روایتی از ضربه نیروهای اطلاعاتی به حزب توده در دهه 60 / حیرت مسئولین کشور از نفوذیهای با سابقهترین حزب سیاسی / نامه سرگشاده سران حزب توده به آیتالله منتظری
با شناخت نوع نگاه سران حزب توده به فعالیتهای حزبی و سوابق قبلی این حزب در حد «تشکیلات مخفی» و «سازمان افسران»، بخصوص سر نخهایی که در کنترلهای پراکنده الان این گروه وجود داشت، با هدف مستندسازی سرنخهای پراکنده در مورد وجود یکی پنهان اطلاعاتی، این موضوع را سران نظام تصویب کردند و در دستور کار قرار گرفت. ایران بر آن، اجرای این طرح از آن جهت نیز مهم بود که با حداقل نیرو در این حوزه، برای پیشبرد کارها و به انتها رساندن پرونده حزب توده نیز زمینهسازی مطلوب صورت میپذیرفت. بنابراین مرحله نخست تهاجم به حزب توده در مورخه 1361/11/17 اجرا شد و طی آن شماری از سران و بدنه این حزب دستگیر شدند. از خلال بازجوییها و سایر سرنخها و پیگیریهای اطلاعاتی، صحت وجود تشكيلات مخفی و شبکههای اطلاعاتی مستقل از تشكيلات علنی، تأیید و تکمیل گردید.
پس از کسب اطلاعات و مدارک کافی و اعتراف عدهای از سران دستگیرشده حزب، بخصوص با کنار هم چیدن اطلاعاتی که مؤید پیدا شدن تمامی حلقههای مفقوده در تشکیلات حزب توده بوده است، زمینه مناسبی برای نابودی حزب فراهم شد. در اردیبهشت 1362 زمینه شناسایی و ضربه دوم آماده شد و مابقی افراد حزب توده دستگیر شدند. به دنبال آن، در شب تولد حضرت علی(ع) (مورخه 1362/2/7) برادران سپاه پاسداران، در نتیجه تلاش پیگیر و شبانه و با لطف و عنایات بیدریغ الهی، ضربه وارد شده بر حزب توده را تداوم بخشیدند و عده دیگری از کادرهای بالای این حزب را دستگیر نمودند.
در این عملیات که با نام حضرت علی(ع) انجام شد، حدود ۱۷۰ تن از کادرهای حزب در تهران و بیش از ۵۰۰ تن دیگر در شهرستانها دستگیر شدند. بعضی دستگیرشدگان عبارت بودند از: «احسان طبری»، «بهرام دانش»، «جواد دانشیار»، «احمد دانش»، «عبدالعلی کامیار»، «حسين جودت»، «انوشیروان ابراهیمی»، «هدایتالله معلم»، «محسن علوی»، «رحمان هاتفی»، «هدایتالله حاتمی»، «حسین قلمبر»، «علی گلاویژ» و «فرجالله میزانی» (جوانشیر) همچنین در این عملیات ۷۰-۸۰ خانه تیمی حزب توده همراه امکانات ذیل کشف شد:
- سه محل جاسازیشده سلاح، شامل ۲۰۰ قبضه کلت، اسلحه ژ-3، کلاشینکف، آر.پی.جی7 و تعدادی کلاهخود، تیربار و مقادیر زیادی نارنجک و فشنگ؛
- چند محل جاسازیشده چاپخانه شامل: تعداد زیادی دستگاههای زیراکس، فتوکپی، فتواستنسیل چند محل جاسازیشده آرشیو شامل: اسناد محرمانه و درونگروهی حزب توده و قریب ۹ میلیون تومان وجه نقد.
حزب توده در شرایطی که احساس میکرد در اوج قدرت است و به طور کامل در همه مراکز حساس و مهم کشور ریشه دوانده است، ضربه خورد و این آفت بزرگ از دامن جامعه اسلامی زدوده شد.
لازم به یادآوری است که اگر احزاب و گروههای معارض دیگر مانند:«مجاهدین خلق»، «فداییان»، «فرقان» و گروههای تجزیهطلب مثل «كوموله» و «حزب دموکرات» شرایط حزب توده را داشتند، به یقین خیلی عجول و احساساتی عمل میکردند و میکوشیدند تا عطش قدرتطلبی خویش را رفع نمایند؛ اما حزب توده با آرامش و صبوری، چنان در ارکان نظام رخنه کرد که اگر امکان ضربه زدن پیدا میکرد به شکلی غیر منتظره بر اریکه قدرت سوار میشد و کشور ایران را به یکی از اقمار بلوک شرق تبدیل مینمود.
افرادی چون «ناخدا افضلی» که چهرهای مذهبی و مقید به تعالیم دینی شناخته میشد و فرمانده نیروی دریایی کشور بود، در میان بهت و حیرت سران نظام، به جاسوسی و عضویت خود در حزب توده اعتراف کرد.
لطف خداوند، تلاش سنجیده و دقیق سربازان گمنام و جسارت و غرور حزب توده باعث شد که جمهوری اسلامی به شناسایی و انهدام سازمان حزب موفق شود. با فروپاشی حزب توده، شالوده طرز تفکر سنتی رهبران کرملین فرو ریخت. از این رو، نگاه ایدئولوژیک در درون ساختار رهبری حزب کمونیست را باید در شکست تئوری و عملکرد رهبری سابق در برابر پدیده انقلاب اسلامی دانست.
ضربه به حزب توده در سالهای 62 و 1361 در دستور کار مسئولان کشور قرار گرفت و این امر در دو مرحله با تاکتیک ویژه اطلاعاتی انجام پذیرفت. در مرحله اول (1361/11/17) قریب 5 نفر از رهبران حزب توده دستگیر شدند. پس از دستگیریها، بلافاصله تخلیه اطلاعاتی با حیطهبندی بالا شروع شد و همه تلاشهای نفوذیها برای کشف میزان اطلاعات لو رفته توسط تودهایها و این شایعه که نیروهای اطلاعاتی نتوانستهاند از رهبران حزب اطلاعاتی به دست بیاورند، ناکام ماند.
این مسائل، دست به دست هم داد و تشکیلات را در نوعی بلاتکلیفی گذاشت؛ به طوری که حزب خود را در معرض خطر و تهاجم میدید و نمیدانست عمق ضربه تا چه اندازه است. آیا این همه ادعای هواداری از جمهوری اسلامی، تأثیری در آزادی سران حزب خواهد داشت؟ آیا دستگیری بر دیگر سطوح تشکیلات کشیده خواهد شد؟ در همین ارتباط، «خاوری» از سران دستگیرنشده حزب، طی نامهای سرگشاده به «آیتالله منتظری»، عواقب دستگیری سران حزب را خطرناک خواند و آن را توطئه امپریالیستی و ساخته عوامل دست راستی درون حکومت برشمرد.
به رغم این تلاشها، زمینه و اطلاعات کافی برای ضربه نهایی فراهم شد. با اجرای موفقیتآمیز طرح دستگیری سران حزب توده و کشف و فروپاشی شبکههای مخفی، نفوذی و نظامی و عملیات پیچیده جاسوسی آن و انحلال این حزب، چنان ضربهای بر پیکر حزب توده و مارکسیسم در میهن اسلامی ما وارد آمد که میتوان با قاطعیت از مرگ مارکسیسم در ایران سخن گفت. «افشاگریهای تلویزیونی»، امت اسلامی را از خیانتهای دهها ساله مارکسیسم و حزب توده مطلع کرد و چهره واقعی و کریه استکبار شرق را عیان ساخت و برای آن گروه معدود جوانان فریبخورده امکان آشنایی با حقیقت و بازگشت صادقانه به دامان انقلاب و جمهوری اسلامی را فراهم آورد.