انتشار برای نخستین بار|برشی از خاطرات حجت‌الاسلام سیدمهدی طباطبایی

هشدار امام خمینی به مراجع و علما در سال 1343/ آگاهی امام از توطئه رژیم پهلوی برای نفوذ در بیوت مراجع

مرحوم حجت‌الاسلام طباطبایی دمی‌گوید: امام خمینی در مورد عوام‌فریبی‌ها و فریبندگی شاه، به علما تذکراتی را می‌دادند. ایشان می‌فرمودند شاه می‌خواهد بعضی از افراد موجه را در بخش‌هایی که مرکز نفوذ آقایان علماست بر سر کار بگذارد. سپس از قم، مشهد، اصفهان و شیراز اسم بردند. در پایان یکی از این آقایان گفت که تبریز هم باید همین‌جور باشد؟ امام‌خمینی با ناراحتی فرمودند بله تبریز هم هست. جاهای دیگر هم هست. اجمالاً می‌خواستم بدانید که از حالا به بعد برخی رجال دولتی به علمای اسلام و بزرگان شیعه نزدیک خواهند شد. لذا مراقب باشید که آقایان گول اینها را نخورند. این بحث آنجا آغاز شد.
سه‌شنبه ۰۵ تير ۱۳۹۷ - ۱۷:۳۲

پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ همزمان با چهلمین روز درگذشت حجت‌الاسلام‌والمسلمین سیدمهدی طباطبایی، پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی بخشی از خاطرات وی را برای نخستین بار منتشر کرد.

آنچه در ادامه می‌خوانید بخشی از خاطرات مرحوم طباطبایی است که در دوران حیات وی در گنجینه تاریخ شفاهی مرکز اسناد انقلاب اسلامی ثبت و ضبط شده است.


هشدار امام خمینی به مراجع و علما در سال 1343

مرحوم حجت‌الاسلام طباطبایی در خاطرات خود درباره هشدار جدی امام خمینی به مراجع و علمای قم در سال 43 می‌گوید: بعد از اینکه امام از زندان اول و محصوریّت در قیطریه‌ تهران به قم بازگشت، تابستان همان‌سال یک مسافرت به قم داشتم و خدمت ایشان رسیدم. در آنجا ایشان فرمودند راجع‌به مسائل مستحدثه باید بحث شود و درس‌‌هایی داشتند که در آن جلسات شرکت کردم. درس‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هاي ایشان پیرامون سفته و سرقفلی و احکام شرعی در مقابل تلقیح و انتقال نطفه از آدم غیرعقیم به عقیم بود. این موضوعات، بحث‌های نوینی بود که ایشان مطرح می‌کرد. در کلاس‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هاي درس امام که در منزل آیت‌الله سعیدی تشکیل می‌شد حضور می‌یافتم... قبل و بعد درس ملاقات‌هایی با امام می‌شد. گاهی آنجا می‌نشستیم و صحبت می‌کردیم. 

من فقط به‌عنوان طلبه در این کلاس‌ها حضور داشتم. آیت‌الله مشکینی و آیت‌الله منتظری معمولاً سؤالاتی را مطرح می‌کردند و ما هم گوش می‌کردیم. امام در آنجا غالباً سکوت می‌کردند و گاهی نکته‌‌‌ای را مطرح می‌نمودند. ایشان در مورد عوام‌فریبی‌ها و فریبندگی شاه، به علما تذکراتی را می‌دادند. ایشان می‌فرمودند شاه می‌خواهد بعضی از افراد موجه را در بخش‌هایی که مرکز نفوذ آقایان علماست بر سر کار بگذارد. سپس از قم، مشهد، اصفهان و شیراز اسم بردند. در پایان یکی از این آقایان گفت که تبریز هم باید همین‌جور باشد؟ امام‌خمینی با ناراحتی فرمودند بله تبریز هم هست. جاهای دیگر هم هست. اجمالاً می‌خواستم بدانید که از حالا به بعد برخی رجال دولتی به علمای اسلام و بزرگان شیعه نزدیک خواهند شد. لذا مراقب باشید که آقایان گول اینها را نخورند. این بحث آنجا آغاز شد.

 

ملاقات با امام در پاریس

مرحوم طباطبایی در رابطه با حضور خود در پاریس در سال 57 و ماجرای ملاقات با امام خمینی در آنجا می‌گوید: در آن روزهایی که پاریس بودم از قضایای اعتصاب و تحصّن در دانشگاه و رفتن علما به دانشگاه تهران و دانشگاه مشهد از طریق ارتباطات تلفنی مطلع می‌شدم. 

در آن هنگام برداشت‌های مختلفی از این مسائل می‌شد، اعم از اینکه دانشجویان یک‌سری اهدافی داشتند و نهضتی‌ها یک‌سری پیش‌بینی‌‌هایی می‌کردند و گروه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هاي انقلابی یک‌سری برداشت‌هایی داشتند. اما نکته‌‌‌ای که برای من خیلی مهم بود این بود که یک‌روز از امام وقت خصوصی گرفتم و خدمت ایشان رفتم. فقط آقای اشراقی خدمت ایشان بود. از ایشان در رابطه با انقلاب و وضعیت تهران سؤالاتی کردم. امام آنجا فرمودند که امروز شاه رفت. تا آن‌روز من بی‌‌اطلاع بودم، ولی امام همان روزی‌که شاه رفته بود خبر داشت. 26 دی‌ماه بود.

ایشان صحبت‌هایی کرد که خیلی مهم بود. فرمودند که شما غیر از اسلام و مسلمین از هیچ چیز دیگری صحبت نکنید. یعنی دیگر همه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ حرف‌ها را قطع و رد‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ کردند و گفتند که فقط اسلام و مسلمین هستند و کیان دینی و اسلامی اساس و اصل هستند. ایشان اصلاً حاضر نشد که صحبت‌های دیگر را بشنود. با اینکه به ایشان گفتم که خیلی از دانشجویان در ایران و اروپا، سیاسیون، نهضتی‌ها، دارند این حرف را می‌زنند و این نظرات را دارند، ولی ایشان تمام این حرف‌ها را دور می‌زد و راجع‌به اینکه بالأخره وضع حکومت چگونه خواهد شد و چه اتفاقی می‌افتد صحبت می‌کردند. 

امام معتقد بود که هیچ حرفی جز حکومت اسلامی نباید بیان شود. ایشان فقط کلمه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ "اسلام" را می‌گفت و این باعث انسجام می‌شد و واقعاً هم مهم بود. در آن جلسه کشمکش زیادی ایجاد شد. امام بعد از نماز برای ناهار بالا رفتند و نشستند. یک‌دفعه گفتند که هرکس از هر حکومتی غیر از اسلام صحبت کند ایشان ناراحت می‌شود. بنابراین دیگر صحبتی نکنید.

این خبر را به اشتراک بگذارید:
ارسال نظرات