پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ حج سال 1370 ش، از اهمیت خاصی برخوردار بود. اوضاع سیاسی ایران و عربستان در آن سالها عادی نبود. از آخرین حضور حجاج ایرانی در بیتالله الحرام حدود 4 سال میگذشت و در آخرین حضور ایرانیان در مراسم حج، رویدادی خونین به وقوع پیوسته بود. آیتالله محمدی ریشهری که از 26 فروردین 1370 با حکم رهبر معظم انقلاب اسلامی سرپرستی حجاج و مسئولیت بعثه را برعهده گرفته بود، روایت جالبی از حج سال 1370 دارد. مراسم حج آن سال، نخستین حج پس از حج خونین 66 بود.
ورود به شهر پیامبر(ص)
آیتالله ری شهری میگوید: سرانجام روز شنبه 70/3/11 ساعت 9 صبح به همراه آقای امام جمارانی رئیس سازمان اوقاف و حج و زیارت و نیز جمعی از شخصیّتهای علمی و مذهبی و برخی مسؤولان بعثه با هواپیمای اختصاصی به سوی مدینه پرواز کردیم و حدود سه ساعت و پانزده دقیقه بعد، هواپیمای ما در شهر پیامبر(ص) به زمین نشست. در فرودگاه مدینه، نایب امیر مدینه به همراه تعدادی از مقامات این شهر برای استقبال رسمی آمده بودند. این در حقیقت نخستین استقبال رسمی بود که از سرپرست حجّاج ایرانی به عمل میآمد.
واقعیّت این است که آنها تصوّر میکردند پس از رحلت حضرت امام و در پی سه سال عدم حضور ایرانیان در حج، تحوّل اساسی در سیاستها و برنامههای جمهوری اسلامی برای حضور در مراسم حج به وقوع پیوسته و از محتوای پیشین تهی گشته است. بر این مبنا، استقبال نسبتاً گرمی به عمل آوردند و حتّی قصد داشتند ما را مستقیماً از فرودگاه به مهمانسرای مخصوص ببرند. البتّه به مرور زمان و بعد از آنکه راه و روش ما در حج برای آنها مشخّص شد، رویه دیگری را در پیش گرفتند.
دو برنامه مهم در مراسم حج
با ورود اینجانب به مدینه، فعّالیّت رسمی بعثه آغاز شد. ابتدا دو کار اساسی در پیش رو بود: یکی برگزاری مراسم سالگرد رحلت حضرت امام در چهاردهم خرداد و دیگری برگزاری مراسم دعای کمیل در کنار بقیع در شانزدهم خرداد.
این دو تجمّع اگرچه ظاهراً غیرسیاسی بود، امّا واقعیّت آن است که هرگونه تجمّع زائران ایرانی، موجب میشد تا زائران دیگر کشورها، از آن برداشت سیاسی نمایند و خودبهخود متوجّه شرایط و فضای انقلابی حاکم بر ایران شوند. این معنا به ویژه در مورد مراسم بزرگداشت حضرت امام که یادآور اهداف و آرمانها و رهنمودهای رهبر بزرگ انقلاب اسلامی در عصر حاضر بود، صدق میکرد.
البتّه ما برای برگزاری این دو مراسم با یک مشکل مواجه بودیم و آن مطرح نشدن این تجمّعات در توافقنامه وزرای خارجه دو کشور بود. تنها تجمّع مورد توافق، مراسم برائت در مکّه بود که آن هم شرایط ویژهای داشت. بنابراین میبایست تدبیری اندیشیده میشد تا با مخالفت جدّی مقامات سعودی روبه رو نشویم.
مراسم سالگرد رحلت امام در مدینه
نخستین مراسم پیش رو، بزرگداشت سالگرد رحلت حضرت امام بود. در اینباره پس از مشورتهایی که صورت گرفت، به این نتیجه رسیدیم که نامهنگاری با مقامات سعودی برای درخواست مجوّز، مصلحت نیست، زیرا قطعاً با مخالفت آنها مواجه خواهیم شد. از این رو قرار شد نامهای برای مقامات سیاسی، مذهبی و فرهنگی شهر مدینه ارسال شود و از آنها برای حضور در مراسم سالگرد ارتحال بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران دعوت به عمل آید. این در حالی بود که نه تنها در ایران، بلکه در بسیاری از کشورهای جهان، این مراسم توسّط علاقهمندان و ارادتمندان امام خمینی برگزار میشد و به همین جهت اقامه چنین مراسمی در مدینه منوّره نیز در همین چارچوب، قابل توجیه بود. بر این اساس، ضمن دعوت از مقامات سعودی برای حضور در این مراسم، اصل برگزاری نیز به اطّلاع آنها رسانده میشد.
خوشبختانه اتّخاذ این تدبیر باعث شد تا حسّاسیت سعودیها نسبت به این مراسم برانگیخته نشود و بتوانیم به هدف خود دست یابیم. مراسم بسیار خوب و سنگینی بر پا گردید و هنگام اجرای برنامهها نیز آرامش خاصّی بر فضا و جمعیّت حاکم بود و هیچگونه حادثۀ ناگواری پدید نیامد. این مسئله برای کسانی که از سوابق کار و مشکلات آن در موسم حج مطّلع بودند، واقعاً باور نکردنی بود.
گفتنی است سعودیها اگرچه اقدام به تجمّع نیروهای پلیس با ماشینهای مخصوص ضدّشورش در اطراف بعثه کرده بودند، امّا این نیروها را در فاصله نسبتاً زیادی از مراسم مستقر ساختند و برخوردی با جمعیّت ما نداشتند. تنها برخی از نیروهای امنیّتی آنها برای فیلمبرداری به جمعیّت نزدیک شدند که آن هم مشکلی نداشت. در این مراسم، ابتدا آقای دکتر حسن روحانی پیام مقام معظّم رهبری را به مناسبت نخستین سالگرد رحلت حضرت امام قرائت کرد و سپس آیتالله جنّتی به سخنرانی پرداخت و مراسم با آرامش پایان یافت.
اوّلین دعای کمیل در کنار بقیع
برنامهریزی کرده بودیم که شب جمعه شانزدهم خرداد ماه 1370، اوّلین مراسم دعای کمیل را در کنار بقیع برگزار کنیم. تلاش ما بر آن بود تا این مراسم، با شکوه تمام و با حضور حدود چهل تا پنجاه هزار نفر از زائران ایرانی که تا آن موقع وارد مدینه شده بودند، برپا گردد. امّا مشکل، عدم ذکر این مراسم در توافقنامه بود و لذا مقامات سعودی در صورت اطّلاع از قصد ما، قطعاً ممانعت به عمل میآوردند. از طرفی، اجرای این مراسم بدون کسب موافقت آنها، نگرانیها و مخاطرات خاصّ خود را در پیداشت.
تصمیمگیری در این شرایط، دشوار بود. آنچه مرا تحت فشار مضاعفی قرار میداد، این بود که علیرغم تمایل شدید به برگزاری دعای کمیل در کنار بقیع، این مراسم جزو مسائل استراتژیک ما نبود و این نگرانی وجود داشت که با برگزاری آن، مراسم برائت که در حقیقت اصلیترین مراسم ما در موسم حج به شمار میرفت، تحتالشعاع قرار گیرد و با مشکل جدّی مواجه شود.
به هر حال با وجود دشواریهای عینی و نگرانیهای ذهنی، تصمیم گرفتیم مراسم دعای کمیل را برگزار کنیم. بدین منظور لازم بود تا نیروهای معاونت اجرایی بعثه، ابزار و امکانات لازم، مانند بلندگوها را به صورت پنهانی به نزدیکی بقیع منتقل سازند و به تدریج محلّ مراسم را تجهیز نمایند.
اگرچه تلاش بر انجام این اقدامات به طور نامحسوس بود، امّا با نزدیک شدن به غروب و افزایش رفتوآمدها به آن منطقه، نیروهای سعودی متوجّه ماجرا شدند و به سرعت با اعزام انبوه نیروها و امکانات ضدّ شورش به محل، فضای بسیار رعبآوری را ایجاد کردند.
گزارشهایی که مرتباً به دستم میرسید، حکایت از وخامت اوضاع داشت. این وضعیّت موجب شد تا یکی از شخصیّتهای سیاسی همراه بعثه، حدود یک ساعت قبل از برگزاری مراسم، وحشتزده به تعریف مشاهداتش از وضعیّت برای من بپردازد و مصرّانه بخواهد تا با اعزام فردی نزد مقامات امنیّتی سعودی، از آنها بخواهیم نیروهای خود را از آن منطقه دور سازند. اینجانب چون چنین اقدامی را فاقد هرگونه تأثیر مثبتی میدانستم و بلکه معتقد بودم که این اقدام زیانبار است، از عمل به این توصیه خودداری ورزیدم. به هر حال اگرچه فضای رعبآوری در اطراف محلّ برگزاری دعای کمیل به وجود آمده بود، امّا این مراسم با حضور انبوه زائران ایرانی آغاز شد و با آرامش نیز پایان یافت...
منبع: خاطرهها (خاطرات آیتالله محمدی ریشهری)، جلد 5؛ مرکز اسناد انقلاب اسلامی