نحوه مواجهه امام موسی صدر با مسئله آزادی اجتماعی زنان
پایگاه اطلاعرسانی مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ خاطره ملاقات در بستری رخ داده که جامعه ایران در حال تجربه تحولات اجتماعی و سیاسی مهمی بود. در دهههای ۱۳۳۰ و ۱۳۴۰، جنبشهای زنان در ایران، مانند جمعیت «راه نو»، به دنبال احقاق حقوق زنان و رفع تبعیضهای جنسیتی بودند. این گروهها اغلب با سوءتفاهمهایی از سوی محافل سنتی و مذهبی مواجه میشدند که فعالیتهایشان را به «بیبندوباری» یا تقابل با دین تعبیر میکردند. در این فضا، تلاش جمعیت «راه نو» برای ایجاد گفتوگو با روحانیون، بهویژه چهرهای مانند امام موسی صدر که نمایندهای از قم و نزدیک به آیتالله بروجردی بود، نشاندهنده عزم جدی این گروه برای پیوند دادن مطالبات مدرن زنان با ارزشهای دینی بود.
امام موسی صدر، که در آن زمان جوانی تحصیلکرده و آگاه به مسائل روز بود، به عنوان نمایندهای از نهاد روحانیت در این جلسه حضور یافت. انتخاب او از سوی مراجع قم، بهویژه با توجه به ارتباطش با آیتالله ثقهالاسلامی (معاون آیتالله بروجردی)، نشاندهنده جایگاه ویژه او به عنوان روحانیای بود که میتوانست پلی بین سنت و مسائل جدید ایجاد کند. این دیدار در منزل مهرانگیز دولتشاهی، یکی از فعالان برجسته حقوق زنان، برگزار شد و فضایی صمیمی و گفتوگومحور را فراهم آورد که در آن مسائل زنان به بحث گذاشته شد.
محوریت زنان در اندیشه امام موسی صدر
این خاطره بهوضوح نشاندهنده دیدگاه مترقی و منطقی امام موسی صدر نسبت به مسائل زنان است. برخلاف برخی روحانیون که دیدگاههای محدودی داشتند، او با آگاهی گسترده از مسائل اجتماعی و اطلاعات عمومی بالا، به تحلیل ریشهای مشکلات زنان پرداخت. پاسخ او به انتقادات جمعیت «راه نو» درباره «بیبندوباری» و زیادهرویهای برخی در استفاده از آزادیهای اجتماعی، نشاندهنده درک عمیق او از پویاییهای اجتماعی بود. او با اشاره به قانون کنش و واکنش (مانند حرکت پاندولی چراغ)، زیادهرویهای برخی زنان را نتیجه محدودیتهای سنتی گذشته دانست. این تحلیل، که ریشههای اجتماعی و تاریخی مسائل را در نظر میگرفت، نشاندهنده رویکردی جامعهشناختی و غیرقضاوتی به موضوع بود.
امام موسی صدر در این گفتوگو، زنان را نه به عنوان گروهی حاشیهای، بلکه به عنوان عنصری محوری در اصلاحات اجتماعی و دینی میدید. او با تأیید ضمنی مواضع جمعیت «راه نو» در مخالفت با تحقیر زنان در رسانهها و تبلیغات، نشان داد که از نظر او، احترام به کرامت زنان نهتنها با ارزشهای دینی سازگار است، بلکه ضرورتی برای سلامت جامعه است. این دیدگاه با اندیشههای بعدی او در لبنان، بهویژه در تأسیس جنبش امل و توجه ویژه به آموزش و توانمندسازی زنان، همخوانی دارد. او در لبنان نیز زنان را به عنوان نیرویی محرک در توسعه اجتماعی و مقاومت در برابر ظلم و تبعیض به کار گرفت و برنامههای آموزشی و اجتماعی متعددی برای زنان طراحی کرد.
اهمیت زنان در اندیشه امام موسی صدر
اندیشه امام موسی صدر درباره زنان، که در این خاطره بهصورت اولیه نمایان است، بر سه اصل کلیدی استوار بود:
۱. کرامت انسانی زنان: او معتقد بود که تحقیر زنان، چه در قالب محدودیتهای سنتی و چه در شکل تبلیغات و رسانههای مبتذل، با ارزشهای دینی و انسانی مغایرت دارد. تأیید او بر موضع جمعیت «راه نو» در مخالفت با تبلیغات زننده، نشاندهنده این باور بود که زنان باید به عنوان موجوداتی دارای کرامت و ارزش ذاتی دیده شوند.
۲. نقش فعال زنان در جامعه: برخلاف دیدگاههای سنتی که زنان را به حاشیه میراند، امام صدر زنان را به عنوان عناصری فعال و اثرگذار در تحولات اجتماعی میدید. او در این دیدار نهتنها به خواستههای زنان گوش داد، بلکه قول داد این مطالبات را به مراجع قم منتقل کند، که نشاندهنده بهرسمیتشناختن نقش زنان در گفتوگوهای اجتماعی و دینی بود.
۳. پیوند دین و مدرنیته در مسائل زنان: امام صدر با دانش گسترده و تسلط بر زبانهای خارجی و مسائل روز، پلی بین ارزشهای دینی و نیازهای مدرن ایجاد کرد. او نشان داد که مطالبات زنان برای حقوق برابر میتواند با اصول اسلامی همخوانی داشته باشد. این دیدگاه در اقدام او برای ارسال مجله «مکتب اسلام» به جمعیت «راه نو» نیز نمود یافت، که تلاشی برای ایجاد گفتوگوی مستمر بین نهادهای دینی و فعالان اجتماعی بود.
خاطره ملاقات مهرانگیز دولتشاهی و جمعیت «راه نو» با امام موسی صدر، سندی ارزشمند از دیدگاههای مترقی این روحانی برجسته درباره زنان و نقش آنها در جامعه است. او با درک عمیق از مسائل اجتماعی و دینی، زنان را به عنوان نیرویی محوری در تحولات اجتماعی و دینی به رسمیت شناخت و با گفتوگویی سازنده، راه را برای پیوند مطالبات مدرن زنان با ارزشهای دینی هموار کرد. این خاطره نهتنها نشاندهنده نقش پیشگام امام موسی صدر در اصلاحات دینی و اجتماعی است، بلکه بر اهمیت زنان به عنوان کنشگرانی فعال و اثرگذار در تاریخ معاصر ایران تأکید میکند. دیدگاه او درباره زنان، که در این دیدار بهصورت اولیه بروز یافت، بعدها در فعالیتهایش در لبنان به شکلی گستردهتر و عمیقتر متجلی شد و میراثی ماندگار از او به جا گذاشت.
«خاطره ملاقات با سید موسی صدر:
ملاقاتی بود که با آقای موسیصدر که بعدها امامموسی صدر شد دست داد. آنموقع که در جمعیت «راه نو» ما فعالیت میکردیم برای حقوق زن و اینها همه جوانب کار را نگاه میکردیم. از جمله میخواستیم واقعاً دسترسی پیدا کنیم که با روحانیون تماس داشته باشیم و به آنها بگوییم که ما مخالف دین نیستیم چون واقعاً اینجور منعکس میشد میگفتند این جمعیتهای زنان میخواهند بیبندوباری به بار بیاورند و اینها.
چنانچه حتی شنیده بودیم پایین شهر یک خانمی است که راجع به اسلام و اینها درس میدهد و زنان دورش جمع میشوند و اینها و به جمعیت ما بد گفته، ما چند نفر بلند شدیم رفتیم آن خانم را هم دیدیم که برایش بگوییم که جمعیت ما چه کار میکند و کارهایش از چه نوع است و اینها. یکی هم اینکه خوب در ردهی بالاتر به اینها بفهمانیم که ما یک چیزهای منطقی میخواهیم که قابل تطبیق با مذهب باشد.
یکی از مدیرکلهای وزارت آموزش و پرورش بود، آقای جزایری به نظرم، نمیدانم در چه فرصتی بود که [میان ] ما با او صحبت شد. گفتیم که ما دلمان میخواهد که با روحانیون تماسی داشته باشیم گفت، «من ترتیبی میدهم که شما با کسانی به خصوص نمایندهای از قم بیاید [و با شما ملاقت کند].» ترتیب این کار داده شد و جمعیت «راه نو» هم آنموقع در منزل من جلساتش بود، اصلاً همیشه اینطور بود، قرار گذاشتیم که بیاییم منتها نرفتیم توی اتاق جمعیت، آمدیم توی اتاق پذیرایی من.
دو نفر آمده بودند. یکیاش یک آقایی بود اگر اشتباه نکنم اسمش غفاری بود او معلم قرآن شرعیات مدارس بود، او در واقع کارمند خود وزارت آموزش بود منتها خوب با قم هم ارتباط داشت. یکیاش آقای موسیصدر بود. آنموقع هم خب نسبتاً جوان بود. و به نسبت اینکه جوان بود من دیدم چهقدر اطلاعات عمومی دارد وقتی که صحبت میشود. آخر آخوندها غالباً فقط یک اطلاعات منحصری دارند ولی او واقعاً اطلاعات عمومی داشت. گمان میکنم زبان میدانست و اینها. و یک جلسهی خیلی جالبی داشتیم.
چندنفر از خانمهای جمعیت بودند و ما راجع به مسائل مختلف با این آقا صحبت کردیم و گفتند که این آقا نمایندهی ثقهالاسلامی است که آمده، آنموقع ثقهالاسلامی یکی از کسانی بود که تقریباً معاون [آیتالله حسین] بروجردی بود و بروجردی در آنموقع زنده بود.
خیلی صحبت و بحث کردیم. یکی از چیزهایی که همین آقا گفت [خیلی جالب بود]، ما گفتیم که ما با خیلی از بیبندوباریها موافق نیستیم حتی با آن جور چیزها که به ضرر زن تمام میشود مخالفیم. فرض کن آن چیزهایی که خیلیها خیال میکنند شبزندهداری و نمیدانم آنجور مجالس و خیلی بیبندوباریها به نظر ما اینها به ضرر زن است. ببینید این [سید موسی صدر] چهقدر آدم منطقیای بود که گفت: «خوب این هم رآکسیون [عکسالعمل] آن محدودیتهای قدیم [نسبت به زنان] است.» آنوقت مثال زد گفت، «این چراغ را اگر بگیرید از این ور بکشید وقتی ولش بکنید میرود تا آنطرف.» گفت، «این نتیجهی محدودیتهای قدیم است که به زنها دادند که وقتی که حالا آزادی پیدا کردند یک عدهای هم پیدا میشوند که زیادهروی میکنند.» بههرحال خیلی با همدیگر به توافق رسیدیم نسبتاً و قرار شد که برود قم و منعکس بکند که خواستههای ما چیست و ما خودمان هم با خیلی از بیرویگیها مبارزه میکنیم، با مطبوعاتی که اینقدر زن را کوچک میکنند و با اعلانهای زشت و زننده در واقع به زنها توهین میکنند ما مخالف هستیم.
و از جمله وعدههایی که آقای موسیصدر به ما داد و تا مدتی هم ادامه پیدا کرد فرستادن مجله «مکتب اسلام» بود. چون مجله را خودش اداره میکرد من هم تکوتوکی این مجله را دیده بودم. بعد مرتب برای ما میفرستاد. تا یک مدتی این مجله میآمد و بعد دیدم نیامد. من هم دیگر چیزی راجع به آقای صدر نشنیدم تا اینکه بعد از سالها شنیدیم که سر از لبنان درآورد و معلوم شد که بعد فعالیتهایش به چه صورتی درآمده. بههرحال فکر کردم که این هم نسبتاً جالب است که این را هم گفته باشم.
بخشی از مصاحبه مهرانگیز دولتشاهی (۱۲۹۶-۱۳۸۷) با پروژه تاریخ شفاهی ایران در دانشگاه هاروارد، نوار دهم
تاریخ مصاحبه: ۸ خرداد ۱۳۶۳
مصاحبه کننده: شاهرخ مسکوب»