روایت عکسها از زنان کارگر
پایگاه اطلاعرسانی مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ در چهارمین یادداشت در حوزه نشانهشناسی عکس که بیشتر مباحث نظری آن در مقاله رد پای تاریخ معاصر در عکس و عکاسی و خوانشی تاریخی از قابهای ماندگار ارتش و مردم در سال 57 به مناسبت روز کارگر به سراغ چند عکس از زنان کارگر این قشر پنهان در تاریخ رفتیم.
اولین تلاش برای نشاندادن فعالیتهای اقتصادی زنان در طول تاریخ، روشهای تولید و شکلگیری دولتهاست؛ یقیناً مدارک موجود نشان میدهد که کشاورزان و زنان کارگر بخش عظیمی از کارگران ارزانقیمت را تشکیل میدادند که در بخشهای تولیدی و کشاورزی برای سرمایهداران مشغول به کار بودند. سرمایهداران متشکل از زمامداران، بازرگانان، صنعتگران و حاکمان بودند؛ آنان از این نیروی کار برای تولید استفاده میکردند و هنوز نیز تاریخ و اقتصاد به طور وسیعی در مورد مشارکت زنان در تولید و انباشت ثروت و راههایی که حکومت و اقتصاد با همکاری جامعه مردسالار به کار میبرد تا جایگاه زن و نقش او را در اقتصاد تعیین کند، ساکت مانده است. در همین زمان، مورخان جامعهشناس ایرانی نیز در مورد نقش زنان در فعالیتهای - غیرتولیدی کارهای خانگی، بردگی یا روسپیگری - که به نظر میرسد برای کمک به خانواده خود یا ثروتمندان و زمامداران و حکومت صورت میگرفته، ساکت ماندهاند.
مارگارت مری ودر و جودیث توکر در آثار منتشر شده خود برای معرفی تاریخ جامعه زنان و جنسیت در خاورمیانه چنین شرح دادهاند که بسیاری از تاریخنگاریهای صورتگرفته در تلاشاند تا تاریخ زنان را بدون پرسش از تاریخنگاران به آن اضافه کنند، همچنین آنان با مورخان اجتماعی و اقتصادی که به زنان خاورمیانه نگاهی اقتصادی داشته و آنان را بهعنوان عضوی از اتحادیه، خانواده و حزب میدیدند، همکاری نمودند. آنان برای اظهارات خود آثار علان دوبن و سم بهار در استانبول و بشاره دومانی و کنت کنو در تاریخ خانواده عرب را ذکر نمودهاند.
نگرش مشابهی نیاز بود که در جریان اصلی مطالعات منسجم ایرانیان قرار گرفت که ادامهدهنده نظامیافته جنسیتی در جداسازی گروه کار بود. بسیاری از این تحقیقات نیاز به مطالعه در مورد زنان زیردست و مخصوصاً تاریخ زنان کارگر دارد. بهخاطر عدم وجود این موضوع، در بهترین آثار تاریخی ایران، ساختار اجتماعی و نیروی کار و مجموعه آثار، ما با یک گاه ناقص و تحریف شده مواجه هستیم. سؤالات متعددی دراینرابطه بدون پاسخ میماند که نمیتوان آنها را به تاریخنگاری معاصر و روش با اولویت ارائه نمود. برخی از این سؤالات معتبر در رابطه با روابط فعال بین بازار و کارگران خانگی، تفکیک جنسیتی بین طبقات کار کشاورزان، ارزش تولید مازاد و کار زنان، تجارت صادراتی و زنان کارگر مخصوصاً در بخش صنعت فرش، مهاجرت و همکاری نیروی کار زنان کارگر، تغییر در ساختار و عملکرد خانواده، راههایی که کار خانگی زنان باعث کمک مالی رساندن به مردان بود و روند شکلگیری عملکرد جنسیتی میباشد.
گر چه در عکسها نیز کمتر میتوان عکسی یافت که بهدوراز نمایشهای سیاسی و یا برای گزارش سیاسی از زنان کارگر باشد؛ اما در حاشیه همان کنشهای سیاسی صاحبان قدرت میتوان تصاویر زنان کارگر را مشاهده کرد.
بخشی از عکسهایی که در مرکز اسناد در این مورد وجود دارد تصاویر مربوط به شرکت زنان کارگر در جشنهای 2500 شاهنشاهی است. بخشی نیز بازدید فرح پهلوی از کارخانه داروسازی و یا اهدا هدیه نمادین به چند کارگر زن است.
تنها یک عکس در این مجموعه عکس وجود داشت که زنی را بهعنوان کارگر در دوره پهلوی به تصویر میکشد.
در این تصویر زنی به نمایش گذاشته شده است که در میان چندین گونی یا کیسه نشسته است و در حال پاککردن برنج است. باتوجهبه حواشی تصویر به نظر میرسد این عکس متعلق به شمال ایران است. زاویه دوربین به شکلی انتخاب شده است که نشان میدهد عکاس به دنبال ثبت چهره زن نبوده است؛ بلکه قصد آن در به نمایش گذاشتن فعالیت این زن میباشد. در آرشیو به کارگر بودن این زن اشاره شده بود؛ اما سال این عکس به ثبت نرسیده بود.
دو عکس حاضر بازدید فرح پهلوی را از کارخانه داروسازی به نمایش میگذارد؛ اما در حاشیه این بازدید میتوانیم بهخوبی حضور زنان را بهعنوان نیروی کار اصلی در این عکسها مشاهده کنیم. وجود دستگاههای تخصصی در عکس شماره دوم نشان میدهد این زنان بهعنوان کارگر متخصص به استخدام کارخانه درمیآمدهاند و وجود فرد ایستاده در پشت سر زن کارگر میتواند تأییدکننده این باشد؛ زیرا که به نظر میرسد برای توضیح عملکرد دستگاه و زن کارگر در کنار گروه همراهکننده فرح پهلوی قرار گرفته است. در قسمت دیگر عکس چهره دو زن کارگر دیگر را مشاهده میکنیم که هر دو آنها به نظر میرسد نقش مونتاژکننده را دارند که این موضوع را میتوان در عکس سوم بهوضوح مشاهده کرد. نکته دیگری که در این تصاویر به چشم میخورد سن زنانی است که بهعنوان کارگر مشغول کار هستند. همه این زنان جوان به نظر میرسند، زنانی که عموماً در دهه دوم زندگی خود قرار دارند. جریان صنعتی شده مدرنیته و آموزش قشر جدیدی از زنان را وارد عرصه کار نمود که بخشی از آنها دورههای تخصصی را نیز گذرانده بودند.
این تصویر میتواند نشاندهنده بخش مؤثری از نیروی کار در ایران میباشد اگر به ترکیب افراد حاضر در این عکس در جشنهای ۲۵۰۰ساله نگاه کنیم متوجه تعداد بیشتر زنان حاضر در عکس خواهیم شد. در کنار این موضوع همچنان میتوانیم؛ مانند تصاویر قبل حضور زنان جوان را در این تصویر ببینیم. مورد دیگری که در این عکس قابل مشاهده است حضور زنان باحجاب و بیحجاب در کنار یکدیگر است در این تصویر زنی که از فاصله دور به دوربین نگاه میکند، حجاب بر سر دارد. کفزدن و شادی حاضرین نیز نشاندهنده برگزاری مراسم به خصوصی است که باتوجه به اطلاعات عکس همان جشنهای ۲۵۰۰ساله است. در این عکس مردان کارت شناسایی را بر روی سینه نسب نمودهاند که معرف آنها بهعنوان کارگران مجموعه است؛ اما در بین زنان حاضر در عکس این مورد وجود ندارد. اینکه چرا زنان کارت شناسایی ندارند میتواند متأثر از دو موضوع باشد یکی مرتبه کاری آنها که عموماً برای کارگران روزانه یا پارهوقت کارتی صادر نمیشده است که میتواند نشان دهد زنان به این شکل در کارخانه فعالیت میکردند یا باتوجهبه عرف عمومی شناخته شده با نام و مشخصات معمول نبوده است.
این تصویر نیز متعلق راهپیمایی زنان کارگر در حزب ایران نوین در شهر یزد است. در این عکس بر روی پرچمهایی که توسط این گروه حمل میشود به این که این گروه کارگران کارخانه مونتاژ رادیو و تلویزیون در یزد هستند اشاره شده است. در این عکس چند مرد را میبینیم که پیشاپیش زنان در حال حرکت هستند نشان و کارت حزبی خود را بر روی سینه نصب کردهاند به نظر میرسد این راهپیمایی متعلق به حزب ایران نوین بوده است و در کنار مردان زنان کارگر در حزب نیز در این جمع حضور دارند. در عکس ترکیب سنی زنان کارگر قابل مشاهده حضور زنان میانسال و جوان را در کنار هم میتوان مشاهده کرد. نوع پوشش این زنان نیز در عکس متفاوت است به نظر میرسد که از قشر سنتی و مدرن، پایبند به حجاب و غیرمحجبه کنار هم در این جمع حضور داشتهاند. این عکس گویای این مورد است که زنان کارگر در این دوره در کنار فعالیتهای کاری در فعالیتهای حزبی و سیاسی نیز مشارکت داشتهاند.
دو عکس بعدی باتوجهبه نوع حجاب که مقنعه است و حجاب داشتن زنان در کارخانه و حتی کیفیت عکس گویای این مورد است که عکس متعلق به کارگران زن پس از پیروزی انقلاب است. وجود دستگاههای تخصصی و حضور زنان در این بخش نشاندهنده داشتن تخصص در حوزه کاری این زنان است و نشان میدهد این زنان بهعنوان نیروی کار خدماتی یا کارگر مونتاژکار استخدام نشدهاند. در یکی از تصاویر میتوان تخصص زن را در حوزه شیمی با توجه به ابزار کار او مشاهده کرد.
بدون شک بیشترین نیروی کار زن در بخش صنعت فرش مشغول به کار بودند که بزرگترین مرکز استخدام به شمار میرفت که بر اساس آمار ارائه شده امریکا، بالغ بر 250000 نفر بودند ، البته این آمار بدون در نظر گرفتن جنسیت ارائه شده است. که متاسفانه عکسی در آرشیو از زنان بافنده وجود نداشت. فلور آماری از کارگران را ارائه داده که در بخش صنعت نساجی مشغول به کار بوده اند. طبق گزارش او در کرمان حدود 7000 نفر در بخش صنعت فرش کار میکردند که 75 درصد آنان را کودکان بین 12تا 6 سال و زنان تشکیل میدادند. %25 باقیمانده اغلب بزرگسالان بین سال 18تا 15 را تشکیل میدادند. حقوق زنان و کودکان به طور چشمگیری از حقوق کارگران مرد کمتر بود. کشاورزی و صنایع خانگی از لحاظ اقتصادی مهم بودند و به زنان بابت کار کشاورزی و چوپانی و فعالیتهای شبانی حقوقی پرداخت نمیشد.
در پایان مرحله دوم صنعتیشدن در ایران، طبق سرشماری سال 1956، 573000 زن جزو جمعیت فعال در بخش اقتصادي بودند. همچنین نیمی از جمعیت کشور در مناطق روستایی زندگی میکردند و کودکان کارگر مخصوصاً بکار گیري دختران جوان بهعنوان کارگر مرسوم بود. آمار رسمی نشان میدهد که زنان زیادي در بخش صنعت روستایی که عمدتاً در مناطق روستایی متمرکز بودند مشغول به کار در این بخش بودند. اکثر زنان در کارخانههای بافت فرش، نساجی و نخریسی، در کارخانههای کبریت و شیشه و جعبههای مقوایی، در کارخانههای چاي، کارخانههای پاکسازی کتان و کیسه گونی و در صنایع گلدوزی استخدام میشدند. در بخش خدمات، آنان در پایینترین رده در امر نظافت و تهیه غذا قرار داشتند که از گروههای کارگران ساده و حقوقبگیر که پایینتر از حقوق مردان بود محسوب میشدند. فهرست اول نموداري در مورد کارگران صنعتی که در سالهای 1950 و 1960 ارائه شده، نشاندهنده شمار نسبتاً بالاي زنان کارگر میباشد. در بخش نساجی و کنسرو کردن غذاها، زنان نقش مهمی را در این زمان بر عهده داشتند. 34% کارگران بخش صنعتی در سال 1956 و 40% زنان در سال 1966 را زنان تشکیل میدادند.
در سال 1970 ایران یکی از صادرکنندگان مهم نفت شد و کشوری نیمه حاشیهای ایجاد گردید. همانطور که روند صنعتیشدن توسعه یافت کارخانههای مختلف نیز رشد کردند و زنان و کودکان زیادی بهعنوان کارگر در بخش تولیدی کارگاههای صنعتی استخدام شدند. در پایان انقلاب، زنان حدود 27 تا 20درصد کل حقوق و دستمزد خود را از بخشهایی صنعت عمومی و خصوصی به دست آوردند. این بخش پس از انقلاب بهصورت نسبتاً زیادی کاهش یافت؛ چرا که کار در کارخانههای برای زنان مسلمان نامناسب بود. اما حتی پس از انقلاب، کارکردن در کارخانه برای زنان از نظر اخلاقی پر مخاطره بود.
پینوشت:
آفري، جانت. .1994 دموکراسی اجتماعی و انقلاب مشروطه ایران در 1911- 1906، چاپ جان فوران؛ انقلاب قرن: جنبشهای اجتماعی در ایران (مینیاپولیس: انتشارات دانشگاه مینیاپولیس)
بک، لوئیس. .1978 زنان در میان قبایل دامدار قشقایی در ایران، انتشارات لوئیس بک و نیکی کدي؛ زنان در جهان اسلام. ( کمبریج: چاپ دانشگاه هاروارد)
توکر، جودیث،.1985 زنان مصري در قرن نوزدهم( کمبریج: انتشارات دانشگاه کمبریج)
فلور، ویلم،.1984 صنعتی شدن در ایران ، دانشگاه 1900 1941- دورهام بخش مطالعات خاورمیانه و مطالعات اسلامی، سلسله تحقیقات پراکنده شماره 2
مقدم، والنتین (1998) زنان، کار و اصلاحات اقتصادي در خاورمیانه و شمال آفریقا ( بولدر، کو: چاپ لین رینر).
مقدم والنتین ، (1395) پنهان در تاریخ؛ زنان و نقش اقتصادي آنان در ایران عصر قاجار و پهلوي، سید حسن قریشی کرین، خدیجه پهلوانی، تاریخ نو، شماره 16