برگی از خاطرات آیت‌الله عبدالله محمدی

روایتی از روزهای محاصره خرمشهر / بی‌اعتنایی بنی‌صدر به درخواست نیروهای مردمی

خرمشهر از همه‌ جهات در محاصره قرار گرفت. عراقي‌ها از طرف شرق هم با تعداد زيادي تانك حمله كردند و تا لب رودخانه رسيدند كه مقابل پادگان دژ بود. در اينجا پياده نظام حضور نداشت، بلكه فقط تانك‌ها بودند كه تا نزديكي رودخانه آمدند. اگر ما در آنجا صد نفر نيرو داشتيم، عراقي‌ها نمي‌توانستند كه روي رودخانه پل بزنند و از كارون عبور كنند. در حقيقت محاصره‌ آبادان هم از همين نقطه شكل گرفت. به ما خبر دادند كه عراقي‌ها از رودخانه عبور كردند و در ميداني كه مركز شير پاستوريزه بود، مستقر شدند. حضور آنها در اين نقطه در واقع به ضرر آبادان تمام مي‌شد و مقداري از نفس آبادان را مي‌گرفت. روز چهاردهم يا پانزدهم جنگ بود كه از نقطه‌ شمال كه شلمچه باشد، وارد شهر شدند. از طريق پل نو و غسالخانه وارد فلكه‌ راه‌آهن و سپس به خيابان سنتاب وارد شدند تا خودشان را به گمرك برسانند. در اين منطقه نيروهاي ما واقعاً فداكاري كردند. با آرپي‌جي، تعدادي از تانك‌هاي عراقي‌ها را منهدم كردند و تعدادي از عراقي‌ها هم كشته شدند، لذا ناچار شدند كه عقب‌نشيني كنند و به پل نو برگردند.
تاریخ انتشار: ۱۲:۴۶ - ۲۴ مهر ۱۴۰۰ - 2021October 16
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ارسال نظر
تازه های کتاب