ساواک: نوشتههای محمود حکیمی اکثرا مضره و زمینهساز است
پایگاه اطلاعرسانی مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ استاد محمود حکیمی از نویسندگان برجسته ادبیات کودک و نوجوان در روزهای اخیر دار فانی را وداع گفت.
حکیمی در ۹ شهریور ۱۳۲۳ در محله خراسان تهران در یک خانواده مذهبی به دنیا آمد. نخستین آموزههای دینی را در هیاتهای مذهبی و در نشستهای دینی مسجد لرزاده آموخت و در پنج سالگی به مدرسهی آمادگی برهان رفت که از سوی شیخ علی اکبر برهان، امام جماعت مسجد لرزاده راه اندازی شده بود. حکیمی پس از یک سال و نیم تحصیل در مدرسهی برهان به دبستان رازی رفت. پس از تحصیلات ابتدائی و متوسطه، به دانشگاه تربیت معلم رفت و لیسانس زبان انگلیسی گرفت و پس از آن در مدارس تهران به تدریس مشغول شد. پس از مدتی به انگلستان رفت و فوق لیسانس گرفت و پس از بازگشت به ایران، به تدریس در مراکز تربیت معلم مشغول شد.
کار نویسندگی را از دوران نوجوانی آغاز و برای مجله امید ایران نیز داستانهای پلیسی ترجمه کرد. در سال ۱۳۴۵ش با نوشتن مقاله «اسلام و مسئله گرسنگی» در مجله مکتب اسلام، به جرگه نویسندگان سیاسی و هدفمند پیوست، که این فعالیت را با مجله «نجات نسل جوان» ادامه داد. ارتباط وی با شهید باهنر، موجب تحقیق پیرامون ادیان و آموزههای آنان شد.
او از سال ۱۳۳۹ برای مجله کیهان بچهها مینوشت که این همکاری چهار سال ادامه داشت. نخستین کتاب دینی حکیمی در سال ۱۳۴۷ درباره زندگانی مصعببن عمیر صحابی قهرمان پیامبر اسلام بود که با عنوان «اشرافزاده قهرمان» به چاپ رسید و مورد استقبال نوجوانان و جوانان قرار گرفت و بارها تجدیدچاپ شد.
محمود حکیمی پس از پیروزی انقلاب اسلامی، در نهادهای مختلف فرهنگی مانند ریاست کتابخانه پژوهش و برنامهریزی و دفتر نشر فرهنگ اسلامی و... فعالیت کرد و نشریه «آوا» را در زمینه آموزش کودکان استثنائی بنیان نهاد. وی در سال ۱۳۸۹ش به عنوان چهره ماندگار آموزش و پرورش کشور معرفی شد.
فعالیت اصلی حکیمی پس از انقلاب تالیف مجموعهای به نام "تاریخ تمدن جهان" است. حکیمی از پرکارترین نویسندگان کتاب کودک و نوجوان نیز هست که برخی از آثار او، مانند داستان هایی از زندگانی امیرکبیر از شمارگان بالایی برخوردار شده است. او در سال ۱۳۸۲ به خاطر نگارش دهها مقاله و چاپ دو کتاب پیرامون زندگانی امام حسین(ع) و قیام عاشورا، به عنوان خادم فرهنگ عاشورا شناخته شد و لوح تقدیر از وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی دریافت کرد. او در پنجمین جشنواره شهید رجایی نیز به عنوان پیشکسوت برگزیده ملی در محور هنری و ادبی شناخته شد.
برخی از آثار وی که عدد آنها از ۱۰۰ متجاوز میباشد، عبارت است از: پرواز به سوی آزادی، سوگند مقدس، سرودهای رهائی، به سوی ساحل، رهبر آزادگان حسین علیهالسلام، وجدان و ...
از جمله کتابهایی که در دوران مبارزه علیه رژیم پهلوی، حساسیت ساواک را برمیانگیخت آثار محمود حکیمی بود. این مسئله به خوبی در اسناد متعددی از ساواک به چشم میخورد.
در بخشی از گزارش ساواک در ۱۴ مهر ۱۳۵۳ با «موضوع جلسه مسجد سلیمانیه» به فروش کتابهای حکیمی در جلسات مذهبی اشاره شده و آمده است: « ... در این موقع فریدون مرادمند شعری از مکتب اسلام به نام صبح نوشته سهراب سمساری (سپهری) را خواند تعدادی کتاب به اسامی چه تفریحی نوشته تنها، سوگند مقدس، قهرمان اثر محمود حکیمی را در معرض فروش گذارد که توسط اعضاء خریداری شد...»[1]
استقبال از کتب حکیمی به گونهای بود که در اغلب نقاط کشور حتی در دوردستترین شهرها از مرکز آثار او مخاطبان خود را داشت. در گزارش ساواک با «موضوع محمد رزم دانشآموز دبیرستان ابن سینا بندر عباس» در ۴ دی ۱۳۵۴ آمده است: «در ملاقاتی که نامبرده بالا با یکی از دوستانش به عمل آورده کتبی با اسامی غربزدگی از آل احمد به سوی ساحل از محمود حکیمی را به منظور مطالعه در اختیار دوستش قرار میدهد. رزم ضمن صحبت پیرامون کتب مربوطه اظهار میدارد کتاب غربزدگی بعد از مدیر مدرسه بهترین اثر جلال آلاحمد است که وضع اجتماعی ایران را بیان کرده. وی در زمینه کتاب به سوی ساحل اظهار میدارد اینها از انتشارات نسل جوان قم نوشته محمود حکیمی به نشانی صندوق پستی شماره ۶ تلفن ۴۰۷۷ میباشد و از کتب مفیدی است....»[2]
آنچه که از گزارشهای ساواک برمیآید این است که آثار حکیمی در دست افرادی که علاقه به مطالعات سیاسی و فضای مبارزاتی داشتند موجود بود. در ۴ بهمن ۱۳۵۶ شهربانی کاشمر در گزارشی به شهربانی خراسان از به دست آمدن کتاب «غرب بیمار است نوشته محمود حکیمی» در حجره طلبه ۱۲ ساله کاشمری خبر داد.[3]
این مسئله وقتی مهمتر مینماید که مبارزان مشهور سیاسی که تحت تعقیب ساواک نیز قرار داشتند با آثار حکیمی آشنا بودند؛ آثاری که به گفته ساواک «مضره و زمینهساز» است. در همین رابطه در سندی از حجتالاسلام مهدی شاهآبادی میخوانیم: « ... با حضور نماینده دادستان از منزل نامبرده بالا بازرسی معمول و ۲۲ جلد کتاب جهت بررسی به شرح صورتجلسه پیوست ضبط که ردیف ۲ و ۲۲ آن مضره می باشد، ضمنا یک برگ فتوکپی از سه نامه مندرج در ردیف ۲۴ و یک برگ فتوکپی قبض اداره مخابرات مندرج در ردیف ۲۵ همراه صورتجلسه تنظیمی به پیوست تقدیم میگردد. رئیس سازمان اطلاعات و امنیت کردستان. نصرتی.
هامش سند:
آقای همدانی ۱۱ /۱ /۳۶
نوشته های محمود حکیمی اکثرا مضره و زمینهساز است.
همچنین آثار علی تهرانی و مطهری این کتب ضرورت ندارد که در اختیار شاه آبادی قرار گیرد.»[4]
در همین راستا در سند دیگری با امضای پرویز ثابتی دستور جمعآوری آثار حکیمی صادر شد: « با توجه به این که اکثر کتب محمود حکیمی، علی تهرانی و مطهری مضره می باشد و در بررسی بعمل آمده از طریق آن سازمان ردیفهای ۲ و ۲۲ آن مضره تشخیص داده شده است. خواهشمند است دستور فرمائید کلیه کتب ارسالی ذکر شده در نامه ۱۴۲۱۹ /۱۲ ه ـ ۳ /۱۱ /۳۵ جمع آوری و به این اداره کل ارسال گردد.مدیرکل اداره سوم. ثابتی.»[5]
تعدد گزارشهای ساواک درباره نوشتههای محمود حکیمی و بهرهبرداری انقلابیون از آن بسیار قابل تأمل است. اما یکی از گزارشهای جالب توجه در این زمینه گزارش ساواک مشهد از سخنرانی حجتالاسلام قرائتی در مدرسه نواب مشهد و توصیه وی به استفاده طلاب از کتاب سوگند مقدس محمود حکیمی است. بنابر این سند: «ساعت ۰۹۳۰ روز ۶ /۹/ جاری[۵۷] اجتماعی در مدرسه علوم دینی نواب تشکیل، در این اجتماع ابتدا عباس واعظ طبسی مطالبی سخنرانی و پس از وی شخصی به نام محسن قرائتی که از کاشان آمده، مطالبی پیرامون نحوۀ تبلیغات در دهات و روشن کردن مردم بیان و اضافه نمود که روحانیون به دهات بروند و در مورد وقایع روز و مسئله نفت برای آنان سخنرانی نمایند و توصیه نمود کتابهای مسیر اسلامی از علی اکبر قریشی و سوگند مقدس و بادگه فطری نوشته رضا افقهی را مطالعه نمایند.»[6]
سوگند مقدس یکی از کتابهای مهم حکیمی بود که او درباره چگونگی انتشار آن میگوید: «کتاب سوگند مقدس را با شماره تقلبی چاپ کردیم. سال ۵۶ ساواک اصفهان به شاه نامه نوشت که ما هر انقلابی را که میگیریم، یکی کتاب ولایت فقیه آیتالله خمینی همراهش است، یکی سوگند مقدس. چرا به این کتاب اجازه چاپ دادید؟ تا بیایند ما را بگیرند و تهدید کنند و ... سال ۵۷ شد و انقلاب پیروز شد و گرنه آنها کسی را که ۷ جلد کتاب با شماره تقلبی چاپ کند، به این راحتیها رها نمیکردند.»
[1]انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان گیلان، مرکز بررسی اسناد تاریخی، جلد اول، صفحه ۴۰۰
[3] انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان خراسان رضوی، مرکز بررسی اسناد تاریخی، جلد دهم، صفحه ۲۲۴
[4] شهید حجتالاسلام و المسلمین مهدی شاه آبادی به روایت اسناد ساواک، مرکز بررسی اسناد تاریخی، صفحه ۲۴۹
[5] همان، صفحه ۲۵۷