رابطه میان دو پدیده رهبری و اطاعتپذیری در نظامهای سیاسی و رابطهی موجود در فرایند اطاعتپذیری از رهبری در جنبشهای انقلابی را نظریهپردازان مختلفی بررسی كردهاند. در این میان به نظریهی مشروعیت ماكس وبر، كه نوعی تبیین كنندهی این رابطه است، توجه بسیاری شده است و بسیاری از صاحبنظران در تحلیل نظامهای سیاسی از آن استفاده كردهاند. از طرفی شكلگیری انقلاب اسلامی ایران، همچون پدیدهای شگرف و در نوع خود جدید، موجب نقد نظریات موجود و جلب توجه نظریهپردازان انقلاب به آن شد. نقش مؤثر رهبری انقلاب و مشروعیت فراگیرش در تمام دوران انقلاب و بعد از آن، بسیاری از صاحبنظران را بر آن داشت تا رهبری انقلاب را بر مبنای نظریهی مشروعیت كاریزمایی وبر تحلیل كنند. مخالفین این نظریه نیز با مطرح كردن ویژگیهای خاص رهبری امام خمینی و پیوند آنها با گرایشهای دینی و غیرشخصی، رهبری ایشان را بر نظریهی كاریزمایی وبر ـ كه بیشترین تأكیدش بر خصوصیات شخصی رهبر است ـ منطبق نمیدانند و شاخصهای دیگری را برای تحلیل این پیوند در نظر میگیرند. بر این اساس، تبیین صحیح رهبری انقلاب اسلامی در ایران، به ویژه لحاظ كردن ویژگیهای خاصی كه رهبری این انقلاب را از دیگر انقلابها متمایز كرده است، از ضروریاتی میباشد كه مركز اسناد انقلاب اسلامی، پرداختن به آن را بر خود واجب میداند. در این اثر سعی شده است كه تا حد ممكن این هدف برآورده شود. این كتاب در پی تبیین صحیح رهبری انقلاب اسلامی در ایران، به ویژه لحاظ كردن ویژگیهای خاصی كه رهبری این انقلاب را از دیگر انقلابها متمایز كرده است، می باشد. این كتاب در سه بخش سازماندهی شده است: بخش اول شامل كلیات نظری و تاریخی است. در فصل اول مباحث نظری مربوط به رهبری و الگوهای سه گانهی ماكس وبر، تبیین شده است. در فصل دوم، پیشینهی تحقیق و سیر تاریخی رهبری سیاسی امام خمینی مودر مطالعه قرار گرفته است. در بخش دوم رهبری سیاسی امام خمینی از جایگاه نظری تبیین شده و در سه فصل مجزا، نقش مرجعیت، آموزههای دینی و شخصیت فردی ایشان در رهبری سیاسی ایشان بررسی گردیده است. بخش سوم نیز در دو فصل جداگانه ، رهبری سیاسی امام خمینی را در عمل بررسی میكند. در فصل ششم، رهبری عملی امام خمینی در عصر پهلوی دوم و در فصل هفتم رهبری عملی ایشان در دورهی جمهوری اسلامی تحلیل شده است. نتیجهگیری نیز پایان بخش این نوشته است. این اثر در واقع تلاشی برای تبیین یك واقعهی بومی با نگرش بومی است و روش به كار رفته در آن همان روش تفهمی ماكس وبر، جامعهشناس آلمانی است.