پروژه سه مرحلهای برای راهاندازی آشوبهای سال 1388
پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ بیشتر ناظران بر این عقیدهاند که پروژه آشوبهای سال 88 بسیار قبلتر از دهمین انتخابات ریاستجمهوری ساخته و پرداخته شده بود. در کتاب "نقش آمریکا و رژیم صهیونیستی در فتنه 88" که توسط موسسه فرهنگی هنری مرکز اسناد انقلاب اسلامی چاپ و منتشر شده در رابطه با این پروژه سه مرحله تبیین شده است که در ادامه میخوانید.
مرحله اول: ادعای تقلب
حدود شش ماه پیش از انتخابات، بخشی از جریان اصلاحطلب شروع به گشودن باب بحثهایی در اینباره کرد که روند برگزاری انتخابات در ایران مخدوش است و حتى فخرالسادات محتشمیپور همسر مصطفی تاجزاده در یک سخنرانی انتخاباتی تأكید کرد «تاکنون هیچ انتخاباتی در ایران سالم نبوده است!» این در حالی بود که اولا اصلاحطلبان خود مجری برخی از مهمترین انتخابات گذشته ایران بودهاند و ثانيا خود آنها در برخی از این انتخابات برنده شدهاند.
جریان اصلاحطلب در گسترده کردن بحث تقلب البته از حمایت و پشتیبانی وسیع طرف خارجی هم بهره میبرد و حتی عفت مرعشی، همسر هاشمیرفسنجانی نیز پس از آنکه رأى خود را به صندوق انداخت، خطاب به مردم و خبرنگاران گفت که شما شاهد هستید که من در رأی خود نام میرحسین موسوی را نوشتم و امیدوارم تقلبی صورت نگیرد که اگر این اتفاق بیفتد، من در پل صراط از آن نخواهم گذشت و اگر تقلب نشود موسوی رئیسجمهور میشود، ولی خدا نکند تقلب کنند که در آن صورت مردم به خیابانها میآیند و اعتراض میکنند.
مرحله دوم: صیانت آرا
با نزدیک شدن به زمان انتخابات، به تدریج اخباری منتشر شد که اصلاحطلبان برای نخستینبار در کنار ساز و کارهای رسمی نظارت بر انتخابات، در حال به وجود آوردن ساختارهایی هستند که قرار است روز انتخابات به عنوان یک ناظر غیررسمی عمل و اظهار نظر کند. جرقه تشکیل «کمیته صیانت آرا» را فیضالله عربسرخی یکی از اعضای شورای مرکزی سازمان مجاهدین در دی ۱۳۸۷ زد.
سایت رسمی موسوی نوشت که اعضا کمیتههای صیانت آرا در ۸۰ درصد صندوقها حضور دارند. کمیتههای صیانت از آرا ابتدا سعی کردند نوعی هویت حقوقی برای خود به وجود بیاورند، اما بعد از آنکه نهادهای قانونی تأکید کردند هرگز آنها را به رسمیت نخواهند شناخت، این کمیتهها به عنوان بخشی از ستادهای کاندیداها اما در واقع مستقل از آنها شکل گرفت. آنها کامپیوترهایی هم تهیه کرده بودند که قرار بود روز انتخابات ناظران کاندیداها از طریق تلفن همراه خود با آن ارتباط گرفته و با وارد کردن کدهایی خاص، تخلف ادعایی خود را به بانک اطلاعاتی آن منتقل نمایند. قرار بود وظایف کمیتهها به سه شکل باشد: 1-انتشار ساعت به ساعت اخبار تخلفات ادعایی. ۲- تنظیم شکایتهای حقوقی بر مبنای این اطلاعات ساختگی. ۳- اعزام نیرو به حوزههای انتخابیهای که در آن روند رأی مردم به نفع جریان مزبور نیست.
مرحله سوم: آشوب
بر اساس راهبردهای طراحی شده لازم بود به بهانه وجود تقلب در انتخابات موج اعتراضات مردمی و اردوکشی خیابانی به راه افتاده و نظام را به عقبنشینی وا دارد. این مدلی بومی شده از «انقلاب مخملی» در جمهوری اسلامی ایران بود.
در جلسه کمیسیون تدوین استراتژی حزب مشارکت که در تاریخ ۱۹ تیر ۱۳۸۷ تشکیل شد پس از بیان مدلهای مختلف برای در دست گرفتن قدرت، سعید حجاریان با اشاره به مدل جین شارپ برای کودتای مخملی با تأكيد بر فشار از پایین و استفاده تودهای، آن را اینگونه تبیین میکند: این راه که یعنی جلوی پارک ملت و این طور جاها شلوغی راه بیفتد و کمک از این گوشه و آن گوشه شروع بشود و رهبر برود با رژیم چانه بزند.
مصطفی تاجزاده ضمن برشماری مدلهای در دست گرفتن قدرت در کشور میگوید که راه چهارم هم سلاح آمریکاست و انقلاب مخملی، که من موافق راه چهارم هستم. تئوری جین شارپ و براندازی نرم خارجی و اینها هم در همین راه چهارم است.
محمدرضا خاتمی میگوید در عین اینکه پشتوانه داخلی را حساب میکنیم پشتوانه خارجی را هم حساب کنیم. تاجزاده نیز میگوید این همان مدل چهارم است، مدلی که در برخی از کشورها به صورت مخملی اتفاق افتاد و دو تا کار میکنند؛ یعنی اینکه شما در جامعه چطوری NGO بزنید و دوم اینکه آمریکا چه کمکهایی برای گسترش روند دموکراسی خواهد کرد.
در این بخش رنگ سبز به عنوان نماد کاندیدای برگزیده خود انتخاب شد که نمادی از انقلابهای رنگی میباشد و در بسیاری از انقلابهای رنگی همچون: گرجستان، اکراین و قرقیزستان نیز دیده میشود، البته ستاد موسوی آن را اقدامی مذهبی عنوان نمود.
اعضای ستاد موسوی به بهانه جشن پیروزی، پیش از وزارت کشور درخواست تجمع در روز بعد از انتخابات کردند که البته خبرنگاران خارجی نیز جزء اصلی این تجمع بوده و اصلاحطلبان سعی داشتند در مقابل دوربین این خبرنگاران دست به اغتشاش زده و علیه نظام موضع بگیرند و این دقیقا همان نسخهای است که از انقلابهای رنگی کپیبرداری شده بود.