلسات مهم خود گفته بود: «سیا را به هزار تکه تقسیم میکنم و به باد میسپارم.» این تنشها و تهدیدات متقابل، فرضیه ارتباط احتمالی سیا با ترور کندی را تقویت میکند.
مرگهای مشکوک مرتبط با پرونده کندی
علاوه بر خود حادثه ترور، چندین مرگ مشکوک نیز به این پرونده مرتبط شدهاند. سندی از ژوئن ۱۹۶۷ نشان میدهد که گری آندرهیل، افسر اطلاعات ارتش آمریکا، پس از ترور کندی بهشدت مضطرب شده و به دوستانش گفته بود که «باندی در درون سیا» مسئول این ترور بوده است. او مدعی شده بود که کندی به دلیل افشای تجارت غیرقانونی اسلحه و مواد مخدر توسط برخی مقامات، هدف سوءقصد قرار گرفته است. چند ماه بعد، آندرهیل در آپارتمانش در واشنگتن مرده پیدا شد و علت مرگ او خودکشی اعلام گردید، اما بسیاری از محققان این مرگ را مشکوک میدانند.
پنهانکاری سیا
یکی دیگر از افشاگریهای مهم این اسناد، مربوط به درخواست چارلز اسپری، رئیس وقت اطلاعات استرالیا، از رئیس سیا در سال ۱۹۶۸ است. اسپری خواسته بود که برخی تماسهای مشکوک تلفنی به سفارت آمریکا در کانبرا، که در روزهای منتهی به ترور کندی دریافت شده بودند، مخفی نگه داشته شوند. سیا نیز پذیرفت که این اطلاعات را علنی نکند. این اقدام، بر احتمال وجود نوعی پنهانکاری و یا تلاش برای جلوگیری از کشف حقیقت در مورد این ترور دامن میزند.
نتیجهگیری
با توجه به مجموعه این اسناد، پرسشی که مطرح میشود این است که آیا سیا در ترور کندی نقش مستقیمی داشته است؟ هنوز مدرک قطعی و غیرقابلانکاری مبنی بر صدور دستور مستقیم از سوی این سازمان وجود ندارد، اما شواهدی که در این اسناد فاش شدهاند، نشان میدهند که سیا نهتنها از تحرکات لی هاروی اسوالد پیش از ترور آگاه بوده، بلکه برخی اطلاعات کلیدی را نیز پنهان کرده است. علاوه بر این، تنشهای میان کندی و سازمان سیا و تهدیداتی که او متوجه این نهاد میدانست، احتمال وجود یک توطئه را افزایش میدهد.
در نهایت، اگرچه ممکن است هرگز پاسخی قطعی برای این معما یافت نشود، اما آنچه مشخص است این است که داستان ترور کندی پیچیدهتر از آن چیزی است که در گزارشهای رسمی مطرح شده است. نقش سازمانهای اطلاعاتی در این ماجرا، بهویژه سازمان سیا، همچنان یکی از جنجالیترین موضوعات در تاریخ سیاسی آمریکا باقی خواهد ماند.