پاسخ به یک شبهه
در سال ۱۳۲۲، پای طیب حاجرضایی به یک پرونده قتل باز شد. ماجرایی که دردسر بزرگی برای یکهبزن جنوب تهران درست کرد و او را تا پای اعدام در ۳۰ سالگی برد! گرچه شواهد و اسناد نشان داد طیب در ماجرای قتل محمد پررو بیگناه بود، اما به جرم تحریک و تشویق و نقش داشتن در مرگ محمد مشهدی عبدالرحمن، محکوم به پنج سال حبس و تحمل تبعید شد.
آیتالله عباسعلی اختری از جمله روحانیون مبارزی است که با آغاز نهضت امام خمینی به حمایت از آن پرداخت. وی در جریان تبعید امام خمینی به همراه جمعی از فضلا و محصلین حوزه علمیه قم، در نامهای خطاب به امام، همراهی خود را با ایشان اعلام کرد. در سالهای بعد به علت ادامه مبارزات سیاسی، توسط ساواک بازداشت و تحت شکنجه قرار گرفت. آیتالله اختری بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ابتدا به سمت ریاست كمیتهی انقلاب اسلامی شهرستان شیروان منصوب شد. سپس در سال 1359 عهدهدار مدرسهی عالی كانون اسلامی اراک شد. امامت جمعهی شهرستان سمنان، عضویت در مجلس شورای اسلامی، عضویت در مجلس خبرگان رهبری و... از دیگر فعالیتهای وی بود. وی همزمان با فعالیتهای سیاسی به تدریس در دانشگاههای شهید بهشتی تهران و نیز دانشگاه تهران و دیگر فعالیتهای علمی ـ آموزشی پرداخت.
برگی از جنایتهای منافقین در عملیات مهندسی
شکنجه کفاش بی گناه ادامه داشت. ادامه شکنجه وی نه به خاطر کسب اطلاعات که به منظور گرفتن انتقام و فرونشستن آتش کينه نسبت به نظام و افراد حزباللهی بود.
آیتالله سید احمد واحدی جهرمی سالهای پیش و پس از انقلاب اسلامی وکیل شرعی امام خمینی(ره) در سوریه بود. وی با فرارسیدن نهضت اسلامی در سفرهای تبلیغی خود به ویژه در جهرم به طرفداری از امام خمینی سخنرانی میکرد. در ایام تبعید امام خمینی در نجف ارتباط وی با رهبر نهضت اسلامی بیش از پیش برقرار شد و اولین مرقومه امام خمینی در 16 تیر 1349 توسط شیخ محمد منتظری در سوریه به دست آیتالله واحدی رسید. در دهه پنجاه نامهنگاریهای بین او و امام تداوم یافت و اجازات متعددی از ایشان دریافت کرد. با عزیمت امام خمینی به پاریس در مهر ماه 1357، آیتالله واحدی فرزند خود را به نوفللوشاتو فرستاد تا علاوه بر تداوم ارتباط با امام، از آخرین اخبار نهضت اسلامی هم مطلع باشد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی به دیدار امام خمینی شتافت و با ایشان تجدید بیعت کرد.
حرم حضرت احمد بن موسی الکاظم(ع) در تاریخ معاصر نقش محوری در مبارزات مردم علیه ظلم داشته است. در جنبش مشروطه خواهی، حرم شاهچراغ محلی برای تحصن مردم بود. این مکان، در دوران رضاخان، تجاوز قوای متفقین به ایران و ایام نهضت ملی نفت نیز ملجاء مردم بود. در ایام انقلاب نیز این مکان مقدس، نقطه شروع اغلب تظاهرات، محل تحصن علما و مردم و مکانی برای روشنگری و افشای جنایتهای رژیم پهلوی بود.
پوشش به مثابه هویت
بحث از حجاب در کشور ما، همزمان با آشنایی ایران با عالم تجدد بوده و پیش از آن جز به صورت يک امر فقهی و تکلیف شرعی، اظهار تردیدی در آن باره نشده است. البته حدود حجاب و پوشش مورد بحث فقها بوده، اما اصل آن مقبول تمام طوایف مسلمان بوده است. بحث علمی از حجاب در ایران (و نیز ترکیه) بیش از هر کشور دیگری مطرح بوده، چرا که از آغاز، ترک حجاب به صورت یک دستور حکومتی درآمد و همین امر سبب شد تا این مسأله نه تنها از لحاظ دینی، بلکه از لحاظ سیاسی هم به صورت يک مسأله درآید. در جریان انقلاب اسلامی تحت عنوان بازگشت به اصل، مسأله حجاب، سخت مورد توجه قرار گرفت. به موازات آن، بخش عظیمی از جهان اسلام که تا این زمان، شیفته اندیشههای غربی بود، همزمان با گرایش به اسلام، به سمت حجاب گرایش پیدا کرد.
4 آبانماه 1346 محمدرضا پهلوی مراسم تاجگذاری ترتیب داد که میلیونها دلار از دسترنج مردم را صرف آن کرد. این اسراف و تبذیر سرمایههاى ملى در حالى صورت مىگرفت که مردم ایران در اکثر شهرها و روستاها و حتى در پایتخت از اولین و سادهترین امکانات اولیه براى زندگى برخوردار نبودند و مشکلاتى از قبیل: نبود آب آشامیدنى، نبود برق، دارو، پزشک، امکانات درمانى، بیکارى، بهطور جدى مطرح بود. برگزاری این جشنها واکنشها و مخالفتهای زیادی را در جامعه برانگیخت، اما رژیم بیتوجه به خواست عمومی جامعه، با جشن تاجگذاری مخارج سنگین و كمرشكن بر ملت ایران تحمیل كرد و بار مشكلات و گرفتاریهای تودههای مستضعف را افزون ساخت.
مبارزین انقلابی برای شهید سید مصطفی خمینی نقش ویژهای در نهضت امام خمینی قائل هستند. علیاکبر مسعودی خمینی معتقد است که سید مصطفی خمینی علاوه بر اینکه یک شاگرد خوب برای امام بود، یک مدیر خوب در اطراف امام برای اتحاد نیروهای گوناگون هم بود. شهید محلاتی از وی بهعنوان بازوی قوی امام در مبارزه یاد کرده است. سید محمد سجادی عطاآبادی او را «سپر بلای امام» در جو سنگین نجف معرفی میکند. سید منیرالدین شیرازی از وی به عنوان «پشتوانهی گرمابخش» برای امام یاد کرد. از نظر سید محمود دعایی «از کانال او بود که عامه به شخصیت و ارزش امام پی میبردند و نسبت به آشنایی با شخصیت امام کنجکاو میشدند.» سید جعفر کریمی نیز معتقد بود حاجآقا مصطفی «هم در اطلاعرسانى به امام نقش داشت و هم در تصمیمگیرى یاور امام بود.»
در دورهی سلطنت «رضاشاه»، زنان حق شركت در انتخابات را نداشتند، در دورهی سلطنت محمدرضا پهلوی نیز قانون انتخابات تا سال 1341ش معتبر بود و تا آن سال، زنان از حضور در انتخابات محروم بودند. هر چند زنان از سال 1341 حق شركت در انتخابات و همچنین انتخاب شدن برای مجلس شورای ملی و سنا را به دست آوردند، اما این امر، تنها باعث شد كه برخی از زنان طبقات بالا و خاص جامعه به برخی مناصب و پستهای سیاسی دست یابند. همچنین در دوره سلطنت «رضاشاه» هیچ زنی را نمیتوان یافت كه دارای منصب سیاسی باشد و در دورهی حكومت محمدرضا نیز تا 12 اردیبهشت سال 1342ـ كه برای نخستین بار در تاریخ امور اداری ایران «فرخ رو پارسا» به سمت معاونت وزارت آموزش و پرورش منصوب شد و چند سال بعد نخستین وزیر زن ایران گردیدـ نمیتوان از حضور زنان در مدیریت سیاسی جامعه نشانی یافت.
سید عبدالله بلادی بوشهری، عالم مبارز و دانشمند كثیرالتألیف است. آموختههای بلادی در نجوم جدید، زمینهساز مباحثات علمی او با سید هبهالدین شهرستانی و تألیف الاسلام و الهیئه شهرستانی شد كه بلادی بر آن مقدمهای نوشت. وی به سبب رابطه نزدیكی كه با «انجمن اتحاد اسلام» بوشهر داشت، خدمات فراوانی به جنبش مشروطیت كرد. در فاصله سالهای انقلاب مشروطیت تا شروع جنگ جهانی اول، همراه با رئیس علی دلواری و یارانش، به تدریج بر دامنه مبارزه و مقابله با حضور انگلیسیها در جنوب ایران افزود تا بدانجا كه انگلیسیها قصد ترور وی را داشتند. در دوران رضاشاه نیز بلادی در چند مقطع به مقابله برخاست، در ماجرای قتل چند تن از زائران ایرانی خانه خدا به دست وهابیها رساله تشجیع دلیران یا نهضت ایران را تألیف كرد و به افشای ماهیت حكومت وهابی پرداخت و خواستار بینالمللی كردن مكه و مدینه شد.