کد خبر: ۳۰۶۵

بازگشت عملی به آرمان‌های انقلاب اسلامی

آیت‌الله بهشتی با هشدار به مسئولان و دست‌اندرکاران نظام جمهوری اسلامی، نسبت به وظیفه سنگینی که در باب عدالت به عهده دارند می‌گوید: «همه توجه داريد كه بالاترين انتظار مردم از اين انقلاب، استقرار حق و عدل است. دنيا هم چشم دوخته تا ببيند اين نظام جديد، اين ساخت و بافت جديد اجتماعى كه در اين دهه‌ اخير اين همه از آن سخن گفته مى‌شود، چگونه است. امروز در كشورهاى غيراسلامى گروه‌هايى تشكيل شده است؛ كار اين گروه‌ها بررسى و ارزشيابى نشيب و فراز انقلاب ماست. همه ما سنگينى هر چه بيشتر مسئوليتى را كه به عهده گرفته‌ايم، حس كنيم.»
پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی- مهدی رمضانی؛ عدالت اجتماعی از مقوله‌هایی است که در جوامع و فرهنگ‌های مختلف محل مناقشه بسیاری از افراد و گروه‌ها قرار می‌گیرد. در این میان بیش از همه، متفکران و اندیشمندان هر جامعه‌، دغدغه پرداختن به این مسئله را دارند.

از آنجا که انقلاب اسلامی ایران با آرمان عدالت‌خواهی شناخته شده است نظرات رهبران و مسئولان آن می‌تواند بازنمای این آرمان باشد. در میان پیشگامان انقلاب اسلامی آیت‌الله شهید بهشتی از جمله اندیشمندان انقلاب اسلامی است که با نگاهی نواندیشانه به موضوعات دینی، علم و عمل را به هم آمیخته و آن را برای رسیدن به جامعه مطلوب ارائه کرده است.

عدالت اجتماعی در قاموس اندیشه آیت‌الله بهشتی چنان مهم است که این نظریه‌پرداز جمهوری اسلامی، عدالت اجتماعی را تابعی از انگیزه اصلی مبارزات انقلابی می‌داند و می‌گوید: «انگيزه‌ مبارزات سياسى مى‌تواند انگيزه‌اى جامع‌تر و فراتر باشد، يعنى انگيزه‌ تعهد در برابر خدا؛ تعهد كه هم شامل دستيابى به آزادى و هم شامل دستيابى به عدالت اجتماعى و اقتصادى است و هم شامل بسيارى از بخش‌هاى ديگر.» (مجله عروه الوثقی،شماره 1،  15 خرداد 58)

وی همچنین با مخالفت شدید، یکجانبه‌نگری به دین را مردود می‌داند و وظیفه انقلاب را به تبعیت از اسلام پرداختن به «دین و دنیا»  و «مادیات و معنویات» به صورت توامان دانسته و می‌گوید: «اسلام دين عدالت اقتصادى و اجتماعى است...» (روزنامه جمهوری اسلامی، 20 دی 1359)

مهم‌تر از این، شهید بهشتی مستثنی‌ کردن خواص و در حاشیه امن قرار دادن آن‌ها را از مصادیق بی‌عدالتی معرفی کرده و معتقد است: «عدالت در جمهورى اسلامی وقتى عدالت است كه يكسان بودن آن، نسبت به همه محفوظ بماند؛ در غير اين صورت از عدالت خارج شده و به نوعى جديد از بى‌عدالتى و ظلم تبديل مى‌شود.» (روزنامه جمهوری اسلامی 59/4/24)

آیت‌الله بهشتی «مسئولیت‌پذیری» را از ملزومات تحقق عدالت می‌داند، از این رو با هشدار به مسئولان و دست‌اندرکاران نظام جمهوری اسلامی، نسبت به وظیفه سنگینی که در باب عدالت به عهده دارند می‌گوید: «همه توجه داريد كه بالاترين انتظار مردم از اين انقلاب، استقرار حق و عدل است. دنيا هم چشم دوخته تا ببيند اين نظام جديد، اين ساخت و بافت جديد اجتماعى كه در اين دهه‌ اخير اين همه از آن سخن گفته مى‌شود، چگونه است. داستان، آن داستانى نيست كه عده‌اى در اين مملكت چه كار مى‌كنند؛ مسئله‌ موفقيت و شكست يك تجربه است در سطح جهان، بر محور دين آسمانى جهانى اسلام در برابر ديده‌ها، انديشه‌ها، احساس‌ها و دل‌هاى تپيده‌ جستجوگر. امروز در كشورهاى غيراسلامى گروه‌هايى تشكيل شده است؛ كار اين گروه‌ها بررسى و ارزشيابى نشيب و فراز انقلاب ماست. همه ما سنگينى هر چه بيشتر مسئوليتى را كه به عهده گرفته‌ايم، حس كنيم.»

شهید بهشتی که خود در رأس نظام قضایی کشور همواره در پی تحقق این مهم بود،  برای «عینیت‌یافتن»  عدالت در ساختارها و لایه‌های مختلف جامعه «اقدام عملی» را ضروری می‌داند و متذکر می‌شود: «اين انقلاب اسلامى بايد هم به ساختن معنويت و اخلاق و فضيلت مردان و زنان جامعه‌ جمهورى اسلامى ما بپردازد، هم به عمران و تأمين معيشت مردم. ما همان‌طور كه پيش از پيروزى انقلاب در بحث‌هايمان هميشه مى‌گفتيم اسلام ضد كفر است، ضد ظلم است، ضد مرض است، ضد فقر است، ضد محروميت است، پس از پيروزى انقلاب اين شعار را ما بايد در عمل، عينيت به آن ببخشيم.»

شهید بهشتی مسئله مهم «عدالت اجتماعی» را وظیفه سنگین به عهده هر سه قوه مقننه، قضائیه و مجریه کشور می‌داند و بی‌عملی مسئولان در این زمینه را به شدت محکوم می‌کند. روایت جالب شهید بهشتی از بی‌اعتنایی دولتمردان دولت موقت به مسئله  عدالت، بخش مهمی از این انتقادها را روشن می‌کند: «همان اوايل بعد از پيروزى انقلاب بود كه كميته‌ امداد امام تشكيل شد؛ با تبرّعات مردم، با خودجوشى مردم در سايه گسترده و پر ارج تشويق به انفاق و عبادت مالى در اسلام. برادرهايى كه دست‌اندركار اين خدمت بودند، به شوراى انقلاب گفتند محروميت و فقر و بينوايى بيش از اين حرف‌هاست كه با اين تبرّعات بشود حريف آن شد... وقتى در شوراى انقلاب مطرح كرديم كه آقا بايد به كميته امداد كمك كرد، برخى از برادرانى كه در دولت بودند آن موقع گفتند كه آقا بگذاريد كه اين نهادهاى مردمى همچنان مردمى بماند؛ منطقشان اين بود كه امداد مردمى يك حساب داشته باشد، امداد دولت جمهورى يك حساب ديگر.

[اما] منطق ما اين بود و اين است و اين خواهد بود كه در جمهورى اسلامى، مردم و دولت از هم جدا نيستند و دو تا نيستند. من امروز اينجا مى‌بينم كه چطور در جمهورى اسلامى همين مردم‌اند كه دارند خدمت مى‌كنند. اگر از بيت‌المال مسلمين به دست همين مردم و اين نهاد خودجوش مردمى كمك بيشترى به محرومان بشود، با انفاقات و تبرّعات مردم، اما از مجراى بيت‌المال، هر دو مال مردم‌اند، در آميزد و دست خود اين مردم با شيوه‌اى مردمى گره از كار فرو بسته‌ انسان‌هاى محروم بگشايد، چه عيبى دارد؟»

در اندیشه شهید بهشتی، مفهوم عدالت اجتماعی، با توجه به محرومان گره خورده است. آنجا که این شهید مظلوم در واکنش به «بی‌توجهی به مستضعفان و محرومان» اینگونه بیان می‌کند: «مى‌خواهم اين مسئله را با صراحت عرض كنم... ما آن روز يك اصلى را دنبال مى‌كرديم، كه امروز هم دنبال آن هستيم. يك‌بار كه در راه تصويب اين بودجه [کمیته امداد] هى بگومگو مى‌شد، من با هيجان شديد در جلسه‌ شوراى انقلاب گفتم: آقايان چه مى‌گوييد؟ چند ماه از پيروزى انقلاب گذشته است به هيچ عنوان در پيش خدا جواب نداريم و در پيش وجدان و عاطفه‌مان هم تحمل نداريم كه بشنويم هنوز هم در اين سرزمين جمهورى ما انسانى گرسنه مى‌خوابد، انسانى برهنه است، انسانى بى‌داروست و بيمارى بى‌درمان. انسانى، جا ندارد براى اينكه استراحت كند. معطل چه هستيد؟ حركت كنيد، حركت كنيد.»

از سوی دیگر نمایندگان مجلس را پابه‌پای دولت، مسئول مبارزه با فقر می‌داند و فراهم آوردن زمینه‌ای برای شکوفایی اقتصاد مردمی در برابر اشرافیت را الزامی عنوان می‌کند و می‌گوید: «آقايان نمايندگان! اگر جهت تصميمات اقتصادى مجلس شوراى اسلامى همگام با دولت، اين نباشد كه ما هر چه سريع‌تر از دو سو به جنگ فقر و محروميت برويم، صراط جمهورى اسلامى را گم كرده‌ايم...»

در شرایط فعلی کشور، به لحاظ اجتماعی و اقتصادی و با مرور فضای حاکم بر رفتار مسئولین و مردم، و همانطور که بارها رهبر معظم انقلاب اسلامی تاکید کرده‌اند، مسئله عدالت اجتماعی از اهداف اصلی انقلاب بوده که از آن غفلت شده است و همین غفلت و عقب ماندگی موجب خسارات و لطمات شدیدی به ساحت انقلاب گردیده است. از همین رو است که رهبر معظم انقلاب فرمودند: «ما دهه‌ چهارم انقلاب را دهه‌ پیشرفت و عدالت نامگذاری کردیم و پیشرفت به معنای واقعی کلمه در کشور اتّفاق افتاده است؛ عدالت را نمی‌گویم؛ درمورد عدالت ما عقب‌مانده هستیم؛ در این تردیدی نیست؛ خودمان اعتراف می‌کنیم، اقرار می‌کنیم. در دهه پیشرفت و عدالت بایستی هم در پیشرفت موفّق می‌شدیم، هم در عدالت؛ در پیشرفت به معنای واقعی کلمه موفّق شدیم، واقعا پیشرفت کردیم و در همه زمینه‌ها پیشرفت اتّفاق افتاده است؛ [امّا] در زمینه عدالت، باید تلاش کنیم، باید کار کنیم، باید از خدای متعال و از مردم عزیز عذرخواهی کنیم. درمورد عدالت مشکل داریم و ان‌شاءالله با همّت مردان و زنان کارآمد و مؤمن، در این ناحیه هم پیشرفت خواهیم کرد...» (بیانات در دیدار مردم آذربایجان شرقی؛ 29 بهمن 1396)

در این فضا و شرایط، مرور این مبانی و آرمان‌ها، صرفا کاری را از پیش نخواهد برد بلکه اقدام عملی و ثمربخش در این باب موجب آرامش اجتماعی و ایجاد وحدت بین ارکان نظام و مردم خواهد شد، فضای یاس و ناامیدی را خواهد شکست و مردم قهرمان و سرافراز ایران را منسجم‌تر از قبل خواهد کرد. و همانطور که شهید بزرگوار بهشتی نیز در بیانات خود تاکید کرده همه دنيا نیز در باب عدالت به ما چشم دوخته «تا ببيند اين نظام جديد... كه اين همه از آن سخن گفته مى‌شود، چگونه است.»

امام راحل عظیم‌الشان نیز آرمان و هدف انقلاب را مسئله عدالت و برقراری حقوق مستضعفین -که صاحبان واقعی انقلاب هستند- می‌دانند. ایشان هشدار در مورد رعایت خطوط قرمز در مبانی و آرمان‌های انقلاب را در بالاترین سطح خود تبیین کرده و می‌فرمایند: «باید به حسب واقع، به حسب انصاف، به حسب وجدان، این مردمی که شماها را روی کار آورده‏اند، این مردم زاغه‏نشین که شماها را روی مسند نشانده‏اند ملاحظه آنها را بکنید، و این جمهوری را تضعیفش نکنید. بترسید از آن روزی که مردم بفهمند در باطن ذات شما چیست، و یک انفجار حاصل بشود. از آن روز بترسید که ممکن است یکی از "ایام اللّه‏" ـ خدای نخواسته ـ باز پیدا بشود. و آن روز دیگر قضیه این نیست که برگردیم به 22 بهمن. قضیه [این] است که فاتحه همه ما را می‏خوانند..» (بیانات امام خمینی در حضور نمایندگان مجلس شورای اسلامی؛ 29 اسفند 1367)

بدیهی است این انقلاب که حاصل مجاهدت مجاهدان اسلام در سال‌های مبارزه، خون شهیدان، رنج خانواده‌های شهدا، مجروحان، اسراء، تحمل فشارهای متناوب اقتصادی توسط اقشار ملت در دوره‌های مختلف و همراهی و حضور اثربخش و پایدار مردم در عرصه‌ و صحنه‌های مختلف سیاسی و اجتماعی و ... است به سادگی به دست نیامده که بخواهد به آسانی در پی غفلت و یا خیانت برخی از مسئولین از دست برود و اگر به رفتن باشد، خائنین به آرمان‌های انقلاب رفتنی هستند و نه انقلاب.

مردم ایران، بر خلاف همه جوسازی‌ها، انقلابشان را عمیقا دوست دارند ولی انقلاب پیگیر آرمان‌هایشان نه تهی از آرمان‌ها...

منبع: روزنامه قدس

این خبر را به اشتراک بگذارید:
ارسال نظرات