نحوه ورود نیری به مبارزات نهضت اسلامی
پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ سید رضا نیری، یکی از مبارزان انقلاب اسلامی بود که از همان ابتدای نهضت اسلامی وارد مبارزه علیه رژیم پهلوی شد. وی قبل از آن نیز با مبارزینی همچون شهید نواب صفوی ارتباط داشت.
سید رضا نیری در دوران بعد از پیروزی انقلاب اسلامی نیز با توجه به اینکه از موسسین کمیته امداد امام خمینی بود، در این نهاد به محرومان و مستضعفان کشور خدمت می کرد.
نیری در دوران حیات خود به روایت خاطرات خود در مرکز اسناد انقلاب اسلامی پرداخت که این خاطرات تحت عنوان "نیم قرن خدمت" توسط موسسه فرهنگی هنری مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شد.
مرکز اسناد انقلاب اسلامی درگذشت سیدرضا نیری از مبارزان انقلاب اسلامی که کارنامه درخشانی را قبل و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی دارد تسلیت و تعزیت می گوید و برای آن مرحوم از خداوند علو درجات را مسئلت می نماید.
آنچه در ادامه میخوانید بخشی از خاطرات و کارنامه درخشان سیدرضا نیری است:
***تولد، تحصیلات و ازدواج ***
سید رضا نیری در 8 آبان 1304 در روستای مرانک از توابع شهرستان دماوند در یک خانواده مذهبی متولد شد. پدرش آقا سید مهدی، که در همان روستا کشاورزی میکرد، از افرادی بود که همواره در کارهای خیر و عامالمنفعه پیشقدم بود به عنوان مثال در ساخت مسجد و غسالخانه آن روستا اقدامات فراوانی انجام داد. سیدرضا از همان 7 سالگی تحصیلات ابتدایی خود را آغاز کرد و سپس برای ادامه تحصیل راهی ورامین و سپس تهران شد. وی در اینباره میگوید: «من طبق معمول آن زمان از سن 7 سالگی شروع به تحصیل نمودم و چهار سال از دوره ابتدایی را در مرانک خواندم. از آنجایی که والدینم مشتاق به ادامه تحصیل من بودند و چون در روستای خودمان فقط تا پایان کلاس چهارم به بچهها درس میدادند، بنابراین تصمیم گرفتند مرا به پیشوای ورامین پیش یکی از اقوام و بستگانمان بفرستند. در پیشوا من سالهای پنجم و ششم را خواندم. پس از اتمام سال ششم به همراه خانواده برای ادامه تحصیل در سال 31 یا 32 به تهران عزیمت کردیم و پایینتر از چهارراه مولوی ساکن شدیم.» وی پس از اخذ مدرک دیپلم در سن 21 سالگی تشکیل خانواده داد و در بازار چای فروشها به کار مشغول شد.
*** حضور در پای منبر شهید نواب صفوی ***
وی در همان دوران به مسجد امینالدوله که آقا شیخ حسین زاهد پیشنماز آنجا بود رفت و آمد میکرد و از این طریق به حلقههای مذهبی وصل شد. شیخ حسین زاهد در همان مسجد به تدریس دروس حوزوی میپرداخت. سیدرضا نیری نیز در همانجا مقداری از جامعالمقدمات و سیوطی را فراگرفت. البته به جز شیخ حسین افراد دیگری نیز در مسجد امینالدوله منبر میرفتند. نیری در این باره میگوید: «در مسجد امینالدوله علاوه بر آقا شیخ حسین زاهد، وعاظ دیگری هم رفت و آمد داشتند: افرادی چون حاج محقق که از پیشکسوتان وعاظ تهران و مشهد بود، حاج سید مهدی قوام که یک عارف به تمام معنا بود، آقای هاشمینژاد که دوران شروع وعظ و خطابه ایشان همین مسجد بود، آقای حاج علی اصغر مروارید و یکی دو بار هم مرحوم نواب صفوی و شهید واحدی منبر میرفتند. البته زمانی که مرحوم نواب و واحدی به مسجد امینالدوله می آمدند من خیلی جوان بودم اما در منابر و خطابههای ایشان عاشقانه شرکت میکردم.»
*** آشنایی با امام خمینی ***
پس از رحلت پیشنماز مسجد امینالدوله، یعنی شیخ حسین زاهد، آیتالله بروجردی، مرجع وقت، یک روحانی دیگر به نام شیخ عبدالکریم حقشناس را که از شاگردان امام خمینی بود و در محضر ایشان درس حکمت و فلسفه را تلمذ کرده بود به آن مسجد اعزام کرد که سیدرضا نیری از طریق وی با امام آشنا شد. نیری در کتاب خاطرات خود درباره نحوه آشنایی با امام خمینی میگوید: «شیخ عبدالکریم حقشناس برای رفع اشکالات درسی خود همواره خدمت امام میرسید. آن زمان تقریبا سالهای 40 و 41 بود که حضرت امام را تحت عنوان حاج آقا روحالله میشناختند. در این ایام چون من در مسجد حضوری فعال و مستمر داشتم و جزو خادمین و کارگزاران مسجد هم بودم، آقای حقشناس برای من احترام خاصی قائل بود و اغلب اوقات که به قم میرفت من هم همراه ایشان میرفتم و این توفیق نصیب من شده بود که ماهیانه خدمت حضرت آیتالله بروجردی می رسیدم. توفیق مضاعف دیگری که نصیب من شد این بود که قبل از نهضت باحضرت امام آشنا شدم. وقتی آقای حقشناس برای رفع اشکالات درسی خدمت امام میرفت من هم آنجا ایشان را زیارت میکردم و حداقل ماهی یکبار این اتفاق شیرین میافتاد. در یکی از سفرهایمان به قم مرحوم پدرم نیز همراه ما آمده بود. این مسئله هرگز از یادم نمیرود که پدرم بعد از ملاقات با امام به آقای حقشناس گفت: من در ناصیه ایشان زعامت و رهبری میبینم. مدتی بعد از این ملاقات بود که قضیه انجمنهای ایالتی و ولایتی و کاپیتولاسیون پیش آمد و امام وارد میدان مبارزه با استبداد و دیکتاتوری شدند.» گفتنی است که سید رضا نیری بعد از رحلت آقای بروجردی، در مسائل سیاسی، فقهی و شرعی به حضرت امام رجوع میکرد و مقلد ایشان بود.
*** مبارزه علیه رژیم پهلوی ***
در همان مسجد امینالدوله، هیئتی تحت عنوان "هیئت موید" شکل گرفته بود که کارهای مذهبی و تبلیغی انجام میداد. سیدرضا نیری یکی از افراد فعال آن هیئت بود که همراه با حبیبالله عسگراولادی، ابوالفضل حیدری و مهدی شفیق در هیئت موید فعالیت میکردند. آنان از طریق همین هیئت با مبارزینی چون شهید مطهری و شهید بهشتی ارتباط برقرار کردند. در آن سالها، محمدرضا پهلوی که گمان میکرد پس از رحلت آیتالله بروجردی روحانیت تضعیف شده است، دست به یک سلسله اقدامات زد که با مخالفت امام خمینی مواجه شد. متعاقب آن قضیه لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی، انقلاب سفید و حمله به مدرسه فیضیه پیش آمد که پیش زمینه قیام 15 خرداد بود.
به دنبال بازداشت امام خمینی در محرم سال 42، مردم ایران در اعتراض به این اقدام وارد خیابانها شده و دست به تظاهرات زدند. سیدرضا نیری نیز یکی از افرادی بود که در قیام 15 خرداد نقش فعالی داشت و چنانکه خود میگوید از ابتدای روز تا شب در صحنه مبارزه و درگیری بود و پس از آن روز نیز همچنان به مبارزه ادامه داد. وی درباره برنامههای انقلابیون پس از بازداشت امام میگوید: «پس از دستگیری حضرت امام و کشتار مردم، برنامهریزان اعتراضات و تظاهرات، آقایان بهشتی، رفسنجانی، مطهری و آیتالله خامنهای به هر کس ماموریت و وظیفهای محول میکردند. چون من سابقه اشنایی با منطقه پیشوای ورامین را داشتم و مدتی در آنجا زندگی کرده بودم به این شهر رفتم.» وی در آنجا به روشنگری پرداخت و مردم را درباره نیات شوم رژیم پهلوی آگاه کرد.
وی در سالهای منتهی به انقلاب اسلامی نیز همچنان به مبارزات خود ادامه داد و در روزهایی که مردم ایران منتظر بازگشت امام به کشور بودند، سیدرضا نیری مسئول تدارکات کمیته استقبال از امام بود.
*** زمینههای شکلگیری کمیته امداد ***
یکی از ارگانهای که قبل و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی فعال بود کمیته امداد امام خمینی بود. سید رضا نیری در کتاب خاطرات خود درباره زمینههای تاسیس کمیته امداد میگوید: «سابقه فعالیتها و خدمات امدادی من به دهه 40 برمی گردد. زمانی که حضرت امام نهضت را شروع کرده بودند مصرانه توصیه میکردند به افراد مستمند و گرفتار رسیدگی کنید. پس از 15 خرداد گروه امدادی متشکل از من، عسگراولادی، حاجی حیدری و با سرپرستی و راهنمایی حضرات مطهری، بهشتی و هاشمی رفسنجانی فعالیت خود را شروع کردیم.» بدین ترتیب این مجموعه با جمعآوری کمکهای مردمی کار خود را شروع کرد. علاوه بر آن منبع دیگر وجوهات شرعی بود که حضرت امام اجازه استفاده از آن را در کمکرسانی به مستضعفین به آیات خامنهای، مطهری و دیگران داده بودند. براساس آنچه نیری میگوید، این گروه موظف بودند با استفاده از این منابع به خانواده زندانیها و شهدای 15 خرداد کمک کنند. این روند همچنان تا پیروزی انقلاب اسلامی در بهمن 57 ادامه پیدا کرد و پس از انقلاب نیز همچنان به کار خود ادامه داد. نیری در اینباره میگوید: «تا قبل از انقلاب فعالیت گروه امدادی ما منظم، سازمانیافته و مخفی صورت میگرفت. پس از پیروزی انقلاب هم ما این روند را ادامه دادیم تا اینکه به طور رسمی حضرت امام فرمان تاسیس کمیته امداد را صادر کردند.»
بدین ترتیب فعالیت کمیته امداد پس از پیروزی انقلاب نیز ادامه پیدا کرد. این نهاد در دوران جنگ تحمیلی نیز اقدامات فراوانی انجام داد. به گفته نیری، در سالهای ابتدایی جنگ تحمیلی، کمیته امداد یکی از پایههای اساسی پشتیبانی از جنگ بود. این کمیته همچنین کار اسکان و مراقبت از مهاجرین جنگ را نیز برعهده داشت و تا قبل از تشکیل بنیاد شهید، خانواده شهدا نیز توسط کمیته امداد تامین میشدند.