5 آذر | انقلاب ایرانی در خاطرات دولتمردان آمریکایی

مایک بلومنتال: شاه قافیه را باخته است

عکس لید
مایک بلومنتال (وزیر خزانه داری آمریکا در دولت کارتر) در دسامبر 1978 (آذر 1357) از طرف واشینگتن به دلیل صحبت بر سر مسائل نفت و اقتصاد به تهران سفر و با شاه دیدار کرد. پشت پرده آمریکا از اعزام مقامات سیاسی و امنیتی خود به ایران دلگرمی شاه و تحریک او برای ادامه فعالیت بود. بلومنتال اما پس از دیدار با شاه بیان می کند که شاه قافیه را باخته و دیگر نمی تواند اوضاع کشور را مدیریت کند.
دوشنبه ۰۵ آذر ۱۴۰۳ - ۰۹:۱۵

پایگاه اطلاع رسانی مرکز اسناد انقلاب اسلامی: سالیوان سفیر وقت ایالات متحده آمریکا در تهران از بدو ورود مایک بلومنتال او را همراهی کرد و به‌خوبی از جزئیات دیدار او با شاه و ملکه برای صرف ناهار آگاهی داشت. او در خاطرات خود درباره آمدن بلومنتال به ایران و نظر او درباره شاه و رژیم سیاسی او می­گوید:

«فرستاده بعدی واشینگتن ما یک بلومنتال، وزیر خزانه‌داری آمریکا بود. بلومنتال سال قبل برای مذاکره درباره مسائل مربوط به قیمت نفت به ایران بود و این بار هم هدف اصلی او از مسافرت به ایران و سایر کشورهای منطقه در ۱۹۷۸، مذاکره درباره نفت و مسائل اقتصادی بود. البته روش شاه درباره مسئله قیمت‌گذاری نفت در آن زمان در جهت تثبیت قیمت نفت بود و هرچند او می‌دانست که شاه با مشکلات سیاسی دست‌به‌گریبان است، اما درخواست فرصت دیگری برای ملاقات با او را کرد تا به بحث مجدد پیرامون این مسائل بپردازد.

سفر بلومنتال به ایران روی‌هم‌رفته سفر جالبی بود. ما از فرودگاه مستقیماً برای ملاقات وزیر جدید دارایی ایران که از دوستان قدیمی آمریکا و تحصیل‌کرده آنجا بود و زن آمریکایی داشت، رفتیم. وزیر جدید دارایی هم با نظرات ما درباره تثبیت قیمت نفت موافق بود؛ ولی از نظرات فعلی شاه در این باره بی‌خبر بود و چون سیاست نفتی ایران مستقیماً زیر نظر شاه قرار داشت، می‌بایست با شخص وی در این مورد مذاکره می‌کرد.

مایک بلومنتال: شاه قافیه را باخته است

پیشنهادهای مطرح‌شده در این جلسه برای بلومنتال خیلی آموزنده بود. وقتی از او جدا شدیم و به محوطه بسیار شلوغ‌بازار تهران حرکت کردیم، با صحنه سرکوب تظاهرات توسط ارتش مواجه شدیم. تیراندازی‌های هوایی زیادی شده بود و با فرار تظاهرکنندگان، اوضاع مغشوش گردید. قوطی‌های گاز اشک‌آور و آثار تجهیزات همیشگی یک درگیری خیابانی برجای‌مانده بود. گرچه این رویداد برای ما در سفارت تکراری بود، اما حادثه‌ای موجب نگرانی بیشتر در میان گروه سرویس مخفی بلومنتال گردید. نتیجه ارتباط آنها این بود که در تعقیب راننده سرویس مخفی یکی از خودروهای مسلح به پشت کرایسلر ما که بلومنتال و من داخل آن بودیم برخورد کرد. سپس هایکاز مجبور شد ترمز شدیدی بزند و فرمان را برگرداند و با این کار راهمان را در میان اغتشاش و آشوب ادامه دادیم. در رفع ناراحتی سرویس مخفی تلاشی به عمل آمد و من به رئیس گروه گفتم در خودروی ما نجات می‌یابد. او خودش را داخل خودروی ما انداخت و من کاملاً انتظار داشتم که وزارت خزانه‌داری جهت جبران خسارات دو خودروی آسیب‌دیده اقدام کند. او با جدیت به من اطمینان داد که سرویس مخفی مسئولیت را می‌پذیرد و چند هفته بعد یادداشتی از واشینگتن دریافت کردم که صورت‌حساب هزینه تعمیرات خودروها را پرداخت درخواست کرده بود.

شاه کاملاً آموزنده بود. وقتی به دیدار بلومنتال در کاخ با شاه ملاقات کردیم، او را در یکی از افسرده‌ترین حالات روحی‌اش یافتیم. او برای یافتن یک راه‌حل سیاسی و توافق با گروه‌های مخالف بی‌نتیجه مانده بود و امکانات محدودی در برابر او وجود داشت. برخلاف معمول، علاقه‌ای به بحث و گفت‌وگو درباره مسائل اقتصادی و بلومنتال و نفت نشان نداد. شاه در تمام مدت مذاکره سست و بی‌حال و پریشان به نظر می‌رسید.

در ناهاری که پس از این ملاقات در حضور شاه و شهبانو صرف شد، شاه همچنان منقلب و پریشان‌حال بود و بلومنتال که مانند سایر فرستادگان واشینگتن مأموریت داشت، روحیه شاه را تقویت کند، در برابر این وضع متحیر مانده بود. او پس از انجام این ملاقات به من گفت که از وضع شاه بسیار ناامید شده و او را مرد میدان مبارزه با مشکلات فعلی و صاحب اراده‌ای که بتواند دست به اقدامات قاطع و مؤثری برای حفظ قدرت خود بزند، نمی‌بیند.»

منبع

سالیوان، ویلیام(1392). مأموریت در ایران، ترجمه ابراهیم مشفقی­فر، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی.

این خبر را به اشتراک بگذارید:
ارسال نظرات