جریان فتنه 1388 دارای ابعاد و زوایای مختلفِ آشكار و پنهانی است كه برای درك نحوهی شكلگیری آن باید به جناحبندیهای سیاسی بعد از انقلاب اسلامی و مشی برخی شخصیتهای نظام در طول دوران تصدی سمتهای مختلف توجه نمود. از این رو تقسیم تاریخ انقلاب به پیش و پس از فتنه جهت نشاندادن مواضع اشخاص و جناحهای مختلف بیراهه نیست.
انتخابات نهمین دوره ریاست جمهوری و پیروزی آقای احمدینژاد بر رقیبان بانام و نشان خود سرآغاز تنشها و تحولاتی شد كه اگر چه ریشه در مدیریتهای پیشین و سالیان دور داشت، ولی تأثیر عمیقی در رفتار سیاسی شخصیتها گذاشت. اكبر هاشمی رفسنجانی یكی از این افراد بود كه در طول چهار سال فعالیت دولت نهم از مانعتراشی در برابر اقدامات دولت بازنایستاد و همه مخالفان دولت را به نوعی زیر چتر حمایت خود برد. انتخابات دورهی دهم ریاستجمهوری عرصهای برای رقابت دوباره هاشمی با احمدینژاد شد اما این بار هاشمی خود در صحنه نبود ولی رقبای احمدینژاد را حمایت میكرد كه پرچم «نه احمدینژاد» را برافراشته بودند. هوشیاری ملت در روز 22 خرداد نتیجه انتخابات را رقم زد، اما رقیبان احمدینژاد به جای تبریك، «تقلب» در انتخابات را القا كردند كه باعث بروز فتنهی بزرگی شد. هاشمی كه پیش از انتخابات از میرحسین موسوی حمایت میكرد بعد از انتخابات نیز با مواضع غیرشفاف خود باعث جریشدن فتنهگران شد و خانوادهی وی نیز فتنه را مدیریت كردند.
این اثر به عملكرد هاشمی در انتخابات نهم و دهم ریاست جمهوری پرداخته و با نقل انبوهی از مدارك و مستندات نحوهی سلوك هاشمی را با دولت نهم و جریان انتخابات دهم روشن میسازد.