موضوع «ولایت فقیه»، محوریترین و مهمترین پایهی نظام سیاسی اسلام در عصر غیبت امام زمان (عج) است. این موضوع از آغازین سالهای عصر غیبت، همواره مدّ نظر فقیهان و عالمان و نخبگان جامعهی اسلامی بود و آنان به تناسب شرایط زمانی و مكانی كه در آن قرار میگرفتند، نسبت به آن اظهارنظر میكردند و ابعاد جدید و نویی از آن را به روی دیگران میگشودند. اما نظریهی «ولایت فقیه» در آخرین سالهای قرن بیستم، از حوزهی اندیشه به حوزهی عمل قدم نهاد و كارآیی و صلاحیت عملی خود را در ادارهی امور جامعه، بر همگان آشكار ساخت. حضرت امام خمینی(ره)، بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران با تكیه بر این اندیشهی كارآمد توانست با وجود كارشكنیهای همیشگی قدرتهای سلطهگر دنیا، حكومت اسلامی را بنیان نهد و آن را به خوبی اداره كند.اهمیت نظریهی ولایت فقیه و اثبات كارآمدی آن در دنیای كنونی، به گونهای است كه آن را میتوان یگانه میدان سرنوشتساز تقابل فرهنگی اسلام با اندیشههای مخالف در عصر حاضر دانست. این نظریه میتواند با ارائهی الگوی شایسته و ایجاد جامعهای آرمانی، بر تجدید هویت اسلامی ملتهای مسلمان، تأثیر شگرف و انكارناپذیری برجای گذارد. همین واقعیتها و مسائل ناگفتهی دیگر، لزوم تلاش پیگیر و همیشگی برای تبیین روزافزون نظریهی ولایت فقیه را به خوبی آشكار میسازد.یكی از بهترین، مؤثرترین و سودمندترین كارها در این راه، ارائهی «كتابشناسی ولایت فقیه» است؛ كتابشناسیای كه اطلاعات كامل و جامعی از پژوهشهای انجامشده را فراروی پژوهشگران بگذارد و راه را برای انجام پژوهشهای تازه و پرهیز از كارهای تكراری هموار كند. این پژوهش، فرصتی برای محققان فراهم میآورد تا با نگاه به تاریخچهی مسائل مطرحشده در این حوزه، توان و انرژی علمی خویش را برای انجام كارهای نو و كشف ابعاد جدید بگذارند و این عرصه را پایانیافته تلقی ننمایند و به نوسازی و بهروزرسانی نهادهای برخاسته از این اندیشه همت گمارند.در كتابشناسی ولایت فقیه، ابتدا به معرفی كتابهای مستقل و غیرمستقل فارسی و عربی پرداخته شده و سپس پایاننامههایی كه در دانشگاهها و مراكز پژوهشی مختلف دفاع شده، مورد توجه قرار گرفتهاند. در قسمت پایانی كتاب به مقالات نگارشیافته در این موضوع اجمالاً اشاره شده است. از آنجا كه مقالات زیادی در روزنامهها و نشریات در این موضوع به چاپ رسیده است، سعی نویسنده بر این است كه مقالات منتشرشدهی مجلات معتبر معرفی گردند.