نقش مردم آبادان در حفظ مراکز نفتی در دوران جنگ تحمیلی
پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ در آستانه جنگ تحمیلی رژیم بعث عراق علیه ایران، یکی از مسائل مهم کشور، حفظ مراکز نفتی بود. چرا که پالایشگاههای نفتی موتور اقتصاد کشور را روشن نگاه میداشت. به همین دلیل در آبادان برای حفظ مراکز نفتی تمهیداتی اندیشیده شد و با کمک مردم به اجرا درآمد.
در آستانه جنگ تحمیلی رژیم بعث عراق علیه ایران، یکی از مسائل مهم و حیاتی کشور، حفظ مراکز نفتی و پالایشگاهها بود. چرا که این ذخایر و پالایشگاههای نفتی موتور اقتصاد کشور را روشن نگاه میداشت. لذا در آبادان که یکی از مناطق نفتخیز کشور است، برای حفظ این مراکز نفتی تمهیداتی اندیشیده شد و با کمک مردم آبادان به اجرا درآمد.
علی جنتی که در اوایل جنگ در آبادان حضور داشت، در کتاب خاطرات خود که توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده است درباره نقش مردم آبادان در حفظ مراکز نفتی میگوید: در اوایل جنگ تحمیلی آبادان در محاصره قرار گرفته بود. دشمن از کارون رد شده بود و خیلی تلاش میکرد که آبادان را اشغال کند. بچههای سپاه در منطقه ذوالفقاری، در مقابل آنها مقاومت میکردند؛ به طوری که دشمن نتوانست وارد شهر شود.
از راه باریکی که از ماهشهر به آبادان کشیده شده بود، نیروها تغذیه میشدند. این راه بسیار طولانی و ناامن بود و دشمن آن را زیر آتش داشت تا اینکه امام (رضوان الله علیه) دستور شکستن حصرآبادان را صادر کرد. پس از آن به تدریج ارتش و سپاه با یکدیگر برنامهریزی کرده، محاصره آبادان را شکستند و دشمن را از ضلع شرقی کارون عقب راندند.
خاطره بچههایی که در میدانهای نبرد بسیار مظلومانه شهید شدند، همچنین فداکاری افرادی که در آن زمان تلاش میکردند، به خصوص مسئولین ادارهها و دستگاههای دولتی که تمام امکانات اداری را در اختیار جنگ قرار داده بودند و میزبان نیروهایی که برای جنگ به خوزستان میآمدند، به هیچ وجه از ذهن ما زدوده نمیشود.
پالایشگاه آبادان مدام زیر بمباران بود و قسمتهایی از آن آسیب دیده بود؛ اما با تمهیداتی که انجام شد، اساس پالایشگاه سالم ماند. با فداکاری کارکنان پالایشگاه و نیروهای مردمی، هزاران متر مکعب خاک، از اطراف آبادان جمع گردید و در قسمتهایی که دستگاه های حساس تقطیر و دستگاههای پالایشگاه وجود داشت، ریخته شد تا جایی که بخش عمدهای از دستگاهها زیر خاک مدفون گردید. بدین ترتیب اگر دشمن هم حمله می کرد، کمترین آسیبی به آنها نمیرسید. یکی از دلایلی که بعد از جنگ هم پالایشگاه بسیار سریع راه افتاد، همین بود که بسیاری از دستگاهها بهرغم حملات مداومی که شده بود، سالم مانده بودند.
البته مخازن نفتی که در کنار پالایشگاه بود، تقریباً همه از بین رفته بود و آنها را دوباره ساختند؛ اما دستگاههای اصلی پالایشگاه و ابزار دقیقی که داشت چون عموماً زیر خاک مدفون شده بودند، تا اندازه زیادی سالم ماندند. البته دشمن تصورش این بود که همه آنها از بین رفته است.